ابلیس
تقدیس ابلیس یکی از آموزههای انحرافی متصوفه بوده که در سایر فرقههای معنویتگرای معاصر همچون عرفان حلقه، نفوذ کرده است؛ در صورتی که این آموزه با آموزههای حضرات معصومین علیهمالسلام معارض و ناسازگار میباشد.
موحد دانستن ابلیس یکی از آموزههای مشترک بین متصوفه و عرفان حلقه است که تلاش دارند این آموزه را به مریدان القا کنند، در صورتی که این آموزه مخالف آموزههای قرآنی و روایات معصومین علیهمالسلام است.
نورعلی تابنده، علت تمرّد ابلیس از سجده کردن بر حضرت آدم (ع) را فطرت او دانسته و گویی قائل به این شده که او، مجبور بر تخلف بوده است؛ زیرا فطرت ابلیس اجازه سجده بر غیر خدا را به او نمیداد. در صورتی که ابلیس از طایفه جن و دارای اختیار بود؛ پس توانایی بر سجده بر حضرت آدم (ع) را داشته است.
نورعلی تابنده در توجیه تمرّد ابلیس، سجده نکردن او را بر آدم (ع)، به علت عبودیت محض او دانسته است؛ در صورتی که قرآن کریم، تکبر را عامل نافرمانی ابلیس معرفی فرموده و عاقبت او و پیروانش را جهنم میداند.
در سفر پیدایش کتاب مقدس یهودیان (تورات) می خوانیم که ابلیس فرشته بوده است. ولی در میان مسلمین اعتقاد غالب بر این است که جن از جنس فرشتگان نیست و از جنس جن می باشد. در قرآن کریم می خوانیم شیطان از جنس جن (دیو) بود.
ابلیس، دشمن اصلی فرزندان آدم است که در آیات قرآن کریم، خداوند متعال به داستان دشمنیش با حضرت آدم و در ادامه دنیا با نسل و فرزندان حضرت، اشاره کرده است. ابلیس با تکبری که داشت از فرمان خداوند سرباز زد و در مقابل حضرت آدم سجده نکرد. او خود را برتر از حضرت آدم میدانست و عدم اطاعت از فرمان خدا او را از قرب الهی و رضوان الهی اخراج کرد.
عرفان حلقه، ابلیس را در گروه فرشتگان و ماموران خاص درگاه ربوبی قرار داده است. بطوری که با خارج کردن نظام هستی از نظام تک قطبی، در به ثمر رساندن هدف خلقت و چرخه تکامل انسان، نقش اساسی و محوری دارد.
فلسفه آفرینش شیطان (ابلیس) و نقش آن در هستی، از جمله مسائل مهمی است که جهل نسبت به آن، گروههای مختلفی از انسانها را به ورطهی سقوط اعتقادی کشانده است. این عده در تشخیص جایگاه شیطان و کارکرد آن در نظام هستی دچار خلط شده، آن را قطبی مقابل خداوند متعال مفروض دانستهاند.
از عقاید انحرافی فرقهی صوفیه، دفاع از ابلیس است که یکی از این صوفیان، حسین بن منصور حلاج بود که ابلیس را فردی جوانمرد دانسته که به غیر خداوند، سجده نکرده است. در حالی که بنا بر فرموده قرآن، وی از مستکبرین و دشمنان آشکار خداوند، شمرده شد که از انجام دستور الهی سر باز زد.
یکی از عقاید انحرافی صوفیه که با آیات الهی کاملا در تضاد است، دفاع و حمایت از ابلیس است و توجیهاتی در اینباره مطرح کردهاند که در واقع این توجیهات، برای این است که اعمال بد و گناهان خود را به ارادهی الهی دانسته و از مسؤلیت در برابر تکالیف الهی، شانه خالی کنند و همه را به جبر الهی و عدم اختیار از خود بدانند