بهائیت
رهبران فرقهی بهائیت، در راستای اعطای صورتی خارق العاده به پیامبرخواندهی خود، مدعی میشوند که حسینعلی نوری کتاب ایقان را در مدت دو شبانه روز نگاشته است. اما این کرامتتراشی رهبران بهائی برای پیامبرخواندهی بهائیت، در حالیست که با مطالعهی این اثر درمییابیم که مدت نگارش کتاب ایقان، در حدود دو سال بوده است.
لقاءالله (به معنای نوعی درک و شعور) که به واسطهی آن، انسان میتواند خدا را بدون هیچ پرده و مانعی دریابد؛ مفهومیست که در آیات قرآن به آن اشاره شده است. این در حالیست که مدعیان پیامبری بابیت و بهائیت، به دلیل نگاه سطحی و فهم اندک خود از مفاهیم دینی، مفهوم لقاءالله را به دیدار خود تعبیر کرده و اکثر انسانها را از آن محروم کردهاند.
پیامبرخواندهی بهائیت، پس از تکرار ادعای پیامبری علیمحمد شیرازی، او را برتر از سایر پیامبران الهی دانسته و دلیل این مدعایش را کثرت نوشتهجات او بر شمرده است. اما به راستی چگونه میتوان کثرت نوشتهجات و مهمل بافیهای مدعی پیامبری بابیت را به عنوان سند حقانیت و بلکه برتری او نسبت به سایر انبیاء الهی برشمرد؟!
پیشوایان فرقهی بهائیت، حکم به اطاعت و پیروی از تمامی حکومتها صادر کردهاند. نویسندگان بهائیت، در توجیه این حکم استبدادی پیشوایان خود، مدعیاند حکومت حاکم بر هر کشور، نتیجهی خواست مردمی است و نباید به آن اعتراض کرد. اما در پاسخ به این توجیهسازی بهائیان میگوییم: خدای تعالی، تغییر سرنوشت انسانها را به دست خودشان دانسته است.
نهاد رهبری بهائیت موسوم به بیت العدل، هرگونه انزجار بهائیان از همجنسبازها را ممنوع اعلام و دفاع از این افراد را بر بهائیان لازم میداند. اما به راستی چگونه نهاد بیت العدل، بهائیان را در قبال دفاع از حقوق همجنسبازان مسئول میداند، اما در برابر پایمال شدن خون فلسطینیان در بیخ گوشش، سکوت اختیار و آن را دخالت در سیاست میداند؟!
مبلّغان تشکیلات بهائیت در کانال خود مدعی شدند، با توجه به روشنی آیات قرآن، تفسیرهای علما از آن بیهوده و باطل است. این در حالیست که وجود مطلق و مقید، ناسخ و منسوخ و آیات محکم و متشابه، نیاز به معلّم و مفسر برای فهم آیات الهی را ضروری میسازد و از طرفی بهائیان به این گفتهی خود پایبند نبوده و آیات قرآن را به نفع خود تأویل میکنند.
مدعی پیامبری بهائیت، بر خلاف ادیان توحیدی، ادعای خدایی و خدا آفرینی کرده است. از اینرو، سرکردگان و مبلّغان بهائی از یکسو تلاش دارند تا ادعاهای الحادی پیامبرخواندهی خود را در انظار عمومی توجیه و تأویل کنند و از سویی دیگر گویا در صدد هستند تا اعتقاد به خدایی و خدا آفرینی پیامبرخواندهی خود را میان اَغنام الله، نهادینه سازند.
نویسندگان بهائی در توجیه حکم رهبران خود به اطاعت محض از حکومتهای مستبد، حکومت را زاییدهی کیفیت اجتماع دانسته و هرگونه اعتراض بر آن را غیرقابل توجیه برشمردند. این در حالیست که در بسیاری از مواقع، توطئهی قدرتهای خارجی، بر خلاف خواست مردم حکومتی را شکل داده و یا انقلابهای مردمی، در پیمودن مسیر خود، به انحراف کشیده شدهاند.
علیمحمد شیرازی به عنوان پیشوای فرقهی بابیت و بهائیت، بر خلاف تصریح آیات و روایات اسلامی، به تحریف ماهیت عالم برزخ پرداخته و آن را حد فاصل ظهور پیامبران دانسته است. این در حالیست که عالم برزخ در متون اسلامی، ماهیتی روشن و غیرقابل تأویل داشته و علیمحمد شیرازی با چنین ادعایی، عملاً غیرالهی بودن ریشهی خود را به نمایش گذارده است.
از آنجا که حسینعلی نوری، پیش از موعد مقرر باب، ادعای پیامبری خود را مطرح کرد، با اعتراض و مخالفت بابیها روبهرو شد. از اینرو، حسینعلی نوری برای فریب پیروان علیمحمد شیرازی، ظهور خود را در امتداد مسلک باب معرفی نمود. این در حالیست که به اعتراف عبدالبهاء، مسلک او تفاوتهای اساسی و مبنایی با علیمحمد شیرازی دارد.
پیشوایان فرقهی بهائی بر خلاف آیات قرآنی معتقدند که حضرت مسیح (علیه السلام) توسط یهودیان به شهادت رسیده است. این ادعای پیشوایان بهائی در حالیست که کتاب آسمانی قرآن صراحتاً قتل حضرت عیسی (علیه السلام) را تکذیب میکند. قرآن میگوید مسیح به صلیب کشیده نشد. بلکه به اذن خدا، امر به دشمنان مشتبه شد و آنان شخص دیگری را به جای حضرت عیسی (ع) به صلیب کشیدند.
علیمحمد شیرازی، با تصریح نصوص اسلامی به بعث مردگان در قیامت، به مخالفت پرداخته و روز رستاخیز موعود را منکر شده است. این در حالیست که آیات بسیاری بر بیرون آمدن اموات از قبرهایشان در روز قیامت تأکید دارند؛ همچنان که در بیش از 30 آیه واژهی "حشر"، در حدود 30 آیه واژهی "بعث"، در 10 آیه، واژهی "خروج" و مشتقات آنها ذکر شده است.
پیامبر اکرم و معصومین (علیهم السلام) بارها بر امتداد دین مبین اسلام تا روز قیامت تأکید فرمودهاند. از اینرو پیشوایان دینساز بهائیت، برای توجیه ادعای پیامبری خود، به تأویل و تحریف قیامت موعود و تمامی نشانههای آن پرداختهاند. اما با توجه به غیرالهی بودن ریشهی بهائیت، این تأویلها از اختلافات و تناقضات فاحشی برخوردار است.
رهبران بهائی، نفخ صور در منابع اسلامی را به ظهور پیامبرخواندهی بابیت و بهائیت تفسیر نمودهاند. اما از نظر قرآن کریم، با نفخهی صور اول تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند میمیرند و در مرحلهی دوم، همگی از قبرها برخواسته و به انتظار سرنوشت خود خواهند ماند. این در حالیست که پیشوایان بهائی، هرگونه تأویل نصوص الهی را ممنوع اعلام کردهاند.