شخصی بدعتگذار و گمراه در نگاه اهلسنت
خلاصه مقاله
یکی از کسانیکه در طول چندین قرن، مورد توجه خاص وهابیان قرار گرفته و برای او ارزش فراوانی از نظر علمی قائلند، تقی الدین احمد بن عبدالحلیم معروف به «ابنتیمیه» است. او کسی است که افکار وهابیان از او سرچشمه میگیرد. وهابیان برای او کنگرههای علمی گرفته و کتابهایی در مدح و منزلت و شخصیت علمیش تألیف کردهاند و در حقیقت او را مؤسّس مذهب خود میدانند؛ اگر چه آنان در ظاهر این مطالب را اظهار نکرده و خود را سلفی میدانند. در مقابل این جریان میبینیم برخی از علمای اهلسنت مواضع تندی در مقابل این شخصیت دارند که از جمله آنان نجم الدین محمّد امین کردی شافعی، محمود سعید بن ممدوح شافعی و طارق بن محمّد بن عبدالرحمن جباوی سعدی شافعی لبنانی هستند.
متن مقاله
یکی از کسانیکه در طول چندین قرن، مورد توجه خاص وهابیان قرار گرفته و برای او ارزش فراوانی از نظر علمی قائلند، تقی الدین احمد بن عبدالحلیم معروف به «ابنتیمیه» است. او کسی است که افکار وهابیان از او سرچشمه میگیرد. وهابیان برای او کنگرههای علمی گرفته و کتابهایی در مدح و منزلت و شخصیت علمیش تألیف کردهاند و در حقیقت او را مؤسّس مذهب خود میدانند. اما در مقابل میبینیم برخی از علمای اهلسنت مواضع تندی در مقابل این شخصیت دارند که در این مقاله برای نمونه به برخی از آنها اشاره میکنیم.
نجم الدین محمّد امین کردی شافعی؛
او میگوید: «در قرنهای پیشین بین اهل اسلام بدعتهایی یهودی از قبیل قول به تشبیه و تجسیم و اعتقاد به جهت و مکان در حق خدای متعال وجود داشته که از ساخته و پرداختههای دشمنان اسلام بوده است، تا کینه خود را بر ضدّ اسلام محکم سازند، در حالیکه برخی از اهل اسلام از آنها غافل بودهاند، ... تا اوایل قرن هشتم که این بدعتها به صورت دیگری شکل گرفت که خطر آنها کمتر از کارهای یهود نبوده است. این کارها به دست فردی به نام احمد بن عبدالحلیم بن تیمیه حرّانی انجام گرفت، که علمای اهلسنت و جماعت در مقابل آنها قیام کردند، به طوریکه در عصر او کسی باقی نماند تا او را یاری و نصرت کند، مگر کسیکه دارای غرض بوده و یا در قلبش مرض بوده است... .»[1]
محمود سعید بن ممدوح شافعی، معاصر؛
او درباره دیدگاه برخی نسبت به عترت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) میگوید: «... برخی نهایت کوشش خود را در پناه بردن به منهاج بدعت ابنتیمیه به کار برده و در نفی خصائص علی (علیهالسّلام) و محکم نمودن اساسهای دشمنی با حضرت، به او اعتماد کردهاند.»[2]
طارق بن محمّد بن عبدالرحمن جباوی سعدی شافعی لبنانی، معاصر؛
او که از علمای شهر صیدای لبنان است چهار کتاب در ردّ ابنتیمیه تألیف کرده که یکی از آنها «کشف المین فی شرح الحرانی لحدیث ابن حصین» است. او در مقدمه آن کتاب میگوید: «این کتاب را به اسم (کشف المین) یعنی دروغ نامیدم و در آن تهمت ابنتیمیه حرّانی و نسبتهای ناروایش را به عقل و نقل بیان کردم ... و این بعد از اطلاع مفصل من از کتابهای او همچون (مجموع الفتاوی) و (درء التعارض) و (منهاج السنة) و (الصفدیة) و دیگر کتابهای اوست که برخی از نصوص آن را نقل کردیم و از آن جمله اعتقاد به قدیم بودن نوع عالم در کتاب (کشف الزلل) است که در آن به طور مفصّل مذهبش را تفصیل داده و آن را ردّ کردهایم... .»[3]
همچنین میگوید: «از خداوند متعال میخواهم که چشم بصیرت به پیروان او دهد و آنان را به حق هدایت کند، تا چه رسد به کسانیکه مغبون شده و گول حرفهای او را خوردند، تا جایگاه این بدعتگذار را به خوبی بدانند و اینکه او جز فردی خارج شده از دین و کافر نیست، و در اعتقادات منفرد و شاذّش تنها بدعتگذار و گمراه بوده و از جماعت مفارقت کرده است.»[4]
پینوشت:
[1]. «فقد نجمت فی القرون الماضیة بین اهل الاسلام بدع یهودیة من القول بالتشبیه و التجسیم و الجهة و المکان فی حق الله تعالی، ممّا علمته ایدی اعداء الاسلام تنفیذا لحقدهم علیه... .» مقدمه کتاب فرقان القرآن، ص 2.
[2]. «... و ازداد بعضهم جحودا بالالتجاء الی منهاج بدعة ابنتیمیه، فیعولون علیه فی نفی خصائص علیّ (علیه السّلام) و تدمیم اسس النصب.» غایة التبحیل، محمود سعید بن ممدوح، مکتبة الفقیه، امارات، ص 119.
[3]. «فهذا کتاب اسمیته (کشف المین) ای الکذب بیّنت فیه بهتان ابنتیمیه الحرانی و افتراء علی العقل و النقل... .» مقدمه کتاب «کشف العین» طارق سعدی، چاپ دارالجنید.
[4]. «فاسأل الله تعالی کشف بصیرة اتباعه فضلا عن المغبونین و المغترین به الی الحق... .» خاتمه کتاب «کشف العین» طارق سعدی، چاپ دارالجنید.
افزودن نظر جدید