ابنتیمیه در نگاه برخی از علمای اهلسنت
خلاصه مقاله
یکی از کسانیکه در طول چندین قرن، مورد توجه خاص وهابیان قرار گرفته و برای او ارزش فراوانی از نظر علمی قائلند، تقی الدین احمد بن عبدالحلیم معروف به «ابنتیمیه» است. او کسی است که افکار وهابیان از او سرچشمه میگیرد. وهابیان برای او کنگرههای علمی گرفته و کتابهایی در مدح و منزلت و شخصیت علمیش تألیف کردهاند و در حقیقت او را مؤسّس مذهب خود میدانند؛ اگر چه آنان در ظاهر این مطالب را اظهار نکرده و خود را سلفی میدانند. در مقابل این جریان میبینیم برخی از علمای اهلسنت مواضع تندی در مقابل این شخصیت دارند که از جمله آنان ابن حجر هیثمی، شیخ رضوان عدل بیبرس شافعی مصری، یوسف بن اسماعیل نبهانی شافعی، شیخ سلامة قضاعی عزامی شافعی است.
متن مقاله
یکی از کسانیکه در طول چندین قرن، مورد توجه خاص وهابیان قرار گرفته و برای او ارزش فراوانی از نظر علمی قائلند، تقی الدین احمد بن عبدالحلیم معروف به «ابنتیمیه» است. او کسی است که افکار وهابیان از او سرچشمه میگیرد. وهابیان برای او کنگرههای علمی گرفته و کتابهایی در مدح و منزلت و شخصیت علمیش تألیف نمودهاند و در حقیقت او را مؤسّس مذهب خود میدانند. اما در مقابل میبینیم برخی از علمای اهلسنت مواضع تندی در مقابل این شخصیت دارند که در این مقاله برای نمونه به برخی از آنها اشاره میکنیم.
ابن حجر هیثمی؛
او در ردّ ابنتیمیه در تحریم سفر به جهت زیارت قبر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) میگوید: «دلیل بر اینکه کلمه زیارت شامل سفر به جهت زیارت نیز میشود، اینکه کلمه «زیارت» مستلزم انتقال از مکان زائر به طرف مکان زیارت شده است، مثل لفظ «مجیء» که در آیه کریمه بر آن تصریح نموده است، ... حال اگر هر زیارتی باعث تقرّب باشد، ... و قاعدهای که همه بر آن اتفاق دارند این است که وسیله برای رسیدن به چیزی که باعث تقرب به خداست، آن نیز موجب تقرّب است.»[1]
شیخ رضوان عدل بیبرس شافعی مصری؛
او میگوید: «آنگاه بعد از ابنتیمیه، محمّد بن عبدالوهاب در قرن دوازدهم ظهور کرد که بر سخافت و قبح عقاید او افزود، و او رئیس طائفه وهابیه است که خداوند چهره آنان را قبیح گرداند. او کسی است که برادرش شیخ سلیمان بن عبدالوهاب از او تبرّی جست، که مردی از اهل علم بود... .»[2]
یوسف بن اسماعیل نبهانی شافعی؛
او میگوید: «بدانکه من در مورد ابنتیمیه و شاگردش ابنقیم و ابن عبدالهادی معتقدم که از امامان دین و بزرگان علمای مسلمین بودهاند که امت محمّدی را با علم خود نفع عظیمی دادند، گرچه در بدعت منع زیارت و استغاثه نهایت اسائه ادب را کرده، به اسلام و مسلمین ضرر بزرگی وارد کردهاند. به خدای بزرگ قسم یاد میکنم که قبل از اطلاع پیدا کردن از کلام آنان در این باب در شؤون پیامبر (صلیاللهعلیهوآله)، گمان نمیکردم که مسلمانی چنین جرأتی داشته باشد، و در مدت چند ماه در ذکر عبارات آنها تفکّر میکردم و جرأت بر نقل آنها را نداشتم، گرچه برای رد کردن بر آنها، چون میترسیدم سبب زیادی نشر آنها به جهت شدت افتضاح آنها شوم... .»[3]
شیخ سلامة قضاعی عزامی شافعی؛
او در ردّ ابنتیمیه میگوید: «عجیب اینکه تو امام مدافعان از حیثیت اهل تشبیه و شیخ الاسلام اهل تجسیم از کرامیه سابق و محدثان جاهل را مشاهده میکنی که حفظ حدیث میکنند در حالیکه در آنچه حفظ میکنند، فهم و تأمل ندارند. او که احمد بن عبدالحلیم معروف به ابنتیمیه است، امام الحرمین و حجت الاسلام غزالی را متهم میسازد که کفرش از یهود و نصارا شدیدتر است... .»[4]
پینوشت:
[1]. وجه شمول الزیارة للسفر أنّها تستدعی الانتقال من مکان الزائر الی مکان الزور، کلفظ المجیء الذی نصّت علیه الآیة الکریمة... .» الجوهر المنظم، ص23.
[2]. «ثم ظهر بعد ابنتیمیة محمّد بن عبدالوهاب فی القرن الثانی عشر، و تبع ابن تیمیه و زاد علیه سخفا و قبحا، و هو رئیس الطائفة الوهابیة قبحهم الله...» السلفیة الوهابیة، ص41.
[3]. «انّی اعتقد فی ابن تیمیة و تلمیذه ابن القیم و ابن عبدالهادی انّهم من ائمة الدین و اکابر علماء المسلمین، و قد نفعوا الأمة المحمّدیة...» شواهد الحق، یوسف نهبانی، المکتبة التوفیقیة، مصر، ص62.
[4]. «و العجب انّک تری امام المدافعین عن بیضة اهل التشبیه و شیخ اسلام اهل التجسیم ممّن سبقه من الکرامیة و جهلة المحدثین الذین یحفظون و لیس لهم فقه فیما یحفظون ...» فرقان القرآن، سلامه قضاعی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ص61.
افزودن نظر جدید