تأملی در واژه یارسان
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اهل حق نام فرقهای است که بر اساس قول مشهور در میان پیروان این فرقه، در قرن هفتم هجری در منطقه کردنشین غرب ایران مجاور کشور عراق شکل گرفت.
«اهل حق» و «یارسان» دو نام مشهور برای این فرقه است؛ ولی با الفاظ دیگری نیز همچون طایفه سان، طایفه یارستان، علیاللهی و درویش گورانی [1] آیین حق، آیین حقیقت و دین حقیقت [2] از این فرقه یاد میشود. در برخی از نوشتهها از این آیین به نام آیین «کردان» نیز یاد شده است؛ زیرا با ظهور سلطان اسحاق بزرگترین شخصیت کردزبان این فرقه، عنصر کردی در آن، نقش برجسته یافت و کتابهای مذهبی آن به زبان کُردی و گویش گورانی سروده شد.
این آیین به اهل حق موسوم میباشد که به معنای پیرو خدا است و نام مشهور دیگر این فرقه یارسان است که بنا به قولی مخفف یارستان و به معنای یاران حق است [3] که مراد از حق خاونکار (خداوند) است. به قولی دیگر مرکب از دوکلمه یار به معنای محبوب، دوست و صحابه و سان به معنای شاه و سلطان است که رویهم به معنای پیروان و یاران سلطان اسحاق میباشد. [4]
اگر چه در نگاه اهل حق و یارسان، «سان» به معنای «شاه» و «سلطان» و نیز به معنی دوستدار، طرفدار، جویا، پیرو خدا، پیرو حق، خداشناس و اهل حق میباشد و برایناساس خود را اهل حق مینامند؛ اما نمیتوان به تعریف دقیق و جامعی از حق در متون و گفتار بزرگان این فرقه دست یافت و از بدین علت حق، معنایی مبهم دارد ازاین جهت که حقی که شما پیرو آن هستید خداست یا سلطان اسحاق؟ اگر گفته شود این دو حق هستند به نحو طولی؛ یعنی سلطان اسحاق همان را گفته و بهعنوان قوانین مذهبی وضع نموده که خدا حکم فرموده است؛ این در حالی است که در آموزهها و احکام تأسیسی و ابداعی سلطان اسحاق احکام صریح و روشن الهی، نهی یا تحریف شده است، مثل نماز و همچنین روزه ماه مبارک رمضان و سایر تکالیف شرعی که در فرقه اهل حق و در اندیشه یاران سلطان اسحاق هیچ التزامی به انجام آنها وجود ندارد.
از طرفی درباره این طایفه که آیین خود را موصوف به حق میدانند، باید گفت که اضافه این واژه هیچ امتیازی برای این فرقه در پی ندارد، چراکه براساس مبانی این فرقه، تمامی ادیان حق هستند؛ چون همه این ادیان هر کدام بهگونهای خداشناسی و حقطلبی را در رأس دستورات دینی خود قرار دادهاند و در مسیر خدا زندگی میکنند [5] که با این نگاه، واژه حق باز هم معنای مبهمی دارد و پیامد آن پذیرش حقانیت همه ادیان و کثرتگرایی دینی است.
بر اساس کلام الهی که میفرماید: «قُلْ منْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي یُحْبِبْكُمُ اللَّه؛[آلعمران/31] بگو: اگر خدا را دوست دارید، پس مرا پیروی کنید تا خدا هم شما را دوست بدارد» فهمیده میشود که پیروی و دوستی خداوند صرفاً با ادعای بدون عمل و بدون پیروی از پیامبر الهی و معصومین (علیهمالسلام) محقق نمیشود؛ این در حالی است که در منابع فرقه اهل حق و مناسک و اعمال آیینی این فرقه از رهنمودها و آموزههای پیامبر گرامی اسلام و سیره اهلبیت (علیهمالسلام) به چشم نمیخورد تا چه رسد به اینکه از آن رهنمودهای سعادتبخش تبعیت کنند.
پینوشت:
[1]. خدابنده، عبدالله، شناخت فرقه اهل حق، ص ۱۸
[2]. جیحونآبادی، نعمتالله، حق الحقايق، جیحون، ص ۳۱۵
[3]. خواجه الدین، سید محمدعلی، سرسپردگان، ص10
[4].صفیزاده، صدیق، نامه سرانجام، ص 22
[5]. الهی، نورعلی، برهان الحق، جیحون، ص 10
افزودن نظر جدید