ابن تیمیه
از کسانیکه در طول چند قرن، مورد توجه خاص وهابیان قرار گرفته و برای او ارزش فراوانی از نظر علمی قائلند؛ ابنتیمیه است. او کسی است که افکار وهابیان از او سرچشمه میگیرد. وهابیان برای او کنگرههای علمی گرفته و کتابهایی در مدح و منزلت و شخصیت علمیش تألیف کردهاند، و برخی عالمان اهل سنت نیز بر علیه او مواضع تندی گرفتهاند.
از کسانیکه در طول چند قرن، مورد توجه خاص وهابیان قرار گرفته و برای او ارزش فراوانی از نظر علمی قائلند؛ ابنتیمیه است. او کسی است که افکار وهابیان از او سرچشمه میگیرد. وهابیان برای او کنگرههای علمی گرفته و کتابهایی در مدح و منزلت و شخصیت علمیش تألیف کردهاند، و برخی عالمان اهل سنت نیز بر علیه او مواضع تندی گرفتهاند.
ذهبی در نامهی شدید اللحنی که به استاد خود ابنتیمیه نوشته است، در ایمان وی تردی کرده است و پیروان او را سبک مغز، کودن و دروغگو معرفی کرده است. در قسمتی از این نامه آمده است: «ای شکست خورده! هر کس از تو پیروی کند، خود را در معرض کفر و فروپاشی دینش قرار داده است.»
از کسانیکه در طول چند قرن، مورد توجه خاص وهابیان قرار گرفته و برای او ارزش فراوانی از نظر علمی قائلند، ابنتیمیه است. او کسی است که افکار وهابیان از او سرچشمه میگیرد. وهابیان برای او کنگرههای علمی گرفته و کتابهایی در مدح و منزلت و شخصیت علمیش تألیف کردهاند، و برخی عالمان اهل سنت نیز بر علیه او مواضع تندی گرفتهاند.
از کسانیکه در طول چند قرن، مورد توجه خاص وهابیان قرار گرفته و برای او ارزش فراوانی از نظر علمی قائلند، ابنتیمیه است. او کسی است که افکار وهابیان از او سرچشمه میگیرد. وهابیان برای او کنگرههای علمی گرفته و کتابهایی در مدح و منزلت و شخصیت علمیش تألیف کردهاند، و برخی عالمان اهل سنت نیز بر علیه او مواضع تندی گرفتهاند.
از کسانیکه در طول چند قرن، مورد توجه خاص وهابیان قرار گرفته و برای او ارزش فراوانی از نظر علمی قائلند، ابنتیمیه است. او کسی است که افکار وهابیان از او سرچشمه میگیرد. وهابیان برای او کنگرههای علمی گرفته و کتابهایی در مدح و منزلت و شخصیت علمیش تألیف کردهاند، و برخی عالمان اهل سنت نیز بر علیه او مواضع تندی گرفتهاند.
عبدالوهاب بن سلیمان، قاضی عیینه و حُریمله، پدر محمد بن عبدالوهاب، از اولین کسانی است که از افکار انحرافی و کفرآمیز فرزندش آگاه شد و او را سرزنش و نکوهش کرد و مردم را از عقاید باطلش آگاه ساخت.
حصنی دمشقی با خبیث و مریض القلب دانستن ابنتیمیه و بیسواد دانستن پیروان وی، به نمونههایی از انحرافات ابنتیمیه اشاره کرده و میگوید: «ابنتیمیه برای ایجاد فتنه و آشوب میان مسلمانان، محکمات قرآن و روایات را رها کرده و سراغ متشابهات قرآن و روایات رفته است.
حصنی دمشقی شافعی: ابن تیمیه با بهانه قرار دادن داستان عمر به ساحت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) جسارت نموده است. مقام و منزلت آن حضرت را در دنیا پایین آورده و مدعی شده است که حرمت و رسالت آن بزرگوار پس از رحلت از بین رفته است. این سخنان کفر او را ثابت میکند.
ابن بطوطه در مورد ابنتیمیه میگوید: وی در علوم و فنون مختلفی اظهار نظر میکرد در حالیکه اختلال ذهنی و مشکل عقلی داشت... روزی در جلسه درس ابنتیمیه شنیدم که میگفت: همانگونه که من از منبر پایین میآیم خداوند نیز از آسمان به زمین میآید.
سبکی درباره پیامدهای ناگوار پیروی از ابنتیمیه میگوید: ابنتیمیه ضررهای سهمگین و جبران ناپذیری را بر مِزی، ذهبی، بِرزالی و پیروان خود وارد ساخته است و آنان را به ارتکاب اشتباهات بزرگی وا داشته و در گرداب کارهای زشت و حفرههای آتش فرو برده است.
عبدالعزیز بن محمد بن ابراهیم بن جماعه شافعی با لحن شدید در توبیخ ابن تیمیه میگوید: خداوند ابن تیمیه را ذلیل و گمراه ساخته، لباس خواری بر تن او پوشانده و چنان مبتلا به تهمت و کذب ساخت که جز خفت و بیآبرویی و حرمان نتیجه دیگری برای او نداشت. یافعی نیز معتقد است: افکار ابنتیمیه عجیب و غریب، باطل و با مذهب اهل سنت متباین است.
سبکی با انتقاد شدید از ابنتیمیه، از برداشتها و تفسیرهای غلط وی از اصول عقاید، و به ویژه صفات خداوند پرده برداشته و با کفرآمیز خواندن برداشتها و تفسیرهای غلط ابنتیمیه درباره اصول اعتقادات، بدعتهای وی در فروع را بیشتر و بدتر از اصول اعتقادات دانسته است.
شیخ شهاب الدین میگوید: دوست داشتم عقیده اهل سنت و جماعت را بیان کنم تا فساد و بطلان گفتههای ابن تیمیه روشن شود، هر چند نیازی به ابطال گفتههای ابن تیمیه نیست، زیرا خود ابن تیمیه همه ادعاهایش را نقض میکند و هر قاعدهای را که بنا نهاده، خودش آن قاعده را از بین برده است.