سلفیت
روش بربهاری در کتاب شرح السنه نقل گرایی محض است، به همین جهت با مباحث کلامی به شدت مخالف است.
با وجود اینکه کتاب شرح السنه بربهاری از هیچ نظم منطقی پیروی نمیکند، ولی در بین وهابیان جایگاه خوبی دارد.
علمکرد برخی از حکمای به اصطلاح اسلامی همچون عثمان و معاویه به حدی در مسیر خطا بوده است که علمای سلفگرا نیز بدان اعتراف کردهاند. ابوالاعلی مودودی از جمله همین علماست که بدین مطلب اقرار کرده است.
سید جمال الدین اسدآبادی خصوصیات اخلاقی منحصر بهفردی داشت و همه زندگی خود را وقف تبلیغ و اعتلای اسلام کرد؛ وی حتی ازدواج نکرد و فرزندی نداشت.
سید جمال الدین اسدآبادی نگاه تجلیلی به شیعه دارد، ولی معتقد است مسائل اختلافی همچون خلافت پس از پیامبر در حال حاضر نباید مطرح شود.
تکفیریها علیه مخالفان خود دست به هر اقدامی نظیر آتشزدن، قتل دستهجمعی، زنده به گور کردن اسرا و کشتن مجروحان جنگی (بعد از اتمام جنگ)، حملات انتحاری و خرابکردن بناهای مقدس میزنند، در حالیکه اسلام این اعمال را نمیپذیرد. اسلام هرگز اجازه رفتار غیر اسلامی و انسانی را به پیروان خود نداده است.
حاصل رجوع به کلام ابنتیمیه در باب شخصیتشناسی خواجه نصیر الدین طوسی، دست داشتن او در تخریب و تضعیف خلافت عباسیان است. در همین بحث باید گفت که خواجه خود یکی از قربانیان حمله مغولان است و کلام ابن تیمیه مبتنی بر نادیده انگاشتن هم دستی دیگر مسلمانان با مغولان است.
یکی از منکران مهدویت، رشیدرضا است که تلاش کرده با شبهات خود، باور مهدویت را خدشهدار سازد، او میگوید: «عقیده مهدویت، بزرگترین عامل و انگیزه فساد و فتنه در امت اسلامی است.»
یکی از منکران مهدویت، نویسندهی معاصر مصری با گرایشات سلفیگری، محمد بن رشید، مشهور به «رشیدرضا» است که تلاش کرده با شبهات خود باور مهدویت را خدشهدار سازد؛ «وی احتجاج به هیچیک از احادیث مهدویت را صحیح نمیداند.» که در پاسخ به او البانی میگوید: وی احادیث مهدویت را به طور کامل ندیده و سندهای آن را بررسی نکردهاند.
سلفیه شیعه را متهم به غلو میکنند. آنان میگویند چون شیعه قائل به عصمت ائمه است، غالی است. این در حالی است که اگر اعتقاد به عصمت غیر پیامبر، غلو باشد، سلفیه نیز غالی هستند، چون قائل به عصمت جمعی صحابه هستند.
یکی از منکران مهدویت، نویسندهی معاصر مصری با گرایشات سلفیگری، محمد بن رشید، مشهور به «رشیدرضا» است که تلاش کرده با شبهات خود باور مهدویت را خدشهدار سازد؛ وی در تفسیر خود چنین آورده: «تعارض در احادیث مهدی، قویتر و آشکارتر و جمع بین روایات در آن مشکلتر و انکارکنندگان آن بیشتر و شبهه آن آشکارتر است.»
در تاریخ اسلام، در زمان حمله مغولها، حکومت قدرتمند بغداد نابود شد، ولی با درایت علمای اسلام، خصوصاً فقهای شیعه مانند خواجه نصیرالدین طوسی و ... حاکمان مغول به اسلام مشرف شدند. در این میان برخی از علمای مذاهب مخالف تشیع مانند ابن تیمیه، دست به شورش زدند و با سخنان باطل خود در میان مسلمانان تخم نفاق و کینه را گسترش دادند و دین اسلام را دینی تحریف شده دانسته فتاوای عجیبی صادر کردند.
در جایی که وظیفه و تکلیف مسلمانان ایجاب کند مسلمانان موظف به جهاد و در مواردی که اقتضای سازش و صلح باشد، باید به تکلیف سازگاری با کفار اقدام کنند. اما اگر در جایی شک کردیم که باید با غیر مسلمانان چگونه باید رفتار کنیم، باید به اصل مراجعه کنیم. اهل تکفیر اصل را در مبارزه با کفار میدانند ولی ظواهر بسیاری از آیات بر اصل صلح و سازش تاکید میکند.
علم منطق به عنوان چارچوبی برای افکار بشریت سامان داده شده است که از آن به عنوان ابزار استفاده میشود. سلفیه از آن جا که با عقلگرایی خصومت دارند به دنبال این هستند که استدلالهای منطقی را به چالش کشانده و در مقابل استدلال هایی دیگری مثل میزان و قیاس اولویت را جایگزین کنند که از عواقب آن همچون تجسیم در خداوند بیخبرند.