عرفانهای نوظهور
واقعا جای تعجب است از کسانی که به حرفهای اشو باور دارند. چرا از خود نمیپرسند طبق منظور اشو، نباید به چیزی باور داشت، ما چرا حرفهای او را باور میکنیم؟ اصلا او چرا به حرفهای خود باور دارد؟ اینها سؤالاتی است که باید پرسید!
پیروان احمد اسماعیل گاطع با استناد به روایت موسوم به وصیت، مدعی امامت احمد اسماعیل گاطع شدهاند در حالی که این روایت اولا) قطعی الصدور نیست ثانیا) قطعی الدلاله نیست و کلی روایت معارض دارد پس نمیتوان به این روایت استدلال کرد.
اکنکار یکی از مکاتب معنوی کاملاً جدید است که در ایالاتمتحده آمریکا پدید آمد. اکنکار عرفان نوپدیدی است که براثر یک تجربه عرفانی توسط پال توئیچل پدید آمد. پال توئیچل در اوائل قرن بیستم در کنتاکی آمریکا متولد شد. پال در مقطعی که مقرر بود زندگیاش متحول شود بهعنوان جویندهای جوان به گروهی از اساتید معنویت باستان پیوست.
یکی از آموزههای کاذب که وارد کشور ما شده است، پاکسازی کوانتومی است. این آموزه که در حقیقت همان بیانی دیگر از قانون جذب است، اشکالات زیادی دارد. پلورالیسم دینی، مذهب اشتراکی و تنبلی از عوارض این نوع آموزههاست.
باید گفت برخی از شرکت کنندگان در این کلاسها، نه به دلیل درستیِ پاکسازی کوانتومی، بلکه بدلیل «تلقین»، گشایشهای موقت در زندگیشان ایجاد میشود؛ مثلا استرس و تنشهایشان کم میشود. اما سخن در این است که چنین خوشبیینی، هیچگاه به وعده سخنرانان قانون جذب و پاکسازی کوانتومی که قولِ سرازیر شدنِ پول و ثروت و فراوانی و راحتی و سلامتی به زندگی دیگران است، ختم نمیشود.
در طول تاریخ که نگاهی میاندازیم از زمان حضور معصوم تا حال فقهای بسیاری بودند که مردم به آنها رجوع میکردند. حسنبنمحبوب، محمدبنابینصربزنطی، حسین بنسعید، فضلبنشاذان، یونسبنعبدالرحمن. و از اصحاب کتب فتاوی: علیبنبابویه؛ ابوعلیبنجنید، حسنبنابیعقیلعمانی، شیخ مفید، سیدمرتضی علم الهدی، و شیخ طوسی (رحمةاللهعلیهم).
چیستی انرژی ذهن و محدودهی عمل آن همیشه برای محققان حوزه مطالعات معنوی سؤال بوده است و به جرئت میتوان گفت از مهمترین چالش پژوهشگران حوزهی عرفانهای کاذب در مقابله با شبهجنبشهای معنوی مسأله انرژی ذهن و محدودهی عملکرد آن است.
میبینیم که مایکل لوسیر چگونه هدف متعالی انسان را به لذتهای حیوانی سوق میدهند. مسئلهای که هر حیوانی میتواند به آن دست پیدا کند و انسان در اینجا هدفش با حیوان یکیست. آیا غایت و هدف زندگی انسان در کابارهها است؟
معمولا در مواردی که مروجان قانون جذب تصمیم میگیرند مباحث خود را علمی توضیح بدهند، به چند مسئله روی میآورند؛ یکی از مسائل تاثیر کلمات بر آب یا همان آزمایش ایموتو است؛ «وقتی افکار روی آب تأثیر میگذارد، حالا تصور کنید با خودمان چه کار میکند.» آنها به عنوان یک فکت علمی از آن استفاده میکنند.
انسانیت از خداشناسی نمیتواند جداگردد. یا خداشناسی است و یا سقوط در حیوانیت و منفعت پرستی و سبُعیت و درندگی. منفعت پرستی به معنی واقعی کلمه یعنی اینکه آدمی واقعاً بنده شهوت و شکم بوده باشد. یا باید بنده خدا بود و یا بنده شکم و جاه و مقام و پول و زر و زیور، راه سوم ندارد.
هر چند سال یکبار سازمانهای سیاسی و نظامی غربی خبری از پدیدار شدن شیء ناشناخته در فراز کره زمین میدهند و رسانهها پس از تفسیرها آنرا به موجودات فضایی ربط میدهند. البته این اواخر بعضی مسئولین صهیونیستی به رسانهها اعلام کردند که سران آمریکا و اسرائیل با آنها در ارتباطند!
در اندیشه مروجین قانون جذب، بهشت و جهنم ساخته و پرداخته اذهان مردم و نتیجهی تصورات مثبت یا منفی انسانها در این دنیا است. این در حالی است که در آیات و روایات بسیاری پاداش بهشت و عذاب جهنم، نتیجه اعمال نیک و بد انسان است و ارتباطی با تصورات ذهنی ندارند.
با ورود آیین معنوی یوگا با نام ورزش به کشورهای مختلف، آموزههای هندویی نیز که آموزههای مشرکانه است به آن کشورها وارد شده است. همچنین در موارد متعدد دیده شده که اساتید یوگا کشور در بین آموزشهای خود به تعلیم آموزههای هندویی میپردازند.
تناقضات فرقه حلقه انواع مختلفی دارد؛ یکی از آنها تناقض کلام طاهری با کلام دیگرش است. مثلا از نظر محمدعلی طاهری انسان نمیتواند عاشق خدا شود، چرا که از نظر وی راه فهم خدا مسدود است. اما در جایی دیگر از عشق به خدا سخن گفته است.