روایت امام صادق (ع)، به وضع بابیان در هنگام ظهور اشاره ندارد
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بهائیان برای اثبات حقانیت خود و پیدا نمودن سند و مدرکی در تأیید آئین باطل خویش در منابع اسلامی، دست به تحریف برخی روایات اسلامی زدهاند، تا سندی بر اثبات امام زمان و پیامبر قلابی خود بجویند. از جملهی این روایات، روایتی از امام صادق (علیهالسلام) است که بهائیان ادعا دارند، به وضع ایشان در هنگامِی ظهور اشاره دارد.
امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: «کَیفَ أنتُم لُو ضَرَبَ أصحابُ القائِمِ (عَجَّلالله تعالی فَرَجَهُ الشَریف) الفَسَاطِیطَ فِی مَسجِدِ الکُوفَانِ ثُمَّ یَخرُجُ إلَیهِمُ المِثَالُ المُستَأنَفُ [1]؛ حال شما چگونه خواهد بود هنگامی که اصحاب قائم در مسجد کوفه خیمه زدند، پس بیرون آید برایشان فرمان از سر نور گرفته».
مبلّغ معروف بهائیت، ابوالفضل گلپایگانی، در اینباره میگوید: «این حدیث مخبر است از حالات جناب بابالباب و جناب ملاعلی بسطامی و غیر ایشان از کبار اصحاب، که پس از صعود حضرت سید رشتی، إلی جوار الله تعالی... در مسجد کوفه خیمه زدند و به صوم اعتکاف در آن مکان شریف مشغول شدند و در غایت تضرّع و اِبتهال، ادراک ظهور را از حق متعال مسئلت نمودند، تا آنکه به شرحی که در تواریخ معتبره ثبت است، به شرف ملاقات نقطهی اُولی عزّ إسمه أعلی، مشرف گشتند و به ادراک مثال مستأنفی که حدیف شریف از آن مخبر است، افتخار یافتند».[2] اما سه اشکال به این استدلال وارد است که در ادامه به بررسی آن میپردازیم.
اول: جناب گلپایگانی، ادامهی این روایت (عَلَی العَرَبِ شَدید) را حذف کرده است. طبق این روایتی که جناب گلپایگانی آن را مقطوع کرده و احادیث فراوان دیگر، حضرت مهدی (عج) در هنگام ظهور، بسیاری از اعراب منحرف را خواهد کشت و غلبه پیدا میکند. حال اگر ما برداشت جناب گلپایگانی را بپذیریم، نه تنها امام زمان دروغین بابیان چنین نکرد، بلکه خودش نیز کشته و مغلوب گشت.
دوم: روایاتی با مضمون روایت بالا در کتاب غیبة نعمانی آمده که اشاره دارد شیعیان در مسجد کوفه، قرآن را به همان شکلی که نازل شده، به مردم آموزش میدهند. این در حالی است که جمعی که جناب گلپایگانی از ایشان یاد میکند، نه تنها به مردم چنین آموزشی ندادند، بلکه حتی خود نسبت به ترتیب قرآن با شکل واقعی آگاهی نداشتند. البته اگر چنین میکردند، خبر این حادثه در منطقهای که سُنی نیز کم نداشت، به سرعت منتشر میشد و به ما نیز میرسید و چه بسا گلپایگانی نیز آن را ذکر میکرد، لذا چنین اتفاقی که در هیچ جا ثبت نشده، واقع نگشته است.
سوم: روایت بالا که گلپایگانی به آن استناد نموده، به علاوهی چند روایت دیگر، به دورهی پس از ظهور اشاره دارد. به این صورت که پس از ظهور حضرت مهدی (عجّلاللهتعالیفرجه)؛ شیعیان به واسطهی ایشان، به قرآنی که حضرت علی (علیهالسلام) پس از رحلت پیامبر جمع آوری کرده بود، دست مییابند و به امر حضرت مهدی (عج)، شروع به تعلیم آن میکنند، اما در مقابل گلپایگانی برای اثبات ادعای باطل خود، این روایت را مربوط به دوران قبل از ظهور ذکر کرده، تا منطبق بر عمل عدهای باشد که گفته میشود در مسجد کوفه به انتظار ظهور نشسته بودند و آن را به عنوان نشانهی قبل از ظهور امام زمان دروغینشان (علیمحمد شیرازی) ذکر کند.
بار دیگر نیز به پوچ بودن و سُست بودن پایههای استدلال بهائیان پی بردیم که چگونه دلایلی که برای حقانیت خود میآورند، دقیقاً برای نفی خودشان به کار میرود.
پینوشت:
[1]. محمدبن ابراهیم نعمانی، کتاب الغیبة، تهران: مکتبة الصدوق، بیتا، ج 21، ص 319.
[2]. ابوالفضل گلپایگانی، فرائد، نسخه الکترونیکی، ص 192.
افزودن نظر جدید