اصول دوازده گانه بهائیت
بهاءالله برخلاف نظر همه شيميدانان و کاني شناسان معتقد است مس پس از هفتاد سال تبديل به طلا ميگردد: او در ايقان مي نويسد: مثلاً در مادّه نحاسي ملاحظه فرمائيد که اگر در معدن خود از غلبه يبوست محفوظ بماند در مدّت هفتاد سنه به مقام ذهبي مي رسد.
عباس افندي در نامه اي که به «عمه» خود (لوح عمه) نگاشته است، از عظمت مقام ميرزا حسينعلي بهاء در عراق، چنان ترسيمي ميکند که ناخواسته پرده از تهديدات و شرارت و جنايت بابيان، که به رهبري پدرش صورت ميگرفته است، برداشته و مينويسد: زلزله در ارکان عراق انداخت و اهل نفاق (شيعيان) را هميشه خائف و هراسان داشت
از سران بهائيت سوال می شود که در زمان ادعاي ميرزا حسينعلي نوري و بشارت دادن عالم بشري به نظم بديع و ذکر تعليم و تربيت عمومي و اجباري از طرف او آيا بشر تا آن موقع به اين موضوع پي نبرده بود و دنيا آن قدر در جهل و ناداني به سر ميبرد که منتظر شد تا در 1279 هجري قمري آقاي حسين علي نوري چنين اصلي را ابداع و سفارش نمايند؟
بهاءالله نه تنها غیر بهائیان را از دایره انسانیت خارج می داند ، بلکه به کلام ایشان هرکس که آنها را آدم بداند ، او نیز از جمیع فیوضات رحمانی محروم است
اين تعليم کوششي براي توجيه ادعاي پيامبري باب و بهاءالله است که بعد از حضرت خاتم الانبياء با داعيه بابيت و قائميت و مظهريت به نسخ اسلام و جعل شريعت جديد پرداختند
اين تعليم اگر چه جمله اي زيباست اما بايد گفت بيشتر از يک شعار تبليغاتي نيست که بيشتر به يک تبليغ انتخاباتي شبيه است چرا که اولاً بهائيت در دستورات خود يک راه کار مناسب براي اين ادعا ارائه نميکند
يكي از اصول دوازده گانه فرقه بهائيت،صلح عمومي و محكمه كبراي بين المللي است .
بهاء الله در راستاي ديدگاه و تفکر خود كه مردان را داراي برتري ذاتي ميداند در مقا م تمجيد از زن ميگويد : امروز هر يك از اماء كه بعرفان مقصود عالميان (اینجانب بهاء الله) فائز شد او در كتاب الهي از رجال محسوب .
براساس گفته عبدالبهاء تفاوتي ميان تعصب و غيرتمندي که مورد تأکيد نبي بزرگوار اسلام و ساير انبيا بوده است وجود ندارد بنا بر اين بهائيان بايد نسبت به نواميس مختلف مادي و معنوي خود کاملاً بي تفاوت باشند
«ميزان بهائي بودن و نبودن اين است که هر کس در امور سياسيه مداخله کند و خارج از وظيفه خويش حرفي زند و يا حرکتي نمايد همين برهان کافي است که بهائي نيست. دليل ديگر نميخواهد»
اگر مقصود از وحدت احترام متقابل ملتها به همديگر و رعايت حقوق جوامع توسط همديگر است که در بهائيت اين موضوع مصداق ندارد بطور نمونه عبدالبهاء در يکي از سخنرانيهاي در مقام تعريف و تمجيد از سياهان آمريکايي و مقايسه ي آنان با سياهان آفريقايي، سياه پوستان را مورد اهانت قرار داده
عبدالبها در سفرتبليغي که به اروپا و امريکا انجام داد در مجامع ، كليساها وكنائس مختلف به سخنراني پرداخته و به عنوان مبين آثار بهاءالله اصولي را در ۱۲ سرفصل به عنوان تعاليم بهائيت معرفي کرد و مدعی شد که این تعالیم بدیع بکر و منبعث از آورده های بهاءالله است اما به وضوح روشن است :ه برخي از اين تعاليم ريشه در انديشه هاي بهاءالله نداشته و حتي در مواردي مثل تساوي حقوق زن و مرد مخالف تفكر بهاءالله بوده است
امروز 8 مارس در تقویم جهانی مناسبت مهم روز جهانی زن وجود دارد که تمامی ادیان الهی در اینباره مباحث مهمی را مطرح کرده اند و حتی فرقه ها و گروه ها برای اینکه خود را با ادیان همراه و هماهنگ نشان دهند از این مناسبت دستاویزی برای توجیه خود استفاده کرده اند و شعار تساوی حقوق زن و مرد را مطرح کرده اند
در مکاتیب (ج 3 ص 104) عبدالبهاء گوید: از جمله تعالیم بهاءالله تعصب دینی و تعصب جنسی و تعصب سیاسی و تعصب اقتصادی و تعصب وطنی ...اگر این تعصب و عداوت از جهت دین است دین باید سبب الفت گردد و الا ثمری ندارد...
پس به موجب این تعالیم جدید لازمست که:
1 - مردم نباید بدین که انتخاب کرده اند علاقه نشان داده، و با ادیان مخالف و باطل مخالفت نشان ندهند.
2 - مردم نباید نسبت به وطنی که سکنی دارند علاقه شدید پیدا کنند.
3 - یک ملت نباید پابند سیاست معینی باشد.