عکس
یکی از شبهاتی که ابن تیمیه در مبحث غدیر وارد میکند این شبهه است که حدیث موالاة «من کنت مولاه فعلیّ مولاه» را ترمذی و احمد بن حنبل روایت کردهاند؛ امّا این بخش از جمله دعای پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) «خدایا دوست بدار هر که او را دوست بدارد و دشمن بدار هر که با او دشمن است.» بدون تردید دروغی است
گاهی ابن تیمیه صراحتاً دروغهایی را به سایر مذاهب، خصوصاً شیعه نسبت میدهد. مواردی که با کوچکترین مطالعه و کنکاش در کتب شیعه، کذب آنها مشخص میگردد. یکی از این موارد در مسالهی نماز جمعه و جماعت نمود دارد.
از آیاتی که تصریح بر امامت حضرت علی دارد آیه ولایت است. این آیه به تصریح و اتفاق علمای شیعه و طیف زیادی از علمای اهل سنت در شأن امام علی (علیهالسلام) نازل شده است.
با این وجود ابن تیمیه میگوید: «منها أن قوله الذين صيغة جمع و علی واحد»
ابنتیمیه حرّانی هر جا حدیثی در فضایل اهلبیت (علیهمالسّلام) میدید، در مقام انکار و یا تضعیف آن بر میآمد؛ او در کتاب منهاج السنة مینویسد: «به روافض (شیعیان) گفته میشود: اگر ناصبیها به شما بگویند: علی (علیهالسّلام) خون مسلمانان را حلال دانست و بدون دستور خدا و پیامبر برای ریاست خودش جنگید،
از خصوصیات سردمدار وهابیت ابنتیمیه حرّانی مخالفت با احادیث فضایل اهلبیت (علیهمالسّلام) است، از باب نمونه به یک مورد از آن اشاره میکنیم:
محمد بن ادریس شافعی، پیشوای فقهی شافعیه، شهادت تمامی فرق مسلمانان، به جز خطابیه را پذیرفته و میگوید: «شهادت تمام اهل بدعت به جز خطابیه را قبول میکنم.»
«أقبل الشهاده أهل الاهواء إلا الخطابیه، لانهم یرون بالزور لموافقیهم.» نووی شافعی، المجموع، ج4، ص151.
با وجود اینکه معاویه طبق نقل تاریخ فردی جنایتکار شمرده میشود ولی چرا برخی افراد تلاش میکنند که او را فردی مقدس جلوه دهند. در این نوشتار کوتاه به بررسی یکی از اعمال زشت معاویه که دشنام دادن به امام علی (علیه السلام) است، میپردازیم.
اهل سنت معتقدند حضرت فاطمه (علیها السّلام) بعد از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله) به مرگ طبیعی از دنیا رفته است، ولی واقعیت غیر از این است، و آن حضرت توسط غاصبان خلافت به شهادت رسیده است، و این مطلب علاوه بر نصوص شیعه، در کتابهای اهل سنت هم آمده است.
حدیث غدیر و حدیث ثقلین از پرارزشترین گنجینههای حدیثی مسلمانان است و بزرگان مذاهب اسلامی در کتابهایشان، اعم از صحاح، سنن، مسانید، تفاسیر، سیره، تاریخ، لغت و غیره، از این دو حدیث یاد کردهاند.
سعد الدین تفتازانی میگوید: «من معظم الخلافیات مع الشیعه الشتراطهم ان یکون معصوما وقد عرفت معنی العصمه، و انها لا تنافی القدره علی المعصیه ... واحتج اصحابنا علی عدم وجوب العصمه بالاجماع علی امامه ابی بکر و عمر و عثمان...»
از جمله مهمترین دلایلی که در عرصه روایات، به عنوان دلیل خلافت ابوبکر مورد استناد قرار میگیرد، ادّعای امامت جماعت ابوبکر از سوی پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) در واپسین روزهای حیات آن حضرت است.
ابن تیمیه در کتاب خود فضائل امام علی (علیهالسلام) را تکذیب میکند. از باب نمونه وی میگوید: «تمام مطالبی که درباره رشادتها و شهامتهای او در جنگها و غزوهها نقل شده است همگی دروغ است.»
ابن تیمیه در اهانتی تمام دوران خلافت امیرمؤمنان (علیه السّلام) را بدترین دورانها دانسته و تعبیرات زشتی را نسبت به آن به کار میبرد: «به خوبی روشن است که دوران خلفای سهگانه از روی مصلحت و لطف الهی دوران بزرگترین الطاف و مصلحتهای خداوند بود؛ در حالی که دوران خلافت علی (علیه السّلام) زمان جنگها