مواضع علمای اهلسنت درباره ابنتیمیه حرّانی
خلاصه مقاله
یکی از کسانیکه در طول چندین قرن، مورد توجه خاص وهابیان قرار گرفته و برای او ارزش فراوانی از نظر علمی قائلند؛ تقی الدین احمد بن عبدالحلیم معروف به «ابنتیمیه» است. او کسی است که افکار وهابیان از او سرچشمه میگیرد. وهابیان برای او کنگرههای علمی گرفته و کتابهایی در مدح و منزلت و شخصیت علمیش تألیف نمودهاند و در حقیقت او را مؤسّس مذهب خود میدانند؛ اگر چه آنان در ظاهر این مطالب را اظهار نکرده و خود را سلفی مینامند. در مقابل این جریان میبینیم برخی از علمای اهلسنت مواضع تندی در مقابل این شخصیت دارند که از جمله آنان ابوحامد مرزوق، محمد بخیت مطیعی حنفی مفتی کشور مصر و شاه فضل رسول قادری هندی حنفی هستند.
متن مقاله
یکی از کسانیکه در طول چندین قرن، مورد توجه خاص وهابیان قرار گرفته و برای او ارزش فراوانی از نظر علمی قائلند؛ تقی الدین احمد بن عبدالحلیم معروف به «ابنتیمیه» است. او کسی است که افکار وهابیان از او سرچشمه میگیرد. وهابیان برای او کنگرههای علمی گرفته و کتابهایی در مدح و منزلت و شخصیت علمیاش تألیف نمودهاند و در حقیقت او را مؤسّس مذهب خود میدانند. اما در مقابل میبینیم برخی از علمای اهلسنت مواضع تندی در مقابل این شخصیت دارند که در این مقاله برای نمونه به برخی از آنها اشاره میکنیم.
- ابوحامد مرزوق؛
او درباره ابنتیمیه میگوید: «او در تکفیر مخالفانش سرعت به خرج میداد، چه بر تکفیر او دلیل اقامه کرده باشد یا خیر، و اینکه هر کس که مخالف او شد و تسلیم رأی و قولش نشد، بازگشت او به تکفیر و شهرت و تحقیر است.»[1] او نیز درباره پیروان اینتیمیه میگوید: «آنان معتقدند هر آنچه که در آن از قول یا فعل، تجلیل پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) است، شرک بوده و در حقیقت عبادت او به حساب میآید. آنان بر خود ثابت کرده و در عالم اسلامی خود را اینگونه معرفی کردهاند که هر چه موجب تعظیم پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) باشد آنان را ناراحت نموده و هر آنچه که باعث هتک حرمت آن حضرت شود، آنان را مسرور مینماید.»[2]
- محمد بخیت مطیعی حنفی مفتی کشور مصر؛
او درباره ابنتیمیه میگوید: «و چون گروهی در این عصر به تقلید ابنتیمیه در عقاید کسادش تظاهر کرده و اقوال فاسدش را بین خاص و عام پراکنده نموده و در چاپ و نشر کتابش به نام «واسطیه» او را کمک کردند، کتابی که مشتمل بر بسیاری از بدعتهای ابنتیمیه است که در آنها با قرآن و سنت و جماعت مسلمین به مخالفت پرداخته است. آنان فتنهای را برپا کردند، که خاموش بوده است.»[3] او نیز درباره ابنتیمیه میگوید: «کتابش را که به نام (الواسطه) است تألیف نمود. او در آن کتاب بدعتهایی گذاشت که با آن اجماع مسلمین را پاره کرده و در آنها با کتاب و سنت صریح و سلف صالح به مخالفت پرداخت و با عقل فاسد خود همراهی نمود، و لذا خداوند او را با علمی که داشت گمراه نمود، پس خدای او هوای نفسش بود؛ زیرا گمان میکرد که آنچه را گفته بر حق است، در حالیکه چنین نبود، بلکه به طور حتم قول منکر و زور به حساب میآمد.»[4] او نیز میگوید: «... اهل عصرش بر او اتفاق کرده و او را به فسق و ادعای باطل نسبت دادند، بلکه بسیاری از آنان او را تکفیر نمودند... .»[5]
- شاه فضل رسول قادری هندی حنفی؛
او درباره ابنتیمیه میگوید: «شقی ابنتیمیه کسی است که علمای عصرش بر گمراهی و حبسش اجماع نمودند و ندا داده شده که هر کس بر عقیده ابنتیمیه است، مال و خونش حلال است.»[6]
پینوشت:
[1]. «انّه مسارع فی تکفیر من خالفه، سواء أقام الدلیل علی التکفیر ام لم یقم علیه دلیل... .» براءة الأشعریین، ابوحامد بن مرزوق، ص 254.
[2]. «قد اعتقدوا انّ کلّ ما فیه اجلاله من قول او فعل فهو... .» التوسل بالنبیّ ابو حامد بن مرزوق، ص 103 و 113.
[3]. «و لمّا ان تظاهر قوم فی هذا العصر بتقلید ابنتیمیه فی عقائده الکاسدة و تعضید اقواله الفاسدة و بثّها بین العامة و الخاصة... .» تطهیر الفؤاد، محمد بخیت المطیعی، چاپ ترکیه، ص 13.
[4]. «الّف کتابه المسمّی بالواسطة، فقد ابتدع ماخرق به اجماع المسلمین و خالف فیه الکتاب و السنة الصریحة... .» تطهیر الفؤاد من دنس الاعتقاد، چاپ مصر، ص 9.
[5]. «... تمالأ علیه اهل عصره ففسّقوه و یدعوه، بل کفّره کثیر منهم... .» تطهیر الفؤاد من دنس الاعتقاد، چاپ مصر، ص 10 - 11.
[6]. «الشقی ابنتیمیه، اجمع علماء عصره علی ضلاله و حبسه، و نودی من کان علی عقیدة ابنتیمیه حلّ ماله و دمه.» سیف الجبار المسلول علی اعداء الابرار، شاه فضل، ص 42.
افزودن نظر جدید