وهابیت
برخی از جوانان شیعه به هر راهی متوسل میشوند، تا بتوانند خود را به میدان مبارزه مسلحانه با وهابیت و دفاع از حریم حرمهای مطهر خاندان پاک نبی اکرم برسانند، که البته ما این روحیه را ستایش میکنیم و برای آن ارزش بسیار زیادی قائلیم. اما ائمه اطهار همیشه مسئله اولویت مبارزه درجبهه بصیرت بخشی را به پیروان خود گوشزد کردهاند.
در شکلگیری جریان انحرافی وهابیت در جامعه اسلامی عواملی نقش مهم را داشتهاند، این عوامل باعث شدند که وهابیت بتواند در فضای حجاز ایجاد و گسترش یابد. هر چند بعدها این جریان از محدوده حجاز فراتر نرفت. اینکه چه عواملی باعث شد، وهابیت در این جامعه ایجاد شود، ازهم گسیختگیها و پراکندگیهای سیاسی – اجتماعی و عدم اتحاد و همدلی بود.
وهابیت نسبت به فضایل امیرالمومنین علی (ع) که در کتب روایی معتبر، از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نقل شده است، بیتوجهی کرده و سعی در پوشاندن فضایل آن حضرت دارند. ولی در عین حال با ذکر فضایل و مناقب ساختگی، سعی در بالا بردن مقام احمد بن حنبل هستند. در رابطه با او میگویند: «احمد بن حنبل حجت بین خدا و بندگان است.»
وهابیان، تبرک به آثار اولیاء را شرک میدانند و کسانی را که به آثار اولیاء و پیامبر (ص) تبرک بجویند، مشرک میخوانند، هر چند در این کار به هیچ نوع الوهیت، معتقد نباشد، بلکه مهر و مودت به اولیاء و پیامبر (ص) سبب این کار شود. این در حالی است که صحابه، صالحان و مسلمانان به آثار اولیاء و پیامبر (ص) تبرک میجستند.
واژه حدیث، پیشینیهای کهن دارد و بر گفتار پیامبر (ص) صادق است، اما اصطلاح «اصحاب حدیث» از چنین پیشینهای برخوردار نیست، بلکه به کسانی گفته میشود که در سده دوم و سوم به این نام معروف شدند و به کسانی اطلاق میشود که حدیث و بلکه اثر را بر عقل (قیاس، استحسان) ترجیح میدهند و بر پیروی از سنت پیشینیان (اثر و حدیث) اصرار دارند.
«اثر» مفهومی اعم از حدیث است، که افزون بر احادیث مروی از پیامبر (صلی الله علیه و آله)، گفتار و کردار صحابه و تابعین را نیز شامل میشود. با این تعریف از اثر، میتوان گفت: اصحاب اثر، به کسانی اطلاق میشد که قول، فعل و سیره صحابه و تابعین را حجت میدانستند و با استناد به سیره و سخنان صحابه و تابعین فتوا میدادند.
از جمله مسائلی که وهابیان از همان ابتدای پیدایش با آن مشکل داشته اند، بحث بناء بر قبور و بقعههایی است که بر قبور اولیاء الهی بنا شده است. آنها به بهانهی توحید آنها را تخریب میکنند، در حالی که اگر مراد پرستش است، که مردم با وجود قبر باز هم میتوانند چنین کنند، و اگر مراد تخریب بناهای قدیمی است که چرا قلعهها را حفظ میکنید؟
وهابیان از همان بدو تشکیل این فرقهی ضاله و جعلی، در تشخیص و تمایز قائل شدن بین اعمال مسلمانان و مشرکان، با مشکل مواجه بودند و قادر به تمییز این دو از هم نبودهاند. لذا دهها سال است که مسلمانان را به دلیل شبهات ظاهری اعمالشان با برخی اعمال مشرکان، مشرک خوانده و تکفیر میکنند. شاید برای تشخیص این تفاوت نیاز به عینک خاصی دارند.
سلفیها میگویند معیار حق و باطل، سه قرن ابتدایی اسلام است، و باید از صحابه، تابعین و تابعینِ تابعین تبعیت کنیم، سلفیها غالباً روی «سلف صالح» تکیه میکنند؛ اما طبق اسناد تاریخی نمیتوان تمام مسلمانان سه قرن اول را صالح دانست، حتی تمام صحابه را نمیتوان به سلف صالح تعبیر کرد، و همچنین نمیتوان در مورد عملکردشان سکوت نمود.
پس از رحلت جانگداز پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) جامعه شیعه به برکت وجود امامان خویش سخنان رسول خدا را از طریق آنان شنید و بهره برد، امّا بخش دیگر جامعه اسلامی بر اثر برخی تعصّبات، نتوانست بهره کاملی از احادیث آن حضرت ببرد. که یکی از آن تعصبات ضایعه جبران ناپذیر ممنوعیت نقل حدیث در زمان ابوبکر است.
رهبری یک جریان علمی باید همراه با سطح بالای علمی در شریعت باشد؛ و اگر نه که این ضعف علمی باعث ایجاد انحراف در مسیر و گمراه شدن پیروان این جریان خواهد بود؛ اما ابن عبدالوهاب با این ضعف پیروان خود را به شدت از مسیر درست منحرف نمود و باعث شد آنها به سمت و سویی افراطی بروند. از نظر محققین، او دارای ضعف شدید در مبانی علمی بوده است.
خوب است انسان برای اعتقادی که انتخاب میکند، مبنایی صحیح و محکم در دست داشته باشد، تا با کوچکترین تردید و شبههای که به سمت او میآید، متزلزل نشده و مجبور به تغییر موضع نشود. کاری که وهابیان به آن مبتلا هستند. ایشان به جهت بی مبنایی، مدام مجبور به تغییر موضع بوده و مثل انسانی که سرگیجه دارد، به دور خود میچرخند.
بر طبق اعتقاد سلفیان، باید از صحابه و تابعان و تابعان تابعان پیروی کرد، وفهم آنان را، مقیاس حق وباطل میدانند؛ در رد این اعتقاد، اختلافات صحابه با پیامبر اکرم (ص) در زمان پیامبر و اختلافات صحابه با یکدیگر پس از رحلت رسول خدا (ص) کفایت میکند؛ و سؤالی که تناقضشان را نشان میدهد این است که منظور از «سلف» در تبعیت از سلف، کدام سلف است...
انسان با مشاهده دشمنیها و بغض و کینهها علیه مولا علی (ع) به یاد حدیث معروفی از پیامبر گرامی اسلام میافتد، که ابن اثیر جزری آن را در کتاب مناقب الاسد الغالب خود اینطور به آن اشاره میکند: «کنا نبور أولادنا بحب علی بن أبی طالب. فإذا رأینا أحدهم لا یحب علی بن أبی طالب علمنا أنه لیس منا.» یعنی اصحاب اگر میخواستند ببینند فرزندانشان حلال زاده است، یا نه، با حب علی بن ابیطالب امتحان میکردند. اگر میفهمیدیم علی بن ابیطالب را دوست ندارد، میفهمیدیم از ما نیست.»