ناسازگاری دونادون با انسانشناسی اسلامی
مطلب اجمالی– یکی از عقاید اصلی آیین یارسان، "دُونادون" است که اساس این مسلک را تشکیل میدهد. [نامه سرانجام، ص 190] با بررسی منابع مطالعاتی مسلک اهل حق، روشن میشود که این فرقه، وابسته به اسلام و ریشه برخی از عقاید و اندیشههای آن متأثر از منابع ذوقی و حکمت ایران باستان است و در برخی از عقاید تحت تأثیر فرقههای غالی بوده است.[بازشناسی آیین یارسان (اهل حق)، ج 1، ص 144] بسیاری از منابع مطالعاتی اهل حق، نیز دلالت صریح بر این میکند که اهل حق، یکی از فِرق اسلامی میباشد. [برهان الحق، ص 10] اما ازآنجاکه اکثر پیران و بزرگان این فرقه کمسواد و یا بیسواد بودهاند،[شناخت فرقه اهل حق، ص 54] در طول تاریخ مروج افکار و عقاید باطلی همچون "دونادون" بوده که هیچ تناسبی با نظام انسانشناسی اسلام ندارد. زیرا در اسلام از آغاز خلقت در عالم ذر و یا ارواح، تا رسیدن به عالم قیامت، برای انسان یک هویت واحد و یگانه ترسیم میکند.[تناسخ گذشته و امروز، ص 219] اما در اندیشه اهل حق بنا بر باور به دونادون، انسانها دارای چندین بلکه هزار و یک هویت، خواهند بود.
پینوشت:
صفی زاده، صدیق، نامه سرانجام یا کلام خزانه یکی از متون کهن یارستان، چاپ اول، تهران، هیرمند 1375
خدابنده، عبدالله، شناخت فرقه اهل حق، چاپ اول، تهران، امیرکبیر، 1382
رستمی، منصور، بازشناسی آیین یارسان (اهل حق)، ج 1، چاپ اول، قم، رسالت یعقوبی، 1392
الهی، نورعلی، برهان الحق، چاپ هشتم، تهران، جیحون، 1373
موحدیان عطار، علی، تناسخ گذشته و امروز، چاپ اول، قم، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، 1393
مطلب تفصیلی– یکی از عقاید اصلی آیین یارسان، "دُونادون" است که اساس این مسلک را تشکیل میدهد.[1] با بررسی منابع مطالعاتی اهل حق، آنچه بهدست میآید این است که این اندیشه ازلحاظ ماهیت هیچ تفاوتی با "تناسخ" ندارد، [2] که ادله زیادی از عقل و نقل بر بطلان آن دلالت دارد. لذا این فرقه وابسته به اسلام و ریشه برخی از عقاید و اندیشههای آن متأثر از منابع ذوقی و حکمت ایران باستان است و در برخی از عقاید تحت تأثیر فرقههای غالی بوده است.[3] بسیاری از منابع مطالعاتی اهل حق نیز دلالت صریح بر این میکند که اهل حق یکی از فِرق اسلامی میباشد.[4] اما ازآنجاکه اکثر پیران و بزرگان این فرقه کمسواد و یا بیسواد بودهاند،[5] در طول تاریخ مروج افکار و عقاید باطلی همچون دونادون بودهاند که هیچ تناسبی با اندیشههای اسلامی ازجمله انسانشناسی اسلامی ندارد.
ناسازگاری دونادون با انسانشناسی اسلامی ازاینرو است که در دستگاه انسانشناسی اسلامی، یک انسان، از آغاز خلقت در عالم ذر و یا ارواح، تا رسیدن به عالم قیامت، هویتی واحد و یگانه دارد و این هویت تنها به روح او نیست، تا با تبدیل بدن تغییری نکند، بلکه مجموع روح و بدن و همه آن چیزی است که در وجود علمی و عینی وی گِرد میآید. به همین دلیل است که در عوالم بعد از مرگ نیز انسان با بدنی مشابه این بدن به زندگی خود ادامه خواهد داد و با چهره و ویژگیهای ظاهریاش شناخته میشود. حال اگر بَنا شود روح بعد از مرگ و جدا شدن از این بدن، از راه تولد مجدد به بدن انسان دیگری منتقل شود و حتی این فرایند بارها و بارها تکرار گردد، هویت واحدی در کار نخواهد بود، بلکه ما انسانهایی خواهیم بود با چندین یا حتی چند هزار هویت[6] و یا بنابر باور اهل حق با هزار و یک هویت مختلف.
حال پیروان فرقه اهل حق باید بدانند که: اولاً: اهل حق، یکی از فِرق منشعب از اسلام میباشد، پس اگر بخواهند برای انسانشناسی، نظامی غیر از نظام انسانشناسی اسلام ترسیم کند، بههیچوجه نمیتوان آن را قبول کرد. ثانیاً: ازآنجاکه ماهیت دونادون و تناسخ یکی است و برخی از پژوهشگران اهل حق نیز بر بطلان تناسخ تصریح دارند،[7] مقید کردن گردش روح به هزار و یک بدن یا تغییر واژه تناسخ به دونادون و یا هر تغییر دیگر نمیتواند ماهیت این اندیشه را که با مبانی اسلامی سازگاری ندارد، عوض کند. ثالثاً: اکثر شما پیروان آیین یارسان، از روی تعصب و تبعیت بیچون و چرا از کسانی که از معارف دینی فاصله فراوانی گرفتهاند و برای رسیدن به مقاصد ناصحیح خود، مروج افکاری باطلی همچون دونادون شدهاند، حال آیا وقت تفکر و تعقل در مبانی دینی نیست تا از حیرت و سرگردانی در مسئله هویت انسان و انسانشناسی، رهایی یابید؟ بنابراین با توجه به اینکه طبق ادله متواتر، اهل حق یکی از فرق اسلامی است،[8] عقایدی همچون دونادون که مخالف صریح اندیشه اسلامی است، نمیتواند موردپذیرش قرار گیرد.
پینوشت:
[1] صفی زاده، صدیق، نامه سرانجام یا کلام خزانه یکی از متون کهن یارستان، چاپ اول، تهران، هیرمند 1375، ص 190
[2] رستمی، منصور، بازشناسی آیین یارسان (اهل حق)، ج 1، چاپ اول، قم، رسالت یعقوبی، 1392، ص 70
[3] همان، ص 144
[4] الهی، نورعلی، برهان الحق، چاپ هشتم، تهران، جیحون، 1373، ص 6، 10، 297، 298
[5] خدابنده، عبدالله، شناخت فرقه اهل حق، چاپ اول، تهران، امیرکبیر، 1382، ص 54
[6] موحدیان عطار، علی، تناسخ گذشته و امروز، چاپ اول، قم، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، 1393، ص 219
[7] تیموریان زند، یار مراد، نَمی از یم حقیقت، چاپ اول، تهران، هزار کلک، 1382، ص 57
[8] برای آگاهی از ادله وابستگی اهل حق به اسلام بنگرید به:
رستمی، منصور، بازشناسی آیین یارسان (اهل حق)، ج 1، چاپ اول، قم، رسالت یعقوبی، 1392، صص 148-144
افزودن نظر جدید