گستره شرک در قرآن و پاسخ به وهابیت
وهابیان به این جهت که ظاهرگرا هستند، به ظاهر قرآن توجه کرده، بسیاری از معانی واقعی قرآن را درک نمیکنند. آنان با این تصور که هر جا کلمه «شرک» در قرآن بهکار رفته است به معنای کفر و خروج از اسلام است. بسیاری از مسلمانان را مشرک خطاب کرده و با تمسک به آیاتی از قرآن، کسانیکه به قبور انبیا و اولیا توسل جویند یا شفاعت بطلبند را مشرک خطاب میکنند.[شرح كشف الشبهات، ص16]
حضرت آیتالله جوادی آملی در رابطه با گستره شرک در قرآن میگوید: آنچه در مقابل شرك قرار گرفته، عنوان ايمان است و واژه توحيد در قرآن نيامده است و چنين نيست هر جا که شرك مطرح شود بهمعنای بتپرستی و موجب خروج از توحيد و خارج شدن از زمره مسلمانان باشد، چون در قرآن كريم افزون بر اطلاق شرك بر ملحد و بتپرست، بر اهل كتاب، بلكه بر برخی از مؤمنان نيز اطلاق شده است. «و ما يؤمن أكثرهم بالله إلاّ و هم مشركون.[یوسف/106] و بيشترشان به خدا ايمان نمیآورند، جز اينكه مشركاند.» يعنی مردم يا مؤمن به خدايند يا مشرك، و مؤمن به خدا، يا مشرك است يا مؤمن حقيقی، كه در اقليت هستند. پس اكثر مؤمنان به خدا مشركاند. البته شرك خفی، و ظريفی كه مورد غفلت برخی از موحدان است.[توحید در قرآن، ص571]
با این تفسیر مشخص شد، نباید مانند وهابیت هر جا کلمه «شرک» بهکار رفته است را به کفر معنا کرد.
پینوشت:
بن عثیمین، شرح كشف الشبهات ويليه شرح الأصول الستة، چاپ اول: دار الثريا للنشر والتوزيع، رياض1416ق، ص16
جوادی آملی، عبدالله، توحید در قرآن، چاپ چهارم: نشر اسراء، قم1387ش، ص571
افزودن نظر جدید