یمانی دروغین
بر اساس باور احمدالحسن، شیخ طوسی نیز یک رجالی بوده و بدعتگذار است، لذا نباید به هیچکدام از سخنان وی اعتماد و اعتنا کرد. این در حالی است که شیخ طوسی(رحمةاللهعلیه) اولین کسی است که حدیث موسوم به وصیت را در کتاب الغیبة آورده است که پایه و اساس ادعای احمدالحسن را شکل میدهد، لذا باور به بدعتگذار بودن رجالیون و همچنین باور به صحت نقل شیخ طوسی در کتاب الغیبة مصداق مثال یک بام و دو هوا خواهد بود.
احمد الحسن (مدعی یمانی) ادعا کرده که خدای در خلق، پیامبر (صلی الله علیه وآله) است در حالی که هیچ کسی خدای در خلق نیست بلکه همان خداوند متعال است و تطبیق رحمان و رحیم به امیرالمومنین و حضرت زهرا (علیهماالسلام) اشتباهی دیگر از اوست.
فرقه احمدالحسن با استفاده از روایت موسوم به وصیت، عدد اوصیاء را 24 تن میداند و حال آنکه بر اساس روایت مورد تمسک بالا، عدد امامان و اوصیاء 13 تن میشود و به کم و بیش اعتقادی ندارد! با این وجود دچار تعارض عددی شده و بایستی برای حل این مساله پاسخگو باشد.
احمدالحسن نه تنها مقام سیادتش را به هیچ وجه نمی تواند اثبات کند، اقرار علیه ادعای وی بر سیادتش وجود دارد و دیگران آن را منکر شده اند. در این صورت فرزند امام زمان (عج) بودن وی نیز مردود است. حال چگونه شخصی که خود را امام واجب الاطاعة یا امام سیزدهم میداند، حتی یک دلیل قطعی نمیتواند برای این ادعاهای خود بیاورد؟
با توجه به روایات منظور از «دابة الارض» در آیه 82 سوره نمل، حضرت علی (ع) در زمان رجعت است ولی احمدالحسن این لقب را به سرقت می برد. البته احمدالحسن رجعت دنیایی را هم قبول ندارد و رخداد رجعت را در عالم دیگری می داند!
احمدالحسن بصری (مدعی دروغین مهدویت و امامت) از جمله کسانی است که ادعاهای بسیاری داشته است اما دلیل قطعی برای ادعاهای خود ندارد و صرفاً بر مجهولات تکیه کرده و ابهام گویی می کند. یکی از حرف های بدون دلیل احمدالحسن این است که فرستاده امام زمان (عج) می باشد.
کتاب آیات شیطانی کتابی می باشد که سلمان رشدی با هدف توهین و تهمت نسبت به پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآله) و کتاب قرآن مجید و دیگر مقدسات شیعه نوشته شده است. حال آیا احمدالحسن بصری راضی به چنین اهانتی است؟
وظیفه مردم آگاه به مبانی دینی و روحانی مبلغ دین، این است که با کمی تحقیق و آشنایی با شبهات و انحرافات فرقه ضاله احمدالحسن بصری به مقابله با این جریان، در مسیر پیاده روی اربعین بروند تا آنها نتوانند با ترفندهای گوناگون خود عوام الناس را فریب دهند.
احمدالحسن بصری بیش از 90 ادعای بدون دلیل دارد. از جمله ادعاهای او می توان به عصمت، امامت سیزدهم، نبوت، وصایت، فرزند امام بودن و... اشاره کرد. وی برای ادعاهای خود، احادیث ضعیف السند، جعلی و تقطیع شده ارائه می دهد.
قرآن بر پیامبر (ص) و برای هدایت مردم نازل شده است. آیا یک فرد بی سواد می تواند کتابی با این عظمت را برای مردم تبیین و تفسیر کند؟ اما احمدالحسن بصری معتقد است که پیامبر(ص) سواد خواندن و نوشتن و علوم پیامبران پیشین را نمی دانسته است!
باتوجه به این حجم از روایات در مورد علم لدنی امام و همچنین دلایل عقلی موجود برای عالم بودن امام، آیا می شود شخص امام تحصیلات علمی داشته باشد؟ احمدالحسن (احمد اسماعیل بصری) مدعی است که دارای منصب امامت است اما در دانشگاه بصره در رشته شهر سازی (آن هم با نمره متوسط) تحصیل کرده است!
آیا این ظاهرگرایی مطلق در نصوص دینی جز این است که ذهن فرد را بسته نگه می دارد تا به احتمال خلاف آن توجهی نکند؟ اتباع احمد بصری گرچه می بینند دلیل عقلی و نقلی خلاف اعتقادشان وجود دارد ولی تعصب بر ظاهرگرایی داشته و حاضر نیست از اعتقاد انحرافی خود دست بکشد.
از آنجا که احمداسماعیل بصری نمی تواند مسئله تحصیلات خود را حل کند، سعی در پاک کردن صورت مسئله دارد. وی معتقد است این علوم، علوم فراگیر نبوده است، بلکه علمی است که صرفاً نجات مردم در آخرت وابسته به آن است و آن علم عقاید و تشریع است.
پیامبر (ص) در روز غدیر دین خود را کامل کرده و پس از آن هیچ فریضه ای نیاورد. در روایات ائمه اطهار (ع) نیز غدیر را روز اکمال دین و از آن به عنوان روزی که آخرین فریضه الهی نازل شده است، یاد می کنند.