#من_منتظرم
یکی از حوادثی که در زمان ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) اتفاق میافتد، نزول حضرت عیسی (علیه السلام) میباشد. ظهور حضرت عیسی (علیه السلام) به همراه منجی آخرالزمان از جمله مسائل مورد پذیرش در اسلام است، وقتی که ایشان به همراه منجی ظهور میکند، حقایق مکشوف شده و همگان از جمله اهل کتاب به حقیقت پی میبرند.
قرطبی که یکی از مفسرین اهل سنت است در تفسیر خود در ذیل این آیه 33 از سوره توبه، چنین میگوید: «سدی گفته: اين وعده خداوند در زمان خروج حضرت مهدی تحقق میيابد، همان زمانی که کسی باقی نمیماند؛ مگر اين که مسلمان میشود يا جزيه پرداخت میکند. گفته شده است که مهدی، همان عيسي است نه کس ديگری، ليكن اين سخن درست نيست.
یکی از شبهاتی که برخی به آن دامن میزنند شبههای است که در آن میگویند حضرت مهدی (عج) چگونه میتواند چنین عمر طولانی داشته باشد؟ که در پاسخ میگوییم: مسأله طول عمر آن حضرت، عنایت الهی است، چرا که رویدادهای بیشمار و مصائب روزگار و پیامدهای بد در کمین آن حضرت بود؛ خداست که او را از این حوادث حفظ کرده و عمر طولانی بخشیده است.
انتظار از مهدی موعود یکی از مسائل مورد انتظار همه بشریت است، که در همه ادیان به آن پرداخته شده است، و بنابر فطرت انسانی، همه مردم، مخصوصاً قشر ضعیف و مستضعف که حقوق آنها توسط افراد زورگو، غصب و پایمال گردیده است، برای برقراری عدالت انتظار آن را میکشند و برای فرارسیدن لحظه موعود دقیقهشماری میکنند.
مهدی امامی است برای شرق و غرب عالم و برای او هیچ کجای دنیا تفاوتی ندارد، بلکه همهجا خانهی اوست. اگر چه پیام او از حیث مضمون مکتبی نه شرقی و نه غربی است، اما از حیث مخاطب انسانی، هم شرقی و هم غربی است. از همینرو است که مهدی (عج) از طرف پدر شرقی و از طرف مادر غربی است و مادرش دختری رومی و مسیحی است که اسلام آورده است.
بر خلاف اعتقاد برخی از اهل سنت و نیز برخی از مکاتب انحرافی مثل وهابیت، که میگویند امام زمان (عج) از اولاد امام حسن عسکری (ع) نیست. و کمی قبل از ظهورش به دنیا خواهد آمد، اما برخی از بزرگان اهل سنت که تعداد آنها به 128 تن میرسد به این قضیه اعتراف دارند، که آن حضرت از اولاد امام حسن عسکری (ع) بوده و نام این افراد هم ثبت شده است.
از دیدگاه صوفیه تمام مرامهای موجود در جهان بر صراط حق هستند و اختلاف مذاهب را اختلاف در رنگ و صورت میشمرند. تمام فرق و مذاهب و فلسفهها در چشم صوفیه در حکم نردبانی برای عروج است و به محض عروج بدون کوچکترین وابستگی آن را رد میکنند. درحاليكه عقیده داشتن به صلح کل (و زانو زدن در مقابل ظالمين) با اندیشه مهدویت مغایر است.
از جمله روایاتی که بهائیان برای امام زمان دروغین خود ذکر کردند، روایتی از امامصادق (ع) است. بهائیان ادعا دارند این روایت اشاره به یاران علیمحمد باب دارد که قبل از ادعای امامتش در مسجد کوفه جمع شده بودند. اشکال اول اینکه: گلپایگانی این روایت را به صورت ناقص آورده، دیگر اینکه این روایت مربوط به یاران امام زمان است که...
بحث منجی در آیین زرتشت، به مانند دیگر مباحث این آیین، دارای شک و شبهه هست. عدهای بیان دارند که در آیین زرتشت موعود و منجی هست و در زمانهای مشخصی خواهند آمد. ولی بیان شد که در طول تاریخ زرتشتیان بنابر باور خود انتظار داشتند ولی انتظار آنها هنوز هم باقی است و وعده موبدان آنها به نوعی تا به حال به حقیقت نرسیده است.
دجال بصری در یکی از بیانیههایش به دو روایت پیرامون اصحاب امام زمان (علیهالسلام) استدلال کرده است و آنها را مطابقت داده که مصداق آنها خود اوست. روایت اول: از امیرالمؤمنین (علیهالسلام)؛ «... آگاه باشید که اولین آنان از بصره است و آخرینشان از أَبدال.» روایت دوم: از امام صادق (علیهالسلام)؛ «... و از بصره، احمد.»
موسی بن قاسم خدمت امام جواد علیه السلام رسید و عرض کرد از طرف شما و ائمه علیهم السلام طواف کردم، حضرت او را تشویق کرد و کار او را تایید فرمود، چنانچه امام حسین علیه السلام نیز کنیزی را بخاطر اینکه به او یک شاخه گل هدیه کرده بود آزاد فرمود، ما نیز با اهداء ثواب اعمال به امام عصر(عجل الله فرجه) می توانیم توجه آن حضرت را جلب کنیم.
اگر مهدی در احادیث به معنای هدایت شده باشد، کلام بیمعنا میشود. مثلا در این روایت که در کتب اهل سنت از زبان پیامبر اکرم نقل شده است که: «مهدی از عترت من است» کدام شخص عاقل میگوید که «مهدی» بهمعنای شخص هدایت شده است. اگر کلام این مجری وهابی را بپذیریم در این صورت باید هر شخصی که هدایت شده باشد، از عترت پیامبر اکرم باشد.
نامههای حضرت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به شیخ مفید که در منابع شیعی آمده، سه مورد است، که یکی در «صفر 410 قمری» و دیگری در«شوال 412 قمری» و نامه سوم، در «ذیحجه 412 قمری» صادر شده است، که در واقع خطاب حضرت به ما شیعیان هم هست و در آن دستور العملهایی برای سعادت دنیا و آخرت ما بیان شده، که خلاصه و گلچینی از آن بیانات را تقدیم محضرتان میکنم.
یکی از مدعیان دروغین مهدویت در عصر جدید شیخ حیدر مُشَتَّت المُنشِداوی میباشد وی قبل از آن جزء پیروان شهید صدر بود و حرکتش در زمان ایشان آغاز شد او دعوتش را فقط برای عدهای خاص ابراز میکرد او ابتدا ادعا کرد که همان قحطانی موعود است و سپس مدعی شد که یمانی است. در نهايت به دست يكی ديگر از مدعيان دروغين كشته شد!