حکایت آیتی از اعتقاد اغنام الله!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ حسینعلی نوری، مدعی پیامبری بهائیت، بر خلاف ادیان توحیدی و حتی با رو سفید کردن فرعونهای تاریخ، ادعای خدایی و خدا آفرینی کرده است؛ همچنان که عبدالبهاء به نقل از قصیدهی ورقائیهی او گفته است: «کُلُّ الاُلُوهِ مِن رَشحِ أمرِی تَأَلَّهَت و کُلُّ الرُّبُوبِ مِن طَفحِ حُکمِی تَرَبَّت [1]؛ همهی معبودها از تراوش امر من معبود شدهاند و تمام پروردگاران، از سرریز حکم من به مقام ربوبیت رسیدهاند».
از اینرو، سرکردگان و مبلّغان بهائی از یکسو تلاش دارند تا ادعاهای الحادی پیامبرخواندهی خود را در انظار عمومی توجیه و تأویل کنند و از سویی دیگر گویا در صدد هستند تا اعتقاد به خدایی و خدا آفرینی پیامبرخواندهی خود را میان اَغنام الله [2]، نهادینه سازند.
همچنان عبدالحسین آیتی مبلّغ سابق و سرشناس بهائیت، با نقل حکایتی از اعتقاد اَغنام الله، این حقیقت را به وضوح بر همگان آشکار ساخته است: «من به کرّات شنیدهام که میگویند روحالله به قدری در ایمان ثابت بود که چون با پدرش در عکا به حضور بهاءالله رسید، خود بهاءالله به او فرمود: میرزا روحالله! اگر من بگویم شوخی کردم خدا نیستم، تو چه خواهی کرد؟ آن طفل گفت: من شما را تبلیغ میکنم که از حرف خود برگردید. چون یقین دارم که جز شما خدایی نیست».[3]
آری؛ سرکردگان بهائی چنان اَغنامی تربیت نمودهاند که حتی اگر خود نیز از ادعای کفرآمیزشان برگردند، پیروانشان از آن کوتاه نیایند.
پینوشت:
[1]. عباس افندی، مکاتیب، نسخهی الکترونیکی، ج 2، ص 255.
[2]. اَغنام الله به معنای گوسفندان خدا (و در اصطلاح بهائیت یعنی گوسفندان حسینعلی نوری)، لقبی است که پیشوایان بهائی، پیروان خود را بدان نامیدهاند تا چونان گوسفند، آنان را مطیع و فرمانبردار خود سازند.
[3]. عبدالحسین آیتی، کشف الحیل، سه جلدی، تهران: بینا، 1340 ش، ج 2، ص 78.
افزودن نظر جدید