پاسخ به شبهات
برخی شبهه کرده که عزاداری برای امام حسین از سیره اهل بیت نیست و این شیعیان هستند که عزاداری را مرسوم کرده و بدعت در دین ایجاد کردهاند. در پاسخ باید گفت: همه اهل بیت، سفارش به عزاداری برای امام حسین کرده و خود نیز در مصیبت آن حضرت گریستهاند. حتی امام حسین فرمود: من کشته اشک هستم، هیچ مومنی مرا یاد نمیکند مگر آنکه میگرید.
یکی از شبهاتی که وهابیت بر مکتب اهل بیت وارد میکنند، این که در زمان پیامبر گرامی اسلام و اهل بیت، عزاداری سابقهای نداشته است؛ بلکه شیعیان عزاداری را مرسوم کردهاند. این در حالی است که معصومین در عزای امام حسین گریه میکردند. در روایتی آمده است که امام حسن خطاب به امام حسین فرمود: در مصیبت تو حتی حیوانات و ماهیان میگریند
یکی از شبهاتی که وهابیت بر مکتب اهل بیت وارد میکنند، اینکه در زمان پیامبر گرامی اسلام و اهل بیت، عزاداری سابقهای نداشته است؛ بلکه شیعیان عزاداری را مرسوم کردهاند. این در حالی است که معصومین در عزای امام حسین گریه میکردند. در روایتی آمده است که حضرت فاطمه برای مصیبت امام حسین چنان گریه کرد که فرشتگان به گریه افتادند.
یکی از شبهاتی که وهابیت بر مکتب اهل بیت وارد می کنند این که عزاداری سابقه ای در زمان پیامبر و اهل بیت ندارد بنابراین عزاداری برای امام حسین بدعت است. این در حالی است که بنابر نقل منابع تاریخی و روایی معتبر، پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) در شهادت حمزه سید الشهدا با صدای بلند گریه کردند تا جاییکه از حال رفتند.
دشمنان مکتب تشیع میگویند: در زمان پیامبر و اهل بیت، فرهنگی به نام عزاداری برای اباعبدالله الحسین مطرح نبوده است و این شیعیان هستند که عزاداری را مرسوم کردهاند. در پاسخ میگوییم فرهنگ عزاداری در کتابهای حدیثی شیعه به قدری نقل شده است که به جرأت میتوان ادعای تواتر کرد. حتی پیامبر گرامی اسلام نیز عزاداری کرده است.
وهابیان با این باور که توسل به انبیا و اولیا جایز نیست، همه مسلمانان را مشرک خطاب میکنند. در حالیکه قرآن ما را به توسل امر کرده است. خداوند متعال در قرآن میفرماید: «و اگر آنان هنگامیكه بر خود ستم كردند، پيش تو میآمدند و از خدا آمرزش میخواستند و پيامبر برای آنان آمرزش میخواست قطعاً خدا را توبهپذير مهربان میيافتند.»
وهابیان مسلمانان را شبیه بتپرستان مشرک میدانند، زیرا توسل به اولیا را شرک میدانند. آیت الله جوادی آملی در پاسخ میفرماید: آنچه باعث شرک است، مستقل پنداشتن آن ولی یا نبی است. ولی اگر طلب حاجت، فقط از خدا باشد، لیکن از راه وسایط مقدسی که در اثر عبادت خدا، مراتب والایی را کسب کردهاند، هیچ منافاتی با توحید ندارد.
وهابیان با این تصور که هر جا کلمه «شرک» در قرآن بکار رفته است به معنای کفر است. بسیاری از مسلمانان را مشرک خطاب میکنند. آیت الله جوادی در پاسخ میفرماید: چنين نيست هر جا که شرك مطرح شود به معنای بتپرستی باشد، چون در قرآن كريم افزون بر اطلاق شرك بر ملحد و بتپرست، بر اهل كتاب، بلكه بر برخی از مؤمنان نيز اطلاق شده است.
شعراء به خاطر طبع لطیف و ذوق هنری که دارند گاهی اشعاری را میسرایند که بر جان و دل افراد نفوذ میکند و تاثیر خود را میگذارد و از جمله این افراد شاعر، عبدی کوفی است که با اشعار زیبای خود مهر تأیید از طرف امامان معصوم شیعه دریافت کرد، چرا که با تمام وجود چنان اشعاری را در فضائل و مصائب اهل بیت پیامبر سرود.
در زمان ظهور اسلام چه قبل و چه بعد از آن شعر و شاعری یکی از هنرهایی بود که شعرا از آن استفاده میکردند و قدرت خود را به رخ دیگران میکشیدند ضمن این که هر واقعه و یا حادثهای را با ذوق لطیف و تبع شعری خود بیان میکردند. یکی از این افراد عبدی کوفی شاعر بلند آوازه شیعی است که در فضائل و مصائب اهل بیت پیامبر اشعار زیبایی دارد
پیامبر بزرگ اسلام حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) برای وصی و جانشین بعد از خود یعنی حضرت علی(علیه السلام) در مناسبت های مختلف از خداوند درخواستهایی را نمود که در تاریخ اسلام و در کتب فریقین ثبت و ضبط شده است از جمله در جنگها درخواست یاری برای وصی خود نمود و همچنین در این روایت که پنج چیز را از خداوند برای او درخواست کرد
شیعیان دروغ میگویند و با اینکه روزانه 10 مرتبه در نمازهایشان جمله «ایاک نعبد و ایاک نستعین» را تکرار میکنند، ولی هنگام برخاستن از جای خود، یا بلندکردن اجسام و ... «یا علی» میگویند. در پاسخ باید گفت: معنای «ایاک نستعین» در نظام اسباب و مسببات، یعنی قدرت همه اسباب را از خداوند دانستن و این عین توحید است.
خداوند امام را رهبر مردم و حجت بر اهل عالم قرار داده است. او امامان را براى حفظ دين و راهنمايى مردم انتخاب میكند و همه آنها مورد لطف و عنايت خدايند. آنها را فرمانرواى دين خويش میگرداند و علم خود را در اختيارشان قرار میدهد. جايگاه و منزلت امام بسيار والاتر از محدوده درك انسانهاست و به هيچوجه نمیتواند به انتخاب مردم باشد.
شبههای مطرح شده است که اگر موضوع غدیرخم، نصب سياسی است، پس آیاتی که در آن به پيامبر دستور داده شده که در اداره دنيای مردم با آنان مشورت کند، چگونه توجيه میشود؛ جواب این شبهه این است که برخی امور فقط بهدست شارع است و حتی خود پیامبر(ص) هم نمیتواند از پیش خود و بدون وحی، امری را صادر نماید، چه برسد به اینکه به مردم بسپارد.