دفاع صلاحی از آیت الله شریعتمداری
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ دیدار پاپ با آیتالله سیستانی واکنشهای زیادی را در داخل و خارج کشور به همراه داشت ولی این دیدار باعث شد چهره منافقانه برخی کاملاً نمایان شود. دراویش ازجمله کسانی بودند که از این دیدار سوءاستفاده زیادی کردند. ازجمله دراویشی که به این دیدار واکنش نشان داد، محمد اسماعیل صلاحی، مدعی قطبیت در فرقه سلطان علیشاهی بود. او با این واکنش پرده از چهره منافقانه خود برداشت و در سخنانی عُقده گشایانه به انقلاب اسلامی و حکومت ایران توهین و از خائنینی همچون آیتالله شریعتمداری دفاع کرد. صلاحی در سخنانی مدعی شد با شروع انقلاب اسلامی تضعیف مرجعیت نیز آغاز شد. چراکه نیروهای انقلاب قصد داشتند راه را مرجعیت حضرت امام خمینی (ره) هموار کنند، لذا دست به تخریب مراجع بزرگی همچون آیتالله شریعتمداری زدند. زیرا رقیب حوزوی آقای خمینی در ایران آیتالله شریعتمداری بود؛ که با برنامههایی که برای ایشان داشتند؛ ایشان رو به انزوای کامل کشاندن. همین برنامههایی که بعد از حضرت رحلت مجذوب علیشاه با بنگاههای تبلیغاتی برای من ایجاد کردند برای آیت اله شریعتمداری هم ایجاد کردند. [1]
در حالی صلاحی شخص حضرت امام (ره) و انقلابیون را در قضیه آیتالله شریعتمداری مقصر میداند که اقدامات آیتالله شریعتمداری در خیانت به حکومت و ملت ایران در همراهی و همکاری با شاه و ساواک در قبل از انقلاب و ادامه این اعمال منافقانه و خائنانه بعد از انقلاب سبب شد تا او منزوی و از مرجعیت خلع شود.
وقتی محمدرضا شاه پهلوی به تبریز سفر کرد، اکثریت علمای شهر و طلاب استقبال و ملاقات با شاه را حرام اعلام کردند اما شریعتمداری در این سفر شاه را همراهی کرد و در مراسم 6 خرداد 1326 در مدرسه طالبیه تبریز برای خیرمقدم چنین گفت: «اعلیحضرتا! طلاب علوم دینی فقط انتظار و تقاضا دارند که تناسب خدمتشان موردتوجه ملوکانه واقع شوند... بینهایت متایف و شرمنده هستیم و قهرا به آقایان هم دیر خبر رسیده که نتوانستهاند افتخار شرفیابی حاصل کنند. در این مراسم شریعتمداری 10 هزار تومان از شاه دریافت میکند اما سخنرانی وی با برخورد تند سایر علمای شهر مواجه شد و آیتالله میرزا فتاح شهیدی مجتهد وقت تبریز حکم به اخراج وی از تبریز داد. او مدتی در تهران ساکن شد و سپس به قم آمد و شروع به تدریس برای طلاب آذربایجانی کرد». [2]
در زمانی که علما و انقلابیون در زندانهای ساواک شکنجه و کشته میشدند آیت الله شریعتمداری ارتباط نزدیکی با ساواک داشت و بارها در مخالفت با انقلاب و همراهی با رژیم پهلوی با ساواک در ارتباط بود و مشورت میداد. برای جلوگیری از سخنرانی حضرت امام در عاشورای سال 1342 در مدرسه فیضیه ابهری، پیشکار شریعتمداری به ساواک قم گفت: «بعدازظهر عاشورا درب مدرسه فیضیه قفل شود و چند تن از مأموران انتظامی در داخل و پشت بام باشند و از ورود اشخاص جلوگیری کنند. در این صورت (امام) خمینی از رفتن به مدرسه فیضیه منصرف میشود. اگر لازم شود، چند تیر هوایی شلیک شود و موضوع بهکلی منتفی خواهد شد. اگر (امام) خمینی به مدرسه فیضیه برود، جنجالی به پا خواهد کرد.» تلاش مشترک رژیم و نزدیکان شریعتمداری جهت جلوگیری از سخنرانی امام خمینی بهجایی نرسید و ایشان سخنرانی تاریخی کردند و به دنبال این سخنرانی، شبانگاه ۱۵ خرداد مأموران رژیم پهلوی، امام خمینی را ... دستگیر کردند و با خود به تهران بردند. در شهر قم نیز تظاهرات شدیدی برپا شد و مردم در خانههای مراجع گرد آمدند و تقاضای اقدامات انقلابی داشتند، اما در این میان سید کاظم شریعتمداری محرمانه با ساواک تماس گرفت و از ساواک تقاضا کرد خانه وی محاصره شود و اجازه رفتوآمد به مردم داده نشود و وی به نام ملاقات با شاه به تهران حرکت کرده و چند روزی آنجا مخفی شود یا بهطور ظاهری به مشهد یا حرم حضرت عبدالعظیم تبعید شود. [3]
شریعتمداری از ضدیت با انقلاب اسلامی و امام خمینی دست نکشید. در سال 1359 کودتایی در ایران طراحی شد که بیشتر شبیه جنگ بود. در این کودتا قرار بود محوریت با برخی افسران نیروی هوایی ارتش باشد و با بمبافکن جماران و برخی مراکز حساس را با خاک یکسان کنند. نقشی که عوامل کودتا برای آیتالله شریعتمداری در نظر گرفته بودند این بود که بعد از انجام کودتا آن را تأیید کند. کودتای نوژه به یاری خدا شکست خورد و یکی از مسائل مرتبط با کودتای قطبزاده شرکت داشتن آیتالله سید کاظم شریعتمداری در کودتا بود که منجر به سلب مرجعیت از وی شد. قطبزاده در بازجوییهای خود درباره نقش سید کاظم شریعتمداری میگوید "در بین مراجع فقط باواسطه با شخص آیتالله شریعتمداری، مسئله در میان گذاشته شده بود. شریعتمداری دراینباره گفته بود: «من قبل از انجام برنامه، کاری نمیتوانم بکنم و بعد از انجام برنامه، بنده خود ایشان را تأیید میکنم و اقدام میکنم»... قطبزاده میگوید من مجدداً به آقای مهدوی درباره نظر شریعتمداری گفتم و ایشان هم به من گفتند که «نظر ایشان همان است و اگر براندازی انجام شد، ایشان تأیید خواهند کرد.» [4]
اما کسی که از اینچنین خائنی طرفداری کند که حاضر بود مقابل ملت ایران بایستد و حتی حاضر بود حضرت امام (ره) را به خاطر به قدرت رسیدن خود از میان بردارد و جماران را بمباران کند، خود خائنی بزرگ است.
پینوشت:
[1]. سخنان محمد اسماعیل صلاحی در واکنش به دیدار پاپ با آیتالله سیستانی
[2]. خبرگزاری مشرق، کد خبر: 849819
[3]. سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی، کد خبر: ۲۸۸۷
[4]. خبرگزاری مشرق، کد خبر 849819
افزودن نظر جدید