توجیه نورعلی تابنده در مورد تمرّد ابلیس (قسمت اول)
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ قرآن کریم مجموعهای از دستوراتی است که برای انسان ارسال شده تا او، در پرتو توجه و عمل به آنها، به بندگی الهی که مهمترین هدف خلقت است، نائل شود؛ یکی از مهمترین نیازهای انسان در این مسیر، دشمنشناسی بوده که این مسئله، در آیات متعددی مطرح شده است.
ابلیس یکی از مهمترین دشمنانی است که همیشه موانعی را برای انسان ایجاد کرده است: «أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ»؛[1] «آیا با شما عهد نکردم ای فرزندان آدم که شیطان را نپرستید، که او برای شما دشمن آشکاری است؟».
ابلیس، همیشه در قرآن به عنوان جریان باطل مطرح و مذمت شده است؛ اما در متون متصوفه برخلاف متون دینی، چهره مثبتی همچون سیدالموحدین از او ترسیم شده است و سجده نکردن او برای حضرت آدم علیهالسلام توجیه شده است.
نورعلی تابنده، قطب سابق دراویش سلطانعلیشاهی، در توجیه سجده نکردن ابلیس نوشته است: «میگویند شیطان هفتصد هزار سال (البتّه این را ما گفتیم و اِلّا سال معنی ندارد) عبادتِ خدا را کرد، سجده کرد به خدا. ... شیطان را آفرید، نه که شیطان آفرید، این برای شیطان مقرّر شد. البتّه شیطان چندین حرف زد شیطان گفت: که من را از آتش آفریدی، او را از گِل آفریدی، آتش را بر گِل پیشتر است. من چطور سجدۀ او کنم؟ یعنی گفت: در فطرتِ من این نیست که خم بشوم. الان شما به آتش بگویید در مقابل خاک نرم باشد. کاری نمیتواند بکند».[2]
اعتقاد نورعلی تابنده، طبق مطلبی که بیان داشته، این بوده که منشأ سرپیچی و نافرمانی ابلیس در سجده نکردن بر حضرت آدم علیهالسلام، فطرت او بوده است؛ پس او به نوعی مجبور بر تمرّد بوده و نباید او را مذمت کرد؛ زیرا فطرت ابلیس این است که بر آدم سجده نکند و از خود اختیاری نداشته و مجبور بوده است.
این تصور نورعلی تابنده بر خلاف مبانی اسلامی است؛ زیرا ابلیس از طایفه جن بوده و دارای اختیار میباشد: «وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ كَانَ مِنَ الْجِنِّ»؛[3] «و [یاد کن] هنگامی را که به فرشتگان گفتیم: برای آدم سجده کنید. پس همه سجده کردند، جز ابلیس که از گروه جن بود».
آیات و روایات متعددی، بر مختار بودن طایفه جن اشاره دارند؛ از جمله خداوند در مورد هدایت اجباری و عاقبت کافران از طایفه جن و انس میفرماید: «وَلَوْ شِئْنَا لَآتَيْنَا كُلَّ نَفْسٍ هُدَاهَا وَلَٰكِنْ حَقَّ الْقَوْلُ مِنِّي لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ»؛[4] «و اگر میخواستیم به هر کسی، هدایت لازمش را (از روی اجبار بدهیم) میدادیم؛ ولی (من آنها را آزاد گذاردهام و) سخن و وعدهام حق است که دوزخ را (از افراد بیایمان و گنهکار) از جنّ و انس همگی پر کنم!».
ابلیس یکی از افرادی بود که باید بر حضرت آدم علیهالسلام سجده میکرد؛ آیات الهی بر این امر تصریح دارند. ابلیس از سجده بر بر حضرت آدم علیهالسلام سرپیچی کرد و خداوند او را به خاطر این تمرّد از درگاه خویش، اخراج کرد: «قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ لَمْ يَكُنْ مِنَ السَّاجِدِينَ[5]... قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا يَكُونُ لَكَ أَنْ تَتَكَبَّرَ فِيهَا فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِينَ»؛[6] «آنگاه به فرشتگان گفتيم: براى آدم سجده كنيد. پس [همه] سجده كردند، جز ابليس كه از سجدهكنندگان نبود... خدا فرمود: از این جایگاه و منزلتت [که عرصه فروتنی و فرمانبرداری است] فرود آی؛ زیرا تو را نرسد که در این جایگاه بلند، بزرگمنشی کنی؛ پس بیرون شو که قطعاً از خوارشدگانی».
این آیه به روشنی بیان میکند که ابلیس مُکلّف بوده بر حضرت آدم علیهالسلام سجده کند و مُکلّف بودن او، نشانگر این است که ابلیس بر این کار توانایی داشته و خلاف فطرت او نبوده است؛ ولی ابلیس به خاطر تکبر از امر الهی، سرپیچی و نافرمانی کرد. نورعلی تابنده که مدعی قطبیت و علم لدنّی میباشد، به سادهترین معارف دینی جاهل میباشد، پس چگونه او مدعی بود که توانایی ارشاد انسانها و رساندن آنها به اعلی درجه عرفان را داشته است؟!
پینوشت:
[1]. یس/60.
[2]. تابنده، نورعلی، گفتارهای عرفانی حضرت آقای مجذوبعلیشاه، ج نهم، قسمت ۶، ص ۳.
[3]. کهف/50.
[4]. سجده/ 13.
[5]. اعراف 11
[6]. اعراف / 13
افزودن نظر جدید