#من_منتظرم
احمد بصری ادعا دارد که تبعیت از وی بر همه مسلمین واجب است و هر کسی منکر مهدویت وی بشود، منکر ولایت علی مرتضی (علیهالسلام) شده و کل اعمال عبادیاش باطل و رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) از او بیزار است! حال آنکه شریف مرتضی میفرماید بر هیچ کس واجب نیست که به امامان احتمالی بعد از امام دوازدهم ایمان بیاورند.
شیخ مفید (رحمة الله عليه) مینویسد: «بعد از دولت قائم آل محمد (عليهالسلام) برای هيچ کسي دولتی نخواهد بود. مگر اینکه روایتی آمده است مبنی بر قيام فرزند وی که آن هم اگر خدا بخواهد؛ ولی تا بحال بطور قطعی ثابت نشده است! اما بيشتر روایات اهلبيت (علیهمالسلام) دلالت بر این دارد که مهدی (عليهالسلام) این امت را ترک نخواهد کرد جز اینکه چهل روز به قيامت باقی مانده باشد که این ایام هم ایام هرج و سردرگميست.»
از روایاتی که بهائیان برای توجیه دینسازی باب ارائه میدهند، روایت امام صادق (ع) است که فرمود: مهدی (عجّل الله فرجه)، همان کاری که پیامبر کرد، خواهد کرد. یعنی دین جدید میآورد! در پاسخ میگوئیم: منظور از انهدام ما قبل، از بین بردن سنتهای باطل است و این روایت تقطیع شده که متن کامل آن، بطلان ادعای بهائیت را آشکار میسازد.
کل دعوت احمد بصری بر یک خوابی بند است که در نجف برای حوزه علمیه دیده و بحسب آن برای ایجاد اصلاحات اقتصادی، سیاسی، مذهبی در حوزه قیام کرده بود. آنها وقتی به مقوله خواب و رؤیا میرسند بصورت مطلق دیدن ائمه یا انبیاء در خواب را ضمان و عاصم از سهو بودن خواب دانسته و آن را حجت میشمارند!
اسم او «ابوجعفر محمد بن علی» معروف به «ابن ابی العزاقری» و «ابن ابی العزاقیر» بود. ازجمله کسانی بود که به مخالفت با حسین بن روح -نائب سوم- برخاست و از راه حسد دست به تأسیس مذهب جدیدی زد و پیروانش را «عزاقریه» میگویند. او از مردم روستای «شلمغان» از حومه واسط و یکی از قُرّاء قرآن مجید در آنجا بود.
از جمله دلایلی که بهائیان بر حقانیت پیشوایان خود میآورند، روایت پیامبر است که ایشان فرمودند: گروهی مثل شما، مسیح این امت را درخواهد یافت. از اینرو ادعا دارند که بعد پیامبر، مسیحی با دین جدید میآید و آن، رهبر بهائیان است. حال آنکه در حدیث اشارهای به آمدن دین جدید نشده و آیات و روایت بسیاری دین اسلام را خاتم ادیان معرفی میکنند.
سالهاست که شیعیان هم از سوی وهابیت و هم از سوی برخی از اهل سنت، متهم به قائل شدن به تحریف قرآن هستند، لذا کسانیکه این اتهام را میزنند به دنبال یافتن مستندی برای کلام خود بوده و از روایتی که میگوید امام زمان (عج) کتاب جدید میآورد، استفاده میکنند، در حالیکه اینجا مراد تنها یک برنامه و آیین عملی جدید است نه قرآن جدید.
بر کسی پوشیده نیست که عقیده به ظهور حضرت مهدی (ع) عقیدهای است که امید میآفریند، و نشاط ایجاد میکند، ناامیدی را از بین میبرد، حرکتهای اسلامخواهانه را تشویق میکند، و جانهای شوریده بر استکبار را تقویت میکند، اسلام هنوز به کمال خویش نرسیده و به مرحله تحقق همه آرمانهایی که بر جامه عمل پوشاندن به آنها آمده است، دست نیافته.
در زمان فعلی ایجاد یک حکومت جهانی بر بشریت که در رذائل اخلاقی و مادی فرو رفته و از معنویات و احساسات پاک دور شده، یک حقیقت دست نیافتنی و به صورت یک آرزوی دیرینه در آمده است. احادیث و روایات اسلامی، تشکیل حکومت جهانی را از ویژگیهای قیام حضرت مهدی (ع) میداند و بیانگر این است که در پرتو عدل او، جهان کنونی تحت لوای یک حکومت درآید.
آینده از آنِ متقین و صالحان و نیکوکاران بر روی زمین خواهد بود. این معنا را میتوان از انبوه آیات و روایاتی که در مورد ظهور منجی در دوره آخر الزمان آمده است استخراج نمود. آمدن مهدی مورد اتفاق همه ادیان آسمانی بوده و هدف آن نیز اصلاح تمام نابسامانیها و پایان یافتن تمامی ظلمها و جنایات مستکبران عالم است که انشاءالله محقق خواهد شد.
جهان امروز جهان تصویر است و عمدهترین مصداق این تصویر سینماست. «پُستمن» در کتاب «زندگی در عیش، مردن در خوشی» سه دوره را برای انتقال معلومات ذکر میکند. دورهی اول دوره انتقال معلومات بهوسیله زبان بود. پدر میگفت، فرزند حفظ میکرد. دوره دوم دورهی مکتوب بود و کتاب، حافظ و حامل معنا برای نسل بعدی شد.
با ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نه تنها بساط علم و تکنولوژی برچیده نمیشود، بلکه گسترش مییابد، به گونهای که آرمانشهر مهدوی، قلههای بلند فرهنگ و دانش را تسخیر میکند و به تمام بیست و هفت بخش علوم دست مییابد، در حالی که قبل از ظهور حضرت، با تمام پیشرفت علمی صورت پذیرفته، فقط به دو بخش آن دست یافته است.
یکی از وظایف مهم امام حسن عسکری (عليه السلام) معرفی امام بعد از خود بود. این امر در دوران امامان قبل از امام عسکری با مشکل خاصی مواجه نبود و حضرات معصومین (علیهم السلام) جانشینان بعد از خود را به مردم معرفی میکردند. اما در دوران امام عسکری (علیه السلام) با وجود فشارهای فراوان و تهدیدهای بسیاری که صورت گرفت، این امر را بر امام یازدهم مشکل کرد.
در احادیث صحیح السند آمده است که، پیامبر اکرم فرمودند: «مهدی از عترت من و از اولاد فاطمه میباشد» البانی در ذیل این حدیث میگوید، سند این روایت صحیح است. در این روایت پیامبر به صراحت میفرماید: مهدی از عترت من میباشد. در حدیث دیگر البانی با سند صحیح نقل میکند، پیامبر در حدیث ثقلین، عترت را به اهل بیت معنا میکند.