دونادون
در متون فرقه اهل حق آزار رساندن به حیوانات ممنوع است. این امر ریشه در باورمندی یارسان به دونادون و بازگشت ارواح آدمیان از جمله برخی از پیران این فرقه در بدن های مختلف از جمله حیوانات دارد.
در باور اهل حق، روح آدمی تا روز واپسین هزار و یک جامه را عوض کرده و در نهایت به ابدیت و جاودانگی می پیوندد. در باور این فرقه کیفیت و چگونگی زندگی های بعدی در کالبدهای جدید، متاثر از نوع عمل و رفتار آدمی در زندگی های قبلی اوست.
کلام خرانه یا نامه سرانجام مهم ترین متن دینی فرقه اهل حق به شمار می رود. این کتاب که در نظر غالب اهل حق در حکم وحی منزل بوده و تعلیمات آن کامل و بالاترین سند مسلکی و حاکم بر جمیع شئون زندگانی اهل حق می باشد، بر دونادون استوار است.
با بررسی منابع مطالعاتی فرقه اهل حق متوجه میشویم که پیروان این فرقه به "مسخ " قائل هستند و معتقد هستند که روح و روان برخی از سرسپردگان این مسلک به جسم گاو، گوزن، مار و مور و سایر حیوانات، درآمدهاند. برخی از اندیشمدان این فرقه القاء میکنند که مسخ ریشه در قرآن دارد و حال آنکه حقیقت مسخ قرآنی با آنچه اهل حق و سایر قائلین به دونادون و تناسخ می گویند، فرق میکند.
برخی از پیروان و سرسپردگان فرقه اهل حق و دیگران تصور کردهاند یا ممکن است که تصور کنند "رجعت" که یکی از اندیشههای ناب شیعی است، نیز نوعی از "دونادون" است. درحالیکه بین دونادون با رجعت تفاوتهای فراوانی وجود دارد.
پیروان فرقه اهل حق قائل هستند که یکی از حکمتهای دونادون، دریافت مجازات اعمال و کردار ناپسند و پاداش کردار نیک است. به این صورت که انسان هزار و یک جامه عوض میکند و با گردش در جامههای مختلف جزای اعمال گذشته خود را میبیند. بنابراین اگر در دنیا دچار گرفتاری و رنج و مشقتی میشود به خاطر اعمال گذشته است.
برخی از نواندیشان فرقه اهل حق که داعیه استقلال آیین یارسان از سایر ادیان آسمانی مخصوصاٌ دین مبین اسلام را دارند، بیان میکنند که یکی از نتایج حاصل از دونادون، نفی شیون و زاری هنگام از دست دادن یکی از بستگان و ساخت گنبد و تشریفات قبر برای او است.
نورعلی الهی، معتقد است؛ در برزخ نیز مانند دنیا امکان پیشرفت و سیر بهسوی کمال برای انسان، وجود دارد و این موهبتی است نسبت به انسان، البته امتحان در آنجا بسی سنگینتر است و در عوض سیر نیز بیشتر است و اگر کسی نتواند در آنجا سیر کند، دوباره به دنیا بازگردانده میشود.
پیروان و سرسپردگان فرقه اهل حق برای اندیشه دونادون ثمرههایی ذکر کردهاند که "یگانگی ادیان" یکی از ثمرات آن اندیشه است. درحالیکه یگانگی ادیان الهی، مورد تأکید خداوند متعال میباشد که در آیات قرآن کریم نیز به آن اشارهشده است و برای اثبات این مدعی نیاز نیست به سراغ دلیلی همچون دونادون برویم که خود سخن باطلی میباشد.
اندیشه دونادون که اساس آیین یارسان را تشکیل میدهد، هیچ تناسبی با نظام اخلاقی اسلام ندارد. زیرا در اسلام زندگی علیالاصول و بهطورکلی، تک فرصتی است، و تکرار نمیشود. درحالیکه در باور به دونادون=تناسخ، زندگی تکرارپذیر است.
اندیشه "دونادون" هیچ تناسبی با نظام انسانشناسی اسلام ندارد. زیرا در اسلام از آغاز خلقت در عالم ذر و یا ارواح، تا رسیدن به عالم قیامت، برای انسان یک هویت واحد و یگانه ترسیم میکند، اما در اندیشه اهل حق بنا بر باور به دونادون، انسانها دارای چندین بلکه هزار و یک هویت خواهند بود.
دونادون بهعنوان یک قاعده کلی مطرحشده از سوی اهل حق، برای سرنوشت روح پس از مرگ، با نظام آخرت شناسی اسلام سازش ندارد. زیرا در منابع اسلامی آیات و روایات فراوانی درباره آخرت و بهشت و جهنم و عوالم پس از مرگ وجود دارد که به صراحت مسیر روح را بهسوی برزخ و قیامت تبیین و تعیین میکند.
باور به دونادون بهصورت مستمر در میان اهل حق توسط پیران و مرشدان آیین یاری، القاء شده است بهگونهای که بزرگان و پیشوایان اهل حق با عوامفریبی، خود را دُون انبیاء و اولیاء الهی میدانستند. اما با بررسی منابع مطالعاتی اهل حق متوجه میشویم که این عوامفریبی علاوه بر منفعتطلبی بزرگان اهل حق، برای حفظ جان خود نیز بوده است.
پیروان فرقه اهل حق حکمت "دونادون" را "تکامل انسان" میدانند. حال از پیروان و سرسپردگان فرقه اهل حق سؤال میشود: اگر روح برای تکامل بازگشت میکند، باید نفرات بعدی کاملتر باشند؟ حال آیا حضرت علی (علیهالسلام) و پیران حقیقت قابل مقایسه نیستند تا شما آنان را از مولا علی ( علیهالسلام) کاملتر بدانید.