من منتظرم
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ واژه انتظار بهمعنی منتظر ماندن از جمله مواری است که شاید بتوان آن را از امور فطری دانست. از آنجایی که حس حقیقتجویی در انسان فطری بوده و انسان موجودی کمالجو است، همواره در پی بهدست آوردن حقیقت بوده و تا رسیدن به کمال و حقیقت واقعی، این عطش در وجودش شعلهور است و هیچگاه خاموش نمیشود. این حالت از آنجایی که در تمام افراد وجود دارد و هر کس بهنوعی از انواع با آن درگیر است، میتوان آن را در قالب امور فطری بهمیان آورد.
وجود حس انتظار را میتوان با نوید پیامهای پیامآوران الهی که وعده آمدن منجی را به مردم در طول اعصار مختلف نوید دادهاند، نیز به اثبات رساند. نمونه آن در دوره آخرالزمان و نبوّت حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) است که در احادیث مختلف مردم را به آمدن شخصی که همنام با پیامبر خاتم است و همچنین داشتن نشانههای دیگر، آمدنش را حتمی دانسته و مردم را به انتظار کشیدن ظهور ایشان ترقیب نمودند، تا جایی که انتظار فرج را در زمره عبادات معرفی نمودند. «افضل العباده انتظار الفرج.[1] برترین عبادات انتظار فرج است.» از آنجایی که همه ما مسلمان و پیرو آیین محمدی (صلی الله علیه و آله و سلم) هستیم، بالطبع باید فرامین پیامبر خود را بیش از سایرین مورد توجه و قرار دهیم و گوش به فرمان پیامبرمان باشیم.
واژه «من منتظرم» برای همه مردم جهان و بالخصوص برای مسلمانان یک جمله بسیار آشنا و در عین حال بسیار آرامبخش و تسکین دهنده است؛ مسلمانان اگرچه به فرق و مذاهب مختلفی تقسیم شدهاند، اصول مشترک همه آنها ایمان و اعتقاد به آمدن «مهدی موعود» است. شاید گروهی از ایشان هنوز در مورد «بهدنیا آمدن ایشان» دچار ابهاماتی باشند، ولی در نهایت همه بر این باورند، که او خواهد آمد. پس در یک کلمه میتوان ادعا کرد، که تمامی مسلمانان از روز عقیده و ایمان به سخنان پیامبرشان، در انتظار آمدن مصلح واقعی هستند، تا دین مبین اسلام را بهصورت کامل و جامع بر جهان حکمفرما نماید، و مردم همه جهان از داشتن کاملترین دین در میان ادیان جهانی، بهرهمند گردند و حکومت عدل جهانی را شاهد باشند.[2]
در این میان گرچه اعتقادات سایر مردم، در ادیان دیگر، به اندازه اعتقاد و باور مسلمانان، بدین شکل که بیان شد، نباشند، اما آنان نیز به همان دلایل فطری که خاص هر یک از افراد بشر است، انتظار یک حکومت عادلانه و عاری از هرگونه ظلم و ستم را میکشند و بنابراین نیز واژه «من منتظرم» را در وجود خود دارند، و آمدن منجی صالح را انتظار میکشند.
پینوشت:
[1]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 51، بیروت، ص 156، ح 1
[2]. حوزه نت، حصون، تابستان 1386، شماره 12، موعود در ادیان
افزودن نظر جدید