اخبار اهل سنت
عبدالحمید در چگونگی انقلاب اسلامی وانمود میکند که اهداف انقلابیون محقق نشده است؛ در حالی که بسیاری از اهداف محقق شده و مسئولین به دنبال تحقق باقی آرمانهای انقلاب هستند؛ همچنین در هیچ جمعی امکان تحقق خواست همه افراد که اختلاف نظر دارند، نیست.
عبدالحمید اعتراف میکند که از مدافعین اصلاح طلبان بود و اقرار میکند آنها موفق نبودند؛ اکنون به رد صلاحیتشان خرده میگیرد و میگوید چرا حکومت اسلامی، عدهای از مسئولین را از قطار انقلاب پیاده میکند؛ باید گفت در حکومت اسلامی صدر اسلام نیز برخی مسئولین عزل شده و دیگری جایگزین او میشد؛ معنا ندارد که کسی که مسئول بوده، هرگز نبایست از مدیریت کنار گذاشته شود.
عبدالحمید گفت در زمان شاه، خواست مردم این بود که سرمایههای کشور، باید برای خودِ ملت خرج شود؛ سخن او این شائبه را ایجاد میکند که در این حکومت نیز سرمایههای کشور برای خودِ ملت خرج نمیشود؛ پاسخ این است که ماهیت کمکها بعد از انقلاب با چپاول قدرتها قبل از انقلاب متفاوت است و اکنون از باب انفاق، کمک به مظلوم و جهت امنیت، منطقی و عاقلانه، این هزینه انجام میشود.
عبدالحمید در چگونگی انقلاب اسلامی وانمود میکند که قیام کنندگان گمان میکردند که با جمهوری اسلامی، حکومتی اسلامی با عدالت علوی برقرار میگردد؛ باید گفت منتقدین، خود مخالف اجرای عدالت هستند و هر زمانی که اجرای عدالت با منافعشان در تضاد بود، صدای آنان بلند شده و به مخالفت میپردازند. زمان امیرالمؤمنین (ع) هم برخی مسلمانان به عدالت علوی اعتراض کرده و جنگ به راه انداختند.
عبدالحمید مدعی میشود که طیفهای مختلفی در سرنگونی شاه همراهی داشتند، ولی به تدریج از نظام کنار گذاشته شدند؛ باید گفت برخی به علت هدف مشترک با انقلابیون همراه شدند و برخی پس از مدتی نفاق خود را بروز دادند؛ این افراد تا زمانی که اقدامی علیه حکومت اسلامی نکردهاند به عنوان شهروند ایران هستند، ولی در نظام اسلامی نباید به این افراد مسئولیتی سپرد.
عبدالحمید به بهانه رد صلاحیت برخی از کاندیداهای انتخابات آینده، در سخنانی متناقض، با قانون اساسی مخالفت کرده و خواستار تغییر آن شده است؛ از طرفی گفته که «اگر این قانون، بهترین قانون دنیا هم باشد، آیا همه به آن عمل میکنند» و نیز گفته «چرا باید شورای نگهبان، نظارت استصوابی داشته باشد و همه چیز به تأیید او برسد»، در حالی که اگر شورای نگهبان فقط ناظر هم باشد، اشکال اول عبدالحمید رفع نمیگردد.
عبدالحمید که خود را در جایگاه سخنگوی مخالفین نظام میبیند، خطاب به دولت گفته است، اعتراضاتی که بیش از یک سال است در کشور ادامه دارد، ناظر به مشکلات معیشتی مردم است؛ باید سخن معترضین شنیده شود؛ در پاسخ به این سخنان (با تأید مشکلات اقتصادی در ایران) میگوییم تنها کانون اعتراضی در کشور، روزهای جمعه، اطراف مسجد مکی زاهدان است؛ سخن اقشار مختلف جامعه، بیش از پیش شنیده میشود و در حل آن تلاش مسئولین ادامه دارد.
عبدالحمید همزمان با جوسازی رسانههای معاند در مورد اعدام چند جاسوس و قاتل، سخن تکراری خود درباره اعدام را تکرار کرد و آن را در صدر اسلام، بسیار کم دانست و گفت چون این کارها مطابق قرآن و سیره پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله نبوده، اسلامی هم نیست؛ که در پاسخ وی باید گفت قصاص قاتل و قتل محارب، حکم اسلام است.
عبدالحمید به بهانه رد صلاحیت برخی از کاندیداهای انتخابات آینده، با نظارت استصوابی شورای نگهبان، مخالفت کرده و رد صلاحیت برخی افراد که در دورههای گذشته تأیید شده بودند را به سخره گرفته و مردود دانسته است؛ به او باید گفت که ملاک، حال فعلی افراد است و هر انتخاباتی شرایط خود را دارد.
عبدالحمید در ماه رجب در سخنانش به عدم افراط در عبادت سفارش کرده و نظر پیامبر (ص) را مطرح کرده که از کسانی که در عبادت زیادهروی میکردند، ناراحت شده و رضایت خداوند را در آن ندانسته است؛ این سخنان برای جامعه دینگریز و فقیر مناسب نیست؛ گمان میرود کنایه وی به مراسم اعتکاف و تبلیغ آن در رسانهها باشد که نشاندهنده رویشها در گرایش به دین است.
عبدالحمید در انتقاد به مسئولین جمهوری اسلامی گفته است که دروغ نگویید و به نام دین، نان نخورید؛ این سخن مصداق «سخن حقى است كه معنى باطلى از آن اراده شده»؛ هم مسئولین چنین نکردهاند و هم خود عبدالحمید در موارد مختلفی به دروغ تکذیبیه صادر کرده و در موارد دیگری با سوء استفاده از دین، دنیای خود را آباد کرده است.
عبدالحمید در پوشش توصیه به دوری از تنش و هرگونه تبادل آتش، به مسئولین سفارش کرده است که با ناراضیانی که تندتر بوده و تحملشان کم است و به کشورهای دیگر گریختهاند، سخن گفته و حرف منطقی و عاقلانه آنان شنیده شود؛ در مورد این سخنان او میگوییم که این افراد محاربین و تروریستهایی هستند که به جای شنیدن سخنشان، باید به عدالت و قانون، مجازات جنایاتشان را تحمل کنند.
پس از حمله موشکی ایران به مقر تروریستها در پاکستان، خبری از توئیت عبدالحمید در محکومیت این حمله منتشر شد که دفتر وی آن را تکذیب کرد؛ در سخنرانی روز جمعه، مضمون همان توئیت بار دیگر مطرح شد و عبدالحمید با ظاهری منصفانه حمله ایران و حمله پاکستان را محکوم کرد و گفت در هر دو طرف، بیشتر کودکان و زنان کشته شدند؛ در حالی که در حمله ایران، تروریستها تا حدود زیادی خسارت دیدند و در حمله متقابل پاکستان، 9 نفر بیگناه کشته شدند.
عبدالحمید به کسی که سخنان او را سیاسی خوانده، اعتراض میکند و مدعی میشود به دنبال پست و مقام نبوده و نیست و فقط از حق و حقوق مردم دفاع میکند؛ اما در بررسی سخنرانیهای وی روشن میگردد، در زمانی که اوضاع اقتصادی بسیار بدتر از زمان فعلی بود، وی انتقادی مانند اعتراضات یک و نیم سال اخیر نداشته و اکنون از غیر راه مؤثر وارد شده است و معنایی جز مخالفت سیاسی با دولت و مخالفت با نظام ندارد.