بهائیت
بهائیان سعی دارند که حسینعلیبهاء، سرکردهی بهائیان، را در جریان ترور ناصرالدین شاه بیتقصیر جلوه دهند و علت آزادیش از زندان را اثبات بیگناهیاش میدانند. اما حقیقت آن است که بنا به اعتراف نزدیکان حسینعلیبهاء، ایشان طراح اصلی ترور ناصرالدین شاه بوده و علت آزادیاش از زندان هم وساطت امپراتوری روس بوده است.
حسینعلینوری، برای دین نشان دادن فرقهی خود، 9 رکعت نماز بر پیروان خویش واجب کرده است. شرح این نماز، در جریان اختلاف فرزندان او بر سر جانشینیاش، از بین رفته است و اکنون هیچیک از بهائیان از مفاد آن اطلاع ندارند. اما به نظر میرسد که بهاءالله، حتی برای یاد گرفتن اطرافیان هم حاضر به خواندن این نماز نشده است.
از جمله ویژگیهای حجتهای الهی، معرفی ایشان توسط حجتهای قبل از ایشان بوده است. بهائیان، برای مشروع جلوه دادن ادعای پیامبری سرکردگان خود سعی در پیدا کردن مؤیداتی در دین اسلام برای آنها دارند. اما با بررسی آیات و روایات اسلامی، به این مهم پی میبریم که هیچ سندی بر تأیید ایشان در دین اسلام وجود ندارد.
سران فرقهی بهائی در سخنان خود بر این امر تأکید داشتند که دین باید سبب ایجاد الفت و محبت باشد؛ چرا که در غیر اینصورت بیدینی بهتر است. ایشان این تعلیم را اختراع فرقهی خود میپندارند. اما با بررسی تاریخ و احکام این فرقه، موارد بسیاری در تناقض با این تعلیم به ظاهر بدیع یافت میشود؛ نظیر مجازات طرد برای برخی اعضای این فرقه.
یکی از مسائل مورد اتفاق میان اسلام واقعی و فرقهی ضالهی بهائیت، مسألهی عصمت انبیای الهی و اوصیای آنهاست؛ مقامی که بهاءالله از آن با عنوان عصمت کبری یاد کرده است. با این حال شخصی که بهائیان ادعا دارند ناسخ اسلام است (علیمحمد شیرازی)، گناهانی مرتکب شده که عصمت و حقیقی بودن ادعایش را منتفی میکند.
یکی از ویژگیهای حجّتهای الهی و یا همان پیامبران، که مسلمانان و بهائیان در آن اتفاق نظر دارند، اُمّیت و درسناخوانده بودن ایشان است. با این حال، در مورد علیمحمد شیرازی (باب)، که بهائیان آئین وی را ناسخ اسلام میدانند و او را اُمّی معرفی میکنند، مدارکی موجود است که خلاف این ویژگی را برای او به اثبات میرساند...
خداوند متعال در قرآن کریم، یکی از ویژگیهای پیامبران الهی را سخن گفتن به زبان قومی که در آن مبعوث شدهاند، معرفی میکند، اما بر خلاف این سنت الهی، اشخاصی نظیر علیمحمد شیرازی (ملقب به باب) و حسینعلینوری (ملقب به بهاءالله) که آگاهی کمی از زبان عربی نیز داشتند، کتابهای به ظاهر مقدسشان را به زبان عربی، نگاشتهاند.
فرقهی ضالهی بهائیت، برای حفظ بقای خود در پس حمایت دولتهای استعمارگر و دیکتاتور، اقدام به جعل احکامی با عنوان عدم جواز دخالت در سیاست و منع از جهاد کرده است. جعل این احکام توسط رهبران بهائی، سبب جلب رضایت دولتهای مستبد شده و باعث شده ایشان از این فرقه، برای سرکوب حرکتهای آزادیخواهانه، استفاده کنند.
یکی از اصول دوازدهگانهی بهائیت که ادعا دارند توسط ایشان ابداع شده است «تعدیل معیشت حیات» است. تعدیل معیشت و یا همان عدالت اقتصادی، از ابتدا یکی از دغدغههای اساسی دین اسلام بوده و برای تحقق آن راهکارهایی بیان شده است. این راهکارها را میتوان در سه بخش فرهنگی و اعتقادی، اقتصادی و سیاسی پیگیری کرد.
چندی پیش شاهد دستگیری فردی به جرم جاسوسی برای رژیم صهیونیستی و تبلیغ فرقهی بهائیت، در کشور یمن بودهایم. اما آنچه سؤال برانگیز است، سکوت نهادهای بینالمللی در مقابل جنایات سعودی در یمن و در مقابل اعتراض سرسخت آنها به دولتهای مستقل برای بازداشت عدهی محدودی بهائی، به جرم جاسوسی هستیم!
در آثار علیمحمد شیرازی (باب) میخوانیم که وی وجود خود را فدای حضرت بقیةالله میداند. بهائیان میگوید منظور او از بقیةالله، حسینعلینوری (بهاءالله) بوده است. اما بعلاوهی اعتراف علیمحمد به نام بردن از اجداد بقیةالله، این لقب از زمان معصومین تا کنون، در مورد امام دوازدهم شیعیان به کار میرفته و ادعای خلاف، نیازمند دلیل است.
بهائیان با بزرگنمایی اختلافات مذهبی در سایر ادیان، سعی دارند، فرقهی خود را آئینی به دور از اختلاف جلوه دهند و ادعا دارند: اگر دین سبب اختلاف شود، بهتر است که نباشد! در پاسخ میگوییم: با گذری در تاریخ کوتاه بهائیت، درمییابیم که این فرقه، از بدو تشکیل تا کنون، زمینهساز پیدایش نزاعهای بسیاری، حتی اختلافات درون فرقهای بوده است.
مبلّغان بهائی اداعا دارند که در ادیان گذشته، به دو ظهور پی در پی مژده داده شده که با آمدن آنها، جهان نورانی و پر از صلح و آرامش میشود و آن دو شخص، رهبران بابی و بهائیاند. در پاسخ میگوییم: اولاً: در ادیان الهی، مژده به آمدن یک منجی داده شده. ثانیاً: بعد از گذشت چندین سال از بروز ادعای ایندو، هیچکدام از این ادعاها محقق نشده است.
فرقهی بهائیت که از ابتدای پیدایش، متکی به حمایت ابرقدرتها بوده است؛ در مقابل سازمان ملل که وابستگی آن به پول و ابرقدرتها برای همگان آشکار شده نیز، موضع حمایتطلبی گرفته و ماهیت آن را مطابق با تعالیم و پیشبینیهای فرقهی خود میداند. در مقابل سازمان ملل حمایتهای بیدریغ خود را از فرقهی بهائی، برای مقابله با نظام اسلامی ایران انجام میدهد.