علم ستیزی و نفی تقلید ازعالمان دینی در فرقه های انحرافی
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ تحقیر علم و دانش حقیقی و معارف برگرفته از منابع و متون اصیل دینی و استفاده شده از عالمان و فقهای شایسته، از ویژگیهای برخی فرق انحرافی است و رویآوری به این شیوه توسط بزرگان و رهبران فرقهها به این دلیل است که میخواهند مریدان و طرفداران خود را از علما و فقها دور کرده و در دام خود گرفتار نمایند.
فرقه های انحرافی گاه سخن از خودشناسی و حتی خلوص و خودسازی و وصول به مقام حقیقت می زنند و علم، دانش و فقه را حجاب حقیقت اعلام کرده و خود را بینیاز از التزام عملی به احکام دینی و بایسته های شرعی و تقلید از علمای دینی میدانند.[1] این در حالی است که آیات قران و دهها روایت، مسلمین و مومنین را توصیه به علم آموزی تحت هر شرایطی میکنند، مانند این روایت از امام صادق علیه السلام که فرمود: «اطلُبُوا العِلمَ ولَو بِخَوضِ اللُّجَجِ وشَقِّ المُهَجِ؛[2] دانش را بجوييد هرچند در ژرفاى دريا فرو رويد و خونتان بريزد».
آنچه مسلم است هیچ امری حتی عبادت و ریاضت و خلوص و چله نشینی و … نمی تواند جای علم آموزی درست و صحیح را نزد عالمان و فقهای اصیل دینی بگیرد، و هر کس که به تحقیر علم و تفقه در دین پرداخت و علما و فقها را تحقیر کرد، به خطا رفته است و اگر ادعای عرفان دارد، در پی تحمیق مریدان خود و به انحراف کشاندن آنهاست. به این روایت بنگرید که امام باقر علیه السلام چگونه فقه آموزی و طلب فهم دین را بر شیطان سخت تر و ناگوارتر از عبادت هزارعابد دانسته است: «مُتَفَقِّهٌ فِی الدِّینِ أَشَدُّ عَلَی الشَّیْطَانِ مِنْ عِبَادَهِ أَلْفِ عَابِد؛[3] وجود يك فقيهِ در دين، از وجود هزار عابد براى شيطان گرانتر است».
در همین راستا باید اشاره کنیم که نفی تقلید از مجتهدین و فقهای جامعالشرایط و یا توصیه به تقلید از فردی که شایستگی علمی و اخلاقی ندارد، نیز در اغلب فرقههای انحرافی که ادعای دینی و اسلامی بودن نیز دارند مشاهده میشود، درحالیکه به حکم عقل و شرع وقتی کسی خود به مرحله اجتهاد نرسیده است، باید در امور دینی و عقیدتی خود به تقلید و تبعیت از دینشناسان و فقهای واجد شرایط بپردازد.
جالب توجه این است که برخی از فرقههای انحرافی در عین حال که به نفی تقلید از عالمان دینی و فقهای جامعالشرایط میپردازند، در عین حال مریدان خود را به سرسپردگی بدون چون و چرا از رهبر و قطب فرقه توصیه میکنند و از نظر برخی از این فرقهها اگر کسی سرسپرده یکی از پیران این فرقه نباشد، مثل گاو بی گاوچران سرگردان است:
«گاو بى گاوان بى گاوان گاوى تا سر نسپارين كرده ولاوى»
ترجمه: گاو بدون گاوچران رها است تا سر نسپاريد سرگردان هستيد. هر كس به پير و سيد سر نسپارد و از او اطاعت ننمايد، همچون گاو بدون گاوچران سرگردان خواهد بود. [4]
پینوشت:
[1]. الهی، نورعلی، برهان الحق، جیحون، ص78
[2].دیلمی، حسن بن محمد، اعلام الدين، ص۳۰۳
[3]. علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج1، ص213
[4].شاهنامه حقيقت، نعمتالله جیحونآبادی، جیحون، ص418
افزودن نظر جدید