#من_منتظرم
همهی نشانهها و حوادثی که قبل و بعد از ظهور منجی موعود در کتاب مقدس آمده است، بر اخبار و احادیثی که در مورد ظهور حضرت مهدی (عج) آمده است، صدق میکند؛ با توجه به اینکه یهودیان و مسیحیان نتوانستهاند مصداق روشن و واقعی شخص موعود را ارائه و معرفی کنند، لذا دلالت این اخبار و پیشگوییهای کتاب مقدس به موعود اسلام و جهان بشریت، بیش از پیش تقویت میشود.
آنچه از مفاد روایات و تواریخ بدست آمده این است که برای ولیعصر، دو غیبت بوده است. غیبت صغری که از ولادت آن حضرت بوده که از سال 255 یا 256 از هجرت رسول اکرم است و آخر آن سال 329 از هجرت است که تقریباً مدت آن 74 سال میشود و درب نیابت و وکالت خاصه مسدود گردید. و آن دیگری غیبت کبری است که از سال 329 شروع شد و هنوز هم ادامه دارد.
براساس آنچه از روایات گوناگون نقل شده، حضرت مهدی (علیه السلام) تنها ظاهر میشود و تنها به خانه خدا میآید و تنها وارد کعبه میگردد و آن روز را به تنهایی به شب میرساند و چون شب شود و مردم همه در خواب رفتند ملائکه عرش الهی از آسمان فرود میآیند و در کنار حضرت مهدی قرار میگیرند و گوش به فرمان او و دستوراتش میباشند.
بیشتر از دوازده قرن است که بشریت از عنایت های ظاهری آخرین پیشوای آسمانی خود محروم است. هم زمان با تبيين غیبت حضرت صاحبالامر در بیانات امامان قبل از زمان غیبت، برخی این پرسش را بیان کردند که امام غایب چه اثر و فایدهای برای مردم دارد. لذا در همان زمان نیز ائمه (علیه السلام) تلاش کردند تا به این سؤال مهم پاسخ دهند.
حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شباهت های بسیار زیادی دارند که جای بحث بسیاری دارد اما به بیان برخی از این شباهتها طبق گفتهی علمای اهل سنت میپردازیم. با اندک تاملی بر این شباهتها به راحتی فهمیده میشود که همه ی اینها دلالت بر محکم بودن و اسلامی بودن حکومت مهدی موعود دارد.
«من منتظرم» یک عبارت است که با توجه به نداهای فطری انسان که همیشه به عنوان یک ضمیر ناخودآگاه، از درون، انسان را به سوی یک سری حقایق میکشاند، تقریبا برای همه انسانها در طول زمان آشنا بوده و میتوان ادعا نمود که واژه انتظار برای هیچکدام از افراد بشر نامأنوس نبوده و بلکه انتظار برای خوشبختی و سعادتمایه آرامش و تسکین است.
کاروان عالم هستی نیازمند قافله سالاری است، تا آن را به مقصد برساند. و کسی می تواند قافله سالار نظام هستی باشد، که از همه مخلوقات برتر باشد و بتواند این مسئولیت را بر عهده گیرد و او کسی نیست جز امام زمان (عج) و این راهنمایی و رهبری اختصاص به عالم ظاهری و مادی ندارد، بلکه رهبری ملکوتی جامعه نیز بر عهده دارد.
ایده ظهور منجی بزرگ که با خروج خود، عدل و قسط، گشایش و آسایش را در مقطع پایانی تاریخ حیات انسان، به ارمغان خواهد آورد و به ستم و تجاوز ظالمان در پهنهی کرهی خاکی پایان خواهد بخشید و دولت کریمهی عدل پرور و دادگستری را بنیان خواهد نهاد، عقیدهای است که پیروان سهگانهی ابراهیمی و بخش چشمگیری از سایر ملل بدان ایمان...
مسلمانان باید به هوش باشند که در عصر حاضر که استعمار و عوامل آن مثل وهابیت، دائما در پی ایجاد تفرقه در میان مسلمانان بوده که با استفاده از آن ثروت و منابع این کشورها را به غارت برده و مسلمین را بیش از پیش ضعیف کنند، در دام این توطئه ها نیفتند. نمونهی این توطئه ها این اتهام است که میگویند شیعه اهل سنت را مسلمان نمیداند.
نویسنده صوفي در مقاله خود ضمن انتساب عقبافتادگی جامعه و جمود فکری آن در بحثهای کلامی به فقها، با توسعه در واژه «اهلبیت» به دنبال انتقال معنا و مصداق مفهوم «اهلالبیت» ذکر شده در لسان روایات معصومین (علیهمالسلام) و آیات قرآن، از مفهوم اصطلاحی و خاص آن به مفهوم عام آن میباشد تا بهمنظور خود که مساوی قرار دادن قطب با مفهوم «اهلبیت» و معرفی قطب بهعنوان مصداق ایشان در عصر حاضر برسد.
ابن عربی به عنوان یکی از سران تصوف، موافقان و مخالفانی جدی دارد. برخی او را عارف و فقیه و محدثی برجسته خطاب کرده و برخی دیگر او را یک دروغگو و دشمن اهلبیت پیامبر و پیروان ایشان میدانند. در مذهب شیعه تولی و تبری بهعنوان دو فرع از فروع دین محسوب میشود، امّا براساس روایات واردشده در این موضوع از ناحیه معصومین، دین و ایمان چیزی جز محبت به دوستان خدا و بييزاري از دشمنان خدا نیست.
بهائیان برای اثبات قائمیت مبشر خود، علیمحمد شیرازی، معروف به باب، به چند روایت استدلال کردهاند که مضمون آنها این است: ظهور امام زمان دوازدهم همراه با دین و کتاب جدید است. جواب: 1. هنگام ظهور مردم به قدری از اسلام فاصله میگیرند، گویا امام دوازدهم دینی جدید آورده 2. منظور از تجدید دین، احیای دین جدش پیامبر خاتم است.
ناظم العقیلی، سخنگوی رسمی احمد دجال، چنین نوشته است: در کتاب بشارة الاسلام به نقل از بحار الانوار، در بخشی از یک روایت طولانی از سطیح کاهن چنین آمده است: «فعندها یظهر ابنالمهدی» «در آن زمان پسر مهدی ظهور میکند»؛ و این به صراحت نشاندهنده این است که پسر امام مهدی قبل از قیام امام مهدی (عج) ظهور میکند.
موبدان در طول تاریخ وعده آمدن سوشیانت و منجی را به زرتشتیان می دادند. زرتشتیان به آمدن سه سوشیانت و منجی بارو داشتند ولی در سال 1630 میلادی که باید یکی از سوشیانت ها ظهور می کرد، در کمال ناباوری زرتشتیان هیچ فردی را ندیدند. ادعای آمدن سوشیانتها برای نجات زرتشتیان، توسط موبدان بیان شد ولی مرور زمان، و رسیدن زمان مقرر برای آمدن آنها، موجی از ناامیدی و دلسردی را برای زرتشتیان برجای گذاشت.