ابن تیمیه
ابن تیمیه، تئورسین وهابیت در نوشتههای خود به محبت اهل بیت (ع) اشاره کرده است، اما با بررسی کتابهای او، خلاف آنچه به آن اذعان کرده است ثابت میشود. او در کتابش چندین مرتبه به امیرالمومنین علی (ع) و همچنین به صدیقه طاهره (س) توهین کرده است.
ابن تیمیه حرانی همچون امویها معتقد است در قیام امام حسین (علیهالسلام) مفسده بوده است و اگر در شهر خودش نشسته بود و دست به قیام نمیزد، این همه مفسده یه وجود نمیآمد؛ در مقابل علمای اهل سنت قائل هستند قیام امام حسین (علیهالسلام) حق و موافق شرع بوده است و قیام امام (علیهالسلام) موجب ظهور فسق یزید شده است.
وهابیون تکفیری اموری همچون سفر برای زیارت قبور، تبرک به آثار صالحین، دعا نزد قبر، قرائت قرآن، مجلس ختم و ... را بدعت میدانند و کسیکه چنین کاری را بکند، لقب قبوری به او میدهند؛ اما با مراجعه به تاریخ مرگ ابن تیمیه و نحوه غسل و دفنش که شاگردان او نقل کردند مشخص میگردد مردم، بسیاری از همین کارها را در حق ابن تیمیه انجام دادند.
ابنتیمیه، برگزاری عزاداری، گریه و حزن و ماتم را از بدعتهای شیعه میداند و مبدع آن را ابلیس ملعون معرفی میکند، اما آنچه در کتب معتبر اهلسنت است، این است که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) به برگزاری مراسم عزاداری امر کردهاند و مسلمانان سنی مذهب حتی با گذشت قرنهای متمادی متعهد به این سنت حسنه بودند.
وهابیت، فرقهای است که توسط محمد بن عبدالوهاب ایجاد شد و دارای اندیشه تکفیری هستند که این تکفیرها را از ابن تیمیه حرانی به ارث بردهاند، با مراجعه به فتاوای ایشان میتوان به خوبی دریافت که همه آنها جیره خواران سفره ابن تیمیه حرانی هستند، از اینرو نهایت غلو را در مورد وی دارند تا جایی که حب و بغضش را نشانه ایمان و کفر دانستهاند.
ابن تیمیه حرانی، حنبلی متشددی است که سلفیان تکفیری بیشترین اعتنا را نسبت به فتواهای وی دارند و اقدامات خود را در سایه فتواهای او انجام میدهند، این در حالی است که خود ابن تیمیه در بین علمای همعصرش جایگاه چندانی نداشت.
تبرک به قبور اولیاء الهی، امری مشروع است که مورد تایید بزرگان فریقین است، اما در مورد قبر امام حسین (علیهالسلام) در منابع تاکید ویژهای شده است و بسیار مشاهده شده است که افراد زیادی با تبرک جویی از تربت پاک ایشان شفا یافتهاند.
باورهای شیعیان، افزون بر اثبات از کلمات اهلبیت (علیهمالسلام) از کتب بزرگان وهابیت نیز قابل اثبات است؛ به عنوان مثال مساله توسل، از جمله مسائلی است که وهابیت بر عدم جواز آن پافشاری میکند و این در حالی است که ابنتیمیه بر مشروعیت آن تصریح کرده است.
وهابیت بر این باور است که نام پدر امام زمان (علیهالسلام)، عبدالله است؛ این در حالی است که احمد بن حنبل و دیگر علمای اهلسنت، در کتب روایی خود، از این کلام حرفی به میان نیاوردهاند.
خداوند همه انسانها را مساوی خلق کرده و هیچ انسانی بر غیر برتری ندارد و تنها معیار، برتری تقوا و دوری از گناه است؛ از اینرو هرچه انسان تقوای بیشتری داشته باشد، محبوبیتش نزد خداوند بیشتر خواهد بود، و این چیزی است که ابن تیمیه حرانی از آن غافل بوده و بنا بر تعصبات کورکورانه و جاهلانه، بحث برتری عرب بر عجم را مطرح میکند.
از امور شایع بین مسلمانان، تبرک به قبر و آثار اولیاء است که از صدر اسلام شایع بوده و کسی با آن مخالفت نداشت، تا اینکه ابن تیمیه حرانی با فهم غلط از دین، این امر را شرک دانست و شاگردانش نیز اندیشه وی را ترویج دادند، تا اینکه با روی کار آمدن فرقه گمراه وهابیت بدترین برخوردها را با تبرکجویان داشتند، در حالیکه بعد از مرگ وی، مریدانش به آب غسل و کفنش تبرک میجستند و آب غسلش را از باب تبرک به خانههایشان بردند.
ابنتیمیه امور مورد استغاثه را به دو قسم: «اموری که غیرالله نیز میتوانند آن را انجام بدهند» و «اموری که غیر الله، توانِ انجام آن را ندارند» تقسیم کرده است؛ ولی در واقع، نوع سومی نیز هست که آن را «کرامات اولیاء الهی» مینامند و استغاثه در این امور هیچ منعی ندارد، چون خدا، قدرت انجام آن را به اولیاء خودش داده است.
وهابیها مدعی هستند که تنها گروه مدافع سلف امت و پیرو حقیقیشان، آنها هستند، از این رو خود را سلفیه مینامند؛ اما در عمل، وقتی فتاوا و عملکرد آنها مورد بررسی قرار میگیرد، روشن میگردد که فقط اندیشه ابن تیمیه حرانی است و تطبیقی بین معتقدات آنها و سلف امت نمیتوان یافت؛ با این وجود نباید آنها را سلفی بدانیم، بلکه تیمی هستند.
حافظ ابن حجر عسقلانى مینویسد: درباره ابن تيميّه بين علما اختلاف نظر وجود دارد. برخى او را از مجسّمه مىدانند، برخى از علما او را زنديق و بىدين مىدانند؛ برخى به ابن تيميّه نسبت نفاق مىدهند.