صلاحی
درحالیکه حتی سران فتنه ازجمله مهدی کروبی و سید محمد خاتمی هم مردم را برای شرکت در انتخابات دعوت کردند ولی محمد اسماعیل صلاحی درویش خودشیفته که خود را قطب برحق این فرقه میداند در این روزها برخلاف جریان انقلاب و همراه و همصدا با منافقین و دشمنان ایران، در حال تخریب و غیرمشروع خواندن نظام و انتخابات است.
دراویش فرقه صوفیه گنابادی نیز به مانند منافقین و دوستان و همراهان سلطنت طلب خود در دیگر کشورها با لبیک به ندای دشمنان جمهوری اسلامی، همراه و هم سوی با آنها مردم ایران را به تحریم انتخابات دعوت کردند. صلاحی قطب خود خوانده دراویش گنابادی نیز هم سو و همراه با نتانیاهو و مریم رجوی و بن سلمان سعودی عَلَم مخالفت با انتخابات را برافراشت و در سخنانی توهین آمیز بهنظام و انقلاب اسلامی به لجن پراکنی پرداخت.
مسئلهی قطبیت در تصوف، اگر نگوییم مهمترین، به یقین یکی از اهم مسائل و موضوعات در این مسلک است. این منصب بالاترین مقام و مرتبه معنوی است که یک درویش میتواند به آن مرتبه برسد. از آنجا که پس از مرگ هر قطب میبایست این راه ادامه یابد تا رهبری مریدان متوقف نگردد، لازم بود تا قطب، خلیفه و شیخ پس از خود را معرفی کند که با این اجازه یا مشیخه و کرسینامه، ولیّ سجاده یا صاحب رخصت پس از قطب مشخص گردد.
صلاحی بار دیگر التماس نامهای را به ادبیات جدید نوشته و خود را خلیفهی الهی معرفی کرده و همچنین دست به دامن گروهکهایی شده که پیش از این نورعلی تابنده قطب سابق این فرقه، آنها را منحل اعلام کرده و از ایشان برائت جسته بود!
محمد اسماعیل صلاحی قطب خود خوانده دراویش گنابادی که به هر دری میزند که ادعای قطبیت خود را ثابت کند در جدیدترین صحبت خود پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را متهم به انجام کارهای اشتباه در طول دوران رسالتشان کردند و نزول آیه "عبس و تولی" را بهعنوان مصداقی از اشتباهات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) دانستند.
با مرگ نورعلی تابنده گویا تشنگان رسیدن به قدرت، سربلند کرده و درویشی ساده به نام محمد اسماعیل صلاحی سودای قطبیت دارد. صلاحی با این پیشفرض، که چون مدعیان قطبیت در سلسله نعمت اللهی مثل صفی علیشاه، اکثراً توانستند برای خود فرقهای تشکیل دهند، او نیز میتواند بهمانند آنان به قطبیت برسد. صلاحی برای اثبات ادعای خود هر روز فرمان جدیدی از آستین خود خارج میکند و مدعی میشود که از سوی نورعلی تابنده صادر شده است.
از زمانی که سه نفر بر سر جانشینی رحمت علیشاه ادعای قطبیت کردند دیگر کسی چنین نزاعی را حداقل در سلسله سلطان علیشاهی مشاهده نکرده بود، تا اینکه درحالیکه جذبی بهعنوان قطب این فرقه معرفی شده بود، جناب صلاحی به یک باره ادعای قطبیت کرد و مدعی شد از جناب نورعلی تابنده فرمان قطبیت دارد. اما این ادعای صلاحی آنچنان که خودش ادعا میکند هم بی عیب و نقص نیست و قرائن و شواهد، خلاف ادعای او را میرسانند.
محمد اسماعیل صلاحی نیز بهمانند بزرگان سلف خود به تشریح موضوع لزوم اجازه پرداخت و مهمترین نیاز و اصل برای سالک را داشتن اجازه از ولی زمان دانست و تاکید کرد که نورعلیشاه ثانی در رساله صالحیه، داشتن اجازه هم در ملکوت سفلی و هم در ملکوت علیا را شرط دانسته است. ایشان همچنین به این موضوع اشاره کرده است که ریاضات و مکاشفات اگر بدون اجازه باشد نه تنها باعث کمال نخواهد شد، بلکه موجب استدراج نیز خواهد شد.
محمد اسماعیل صلاحی در سخنرانی خود برای اثبات اجازه در تمام اعمال شرعیه و غیر شرعیه با استناد به روایت قَصَمَ (قَطَعَ) ظَهری اثنانِ: عالِمٌ مُتَهَتِّک و جاهِلٌ مُتَنَسِّک به این موضوع پرداخت که جهل در این روایت به معنای به معنای عدم وجود اجازه است چرا که آن را از ولیّ زمان اخذ نکرده است. درحالیکه منظور از "جاهل متنسک" یعنی شخص نادانی که اهل زهد و انجام عبادات است و در انجام عباداتش سختکوش است.
محمد اسماعیل صلاحی مطابق رسم بزرگان سلف خود، در سخنانی به اثبات نیاز به اجازه پرداخت و اجازه را ملاک عمل در تصوف و تشیع دانست. ایشان برای اثبات این مطلب به تفسیر به رأی متوسل شد و آیه ای را که در تأکید بر گرفتن پند و اندرز از سرنوشت و سرگذشت گذشتگان بود را مربوط به داشتن اجازه در تمام اعمال شرعیه دانست.
ازجمله دراویشی که به این دیدار پاپ با آیت الله سیستانی واکنش نشان داد، محمد اسماعیل صلاحی، مدعی قطبیت در فرقه سلطان علیشاهی بود. او با این واکنش پرده از چهره منافقانه خود برداشت و وقیحانه از آیت الله شریعتمداری که بارها در قبل از انقلاب و بعد از انقلاب به ملت و کشور ایران خیانت کرده بود حمایت کرد و شخص حضرت امام (ره) و انقلاب ایران را مقصر منزوی شدن ایشان میداند.
با ادعای قطبیت محمد اسماعیل صلاحی گویا سلسله نعمت اللهی دوباره شاهد انقطاع و انشعابی جدید در خود خواهد بود و ما در یکزمان، شاهد دو مدعی قطبیت در این سلسله خواهیم بود. قطبیتی که بی شباهت به ادعای قطبیت صفی علیشاه نیست و هر دو بعد از پذیرش قطبیت رقیبان با چرخش از مواضع خود ادعای قطبیت کردند.
محمد اسماعیل صلاحی قطب خودخوانده دراویش گنابادی در واکنش به دیدار پاپ با آیت الله سیستانی به بررسی نحوه برخورد جمهوری اسلامی ایران با مرجعیت شیعه پرداخت و مدعی شد که شروع انقلاب اسلامی همزمان شد با شروع تخریب مرجعیت شیعه، که نیروهای انقلابی بتوانند هر کسی را خواستند مرجع کنند و در این راه از تخریب هیچکس، حتی آیت الله خویی و آیت الله شریعتمداری و امام موسی صدر ابایی نداشتند.
محمد اسماعیل صلاحی درویشی که خود را بعد از مرگ نورعلی تابنده قطب فرقه صوفیه گنابادیه میداند و با هوچیگریهای خود بارها در طول این یکسال، در سخنان خود به مراکز امنیتی مانند سپاه، اطلاعات و حتی شخص مقام معظم رهبری حمله و توهین کرده است. ایشان در واکنش به نامه اخیر سید محمد خاتمی به مقام معظم رهبری، به خاتمی نامه داده و مقام معظم رهبری را با الفاظی زشت توصیف کرده است.