اهل حق
از آموزههای غلط برخی از فرقههای انحرافی، ترویج عقاید و اندیشههای باطل در موضوع خداشناسی است؛ عقیده تشبیه و تجسیم خداوند، اندیشه انسان خدایی و حلول ذات الهی در جسم برخی از بزرگان دین نمونهای از اندیشههای غلط در این فرقهها است.
فرقه اهل حق معتقد به وجوب روزه ماه رمضان نیستند و جز اندکی از پیروان این فرقه، در ماه رمضان روزه نمیگیرند و بهجای این واجب الهی به روزههای دیگری در غیر رمضان که توسط بنیانگذار این فرقه ابداع شده است، اکتفا میکنند.
فرقههای انحرافی، از حربههای مختلفی برای جذب افراد استفاده میکنند؛ از شهود و مکاشفه و یا الهام بهعنوان دست آویزی برای حقانیت خود تأکید ویژهای دارند و پیروان سادهدل و زودباور خود را با ادعاهایی که غالباً دروغ است منحرف میکنند.
از ویژگیهای برخی فرق انحرافی، تحقیر علم و دانش حقیقی و معارف برگرفته از منابع و متون اصیل دینی و استفاده شده از عالمان و فقهای شایسته است. این فرقهها که ازخودسازی و وصول به مقام حقیقت دم میزنند، خود را بی نیاز از التزام عملی به احکام دینی و بایستههای شرعی و تقلید از علمای دینی میدانند.
نامه سرانجام از مهمترین منابع آیینی فرقه اهل حق است. در نگاه این فرقه، این کتاب دربردارنده حقایق دین ازلی است که شامل عهد و میثاق ازلی حضرت حق و فرشتگان مقرب بوده که توسط سلطان تدوین شده است. وجه تسمیه این کتاب این است که این اثر که بخش وسیعی از آن به بیان آغاز و سرانجام دون سرایندگان در عالم عقل و عالم طبیعت پرداخته، سرانجام نامیده شده است.
عید نوروز از اعیاد ملی و مذهبی فرقه اهل حق به شمار میرود پیروان این فرقه شب عید نوروز طی مراسمی اقدام به افروختن آتش مینمایند و همزمان با افروختن آتش و جشن سرور در مراسمی آیینی در جم خانهها و اماکن مقدس یارسانی با تهیه و سبز نمودن نذر و نیاز جم نوروزى يا جم سرسال را تشکیل میدهند.
از مباحثی که در مسئله مهدویت از باورهای خاص فرقه اهل حق است، نام شخص موعود در این فرقه است که بر اساس پارهای از متون این فرقه، موعود در اهل حق سام نام دارد و بدین جهت برخی از رهبران اهل حق به جهت القای اینکه فرزندانشان موعود وعده داده شده است نام فرزندان خود را سام مینهند.
فرقه اهل حق به مسئله مهدویت و اصل ظهور منجی معتقد است؛ اما در این مسئله بر اساس اعتقاد به حلول و تناسخ دارای عقاید خاصی است که این فرقه را از سایر معتقدان به موعود و مهدویت متمایز میکند.
یاد مرگ موجب بیداری انسان و رغبت به آخرت میشود و حضور بر سر مزار مردگان یکی از عوامل یادآوری مرگ و عبرت گیری است. برخی از پیروان اهل حق با حمله به این سنت پسندیده آن را تقلید از فرهنگ بیگانه میخوانند، این در حالی است که بزرگان این فرقه خود به زیارت مزار پیران یارسان اهتمام دارند.
در رابطه با ملاک حرمت و حلیّت افعال، در منابع درون مذهبی فرقه اهل حق، اصول و قاعده مشخصی برای استخراج احکام دیده نمیشود؛ برخی احکام آن را همان احکام اسلام میدانند. گروهی نیز اوامر و ارشادات دفتر پردیوری را ملاک دانسته و گروهی معیار تشخیص احکام را به خود افراد واگذار نمودهاند.
فرقه اهل حق، به نامهای مختلفی خوانده میشود که «اهل حق» و «یارسان» دو نام مشهور برای این فرقه است. یارسان واژه مرکبی است که در متون این فرقه به دو معنای یاران حق و نیز معنای یاران سلطان اسحاق تعریف شده است.
برخی از پیروان فرقه اهل حق دو عامل سرسپاری و شرط اقرار را از عوامل مَحرم شدن زن و مرد دانسته و به همین جهت، وجود این دو عامل را مانع ازدواج برای زن و مرد و اولاد ایشان تا هفت پشت می دانند.
فرقه اهل حق به دلیل این که خود را مقرب درگاه الهی میدانند، از نماز اظهار بی نیازی نموده و با نگاه ابزاری به این فریضه الهی، چرایی اقامه این عمل واجب را صرفاً برای تشکر از خداوند دانسته و بر این عقیده هستند که با هر ذکری میتوان خدا را یاد کرد و این ذکر اختصاص به نماز ندارد.
آموزههای فرقه اهل حق ریشه در دو عهد و پیمان دارد که از آنها به بیا و بس تعبیر شده و میتوان این دو را قانون اساسی مذهبی اهل حق دانست. نخستین پیمان، پیمان ازلی که بین خداوند و هفتن صورت گرفته و پیمان دوم پیمان پردیوری است که بین سلطان اسحاق و شاگردان او انجام شده است.