نورعلی تابنده

نورعلی تابنده، در ضمن بیان مکاشفهی یکی از مریدان خویش مدعی شده که ارواح اقطاب گنابادی بر بالین محتضر، حضور پیدا کردهاند؛ در صورتی که طبق روایات معصومین(ع)، این ویژگی مختص معصومین(ع) است و هیچ شخص دیگر در این امر، با آنها شراکت ندارد.

نورعلی تابنده برای نشان دادن اهمیت قصاص در اسلام به داستان «سوادة بن قیس» اشاره کرده است؛ در حالی که این داستان علاوه بر ضعف سندی که دارد، از حیث مضمون نیز معارض مبانی شیعه در باب قصاص و دیه است؛ به همین خاطر نمیتوان این جریان تاریخی را پذیرفت .

نورعلی تابنده، در ضمن سخنان خویش، کلام مشهور «اَلْعِلْمُ عِلمٰانِ عِلْمُ الْاَدیٰانِ و عِلْمُ الاَبْدٰانِ» را به بزرگان منتسب دانسته؛ با اندک تأملی مشخص میشود این کلام اولینبار از شافعی نقل شده که در طی گذشت زمان، آن را به امام معصوم(ع) نسبت دادهاند؛ در حالی که طبق مبانی حدیثی، این انتساب نادرست است.

نورعلی تابنده، به استعمال کلمه تقلید اعتراض کرده، در صورتی که این لفظ به وسیله اهلبیت(ع) به کار رفته است.

نورعلی تابنده، در ضمن سخنرانی بیان کرده بود که حِیَل فرار از ربا از نظر عرفان مردود هستند. اما باید توجه داشت که در منابع حدیثی معتبر همچون الکافی، روایات متعددی در این باره نقل شده است و فقهاء طبق این احادیث فتوا دادهاند.

نورعلی تابنده، برای تفسیر آیاتِ پیرامون ایمان ساحران زمان حضرت موسی(ع) داستانی مشتمل بر خواب بیان کرده که اشکالات متعددی بر آن وارد است و نمیتوان در تفسیر آیات، به چنین داستانهای بیاساسی اعتماد کرد.

نورعلی تابنده با بیان اینکه بعضی اوقات حسادت، دارای محاسنی است، برای توجیه تمرُد ابلیس از سجده کردن بر حضرت آدم(ع) تلاش کرده است. در صورتی که در روایات معصومین (ع)، حسادت به طور کلی مذمت شده و اثر آن را نابودی ایمان دانستهاند. پس این توجیه نورعلی تابنده، نشاندهنده جهل او از آثار مخرب حسادت است.

استفاده از اسرائیلیات به هر نیّتی که باشد، امری نادرست است؛ زیرا باعث نفوذ مطالب ادیان دیگر در منابع اسلامی میشود. نورعلی تابنده در تبیین بعضی موضوعات، از مطالب کتاب مقدس استفاده کرده که این کار، مصداق استفاده از اسرائیلیات در تبیین مباحث دینی است.

نورعلی تابنده قطب پیشین دراویش گنابادی، علت ایمان ساحران معاصر حضرت موسی(ع) را خواب آنها دانسته و آن خواب را باعث هدایت آنها شمرده است. اما سخن تابنده، با ظاهر آیاتی که علت ایمان ساحران را معجزه حضرت موسی(ع) بیان کرده، منافات دارد. بعلاوه، در سراسر داستان بیان شده توسط نورعلی تابنده، قرائنی وجود دارد که احتمال جعل داستان را تقویت مینماید.

نورعلی تابنده، علت تمرّد ابلیس از سجده کردن بر حضرت آدم (ع) را فطرت او دانسته و گویی قائل به این شده که او، مجبور بر تخلف بوده است؛ زیرا فطرت ابلیس اجازه سجده بر غیر خدا را به او نمیداد. در صورتی که ابلیس از طایفه جن و دارای اختیار بود؛ پس توانایی بر سجده بر حضرت آدم (ع) را داشته است.

نورعلی تابنده در توجیه تمرّد ابلیس، سجده نکردن او را بر آدم (ع)، به علت عبودیت محض او دانسته است؛ در صورتی که قرآن کریم، تکبر را عامل نافرمانی ابلیس معرفی فرموده و عاقبت او و پیروانش را جهنم میداند.

عریضهنویسی، یکی از شیوههای توسل به حضرات معصومین (ع) است که در بعضی از منابع حدیثی برای این عمل شیوههای خاصی بیان شده است که شرط رسيدن به خواستهها از طريق عريضه نويسي، آن است كه شرايط عمل، رعايت شود.

خمس یکی از واجباتی است که نقش بسیار مهمی در دین اسلام دارد، اما از زمان ملاسلطان گنابادی تلاشی برای حذف این واجب الهی انجام شد و در عوض آن در میان دراویش گنابادی، عشریه رواج پیدا کرد که بدعتی آشکار در دین است. نورعلی تابنده در سخنرانی خود تلاش نمود برای این بدعت، توجیهی بیان نماید، در حالی که با تامل در این سخن او، سخیف بودن این توجیه بر همه آشکار میشود.

مولوی در کتاب مثنوی داستانهای زیادی نقل کرده که دارای مضامینی نادرست و بعضاً نسبتهای ناروای است. او برای رسیدن به هدف خویش، داستانهایی مانند داستان موسی و شبان را جعل نموده، که دارای مضامینی مخالف شرایع آسمانی است؛ زیرا در این داستان، حضرت موسی(ع) که از سخنان نادرست شبان جلوگیری کرد، مورد عتاب الهی قرار گرفت؛ درصورتی که این عتاب، خلاف مبانی الهی بوده و اشکالات متعددی بر این داستان جعلی وارد است.