بهائیت
پیشوایان بهائیت در حالی حکم به جواز عمل ناپسند استمناء و خودارضایی کردهاند که آسیبهای جسمی و روحی روانی بیشماری بر آن مترتب است. اما حلال بودن چنین عمل خلاف دین و علمی در بهائیت، زمانی توجه همگان را به خود جلب میسازد که اساساً پیشوایان دینساز بهائیت، داعیهی ابداع آموزهی تطابق دین با علم و عقل را دارند!
بهائیان با ذکر آیاتی از سورهی حاقه، مدعیاند اگر شخصی به دروغ مدعی رسالت شود، خداوند او را از بین خواهد برد. در پاسخ گوییم: اولاً: این آیات مربوط به پیامبر اسلامند که رسالتش پذیرفته شده؛ حال آنکه مدعیانی چون باب و بهاء نه مورد خطاب این آیهاند و نه میتوان آیه را به آنان تسری داد. ثانیاً: این ادعا با هدایت اختیاری انسان تنافی دارد.
نماز جماعت به عنوان یکی از عوامل مهم وحدت آفرین در جامعهی اسلامی، بسیار مورد تأکید قرار گرفته؛ تا جایی که حتی در هنگام جنگ نیز به آن توصیه شده و خدای متعال، روش ادای آن در حین جنگ را به پیامبر خود آزموده است. این در حالیست که بر خلاف ادعای وحدت آفرینی پیشوایان بهائیت، آنان با این عامل وحدت آفرین به مقابله برخاستهاند.
مبلّغان بهائی با استدلال به دو روایت مدعی شدند که اسم حضرت قائم نمیتواند «محمد» باشد. این ادعا درحالیست که ذکر نام مبارک «محمد» برای ایشان منحصر به حدیث لوح و راویان شیعه نبوده، بلکه برخی از علمای اهل تسنّن نیز این نام مبارک را برای ایشان ذکر فرموده و احادیثی که از بردن نام ایشان نهی میکند، مربوط به دورهی پیش از غیبت کبری هستند.
پیروان علیمحمد شیرازی در تلاشند تا برای اثبات وحیانیت کلمات وی، اُمّیت او را اثبات کنند. این در حالیست که مدارک بسیاری در دست است که گواه بر شاگردی علیمحمد، در مکتب بزرگان مسلک شیخیه دارد. اما دو رویی بهائیان در حالیست که قرآن کریم، علّت اُمیّت حضرت محمّد (صلّی الله علیه و آله) را نشانهای بر صداقت دعوت ایشان معرفی میکند.
هرمان رومر متکلم پروتستان آلمانی و استاد الهيات شهر باسلر، در خصوص جریان خائنانه و استعماری بهائیت میگوید: در جريان انقلاب مشروطيت ايران، فرقهی بهائيت با شعار «جهان وطنی»، به علائق ملّی و منافع ايرانيان خيانت کرد. رومر همچنین میگوید: عباسافندی، عملاً بر ضد نهضت مردم سالاری ايرانيان دسيسه کرد و با ديپلماتهای بیگانه، سازش داشت.
مرتضی اسماعیلپور، در طول حدود 4 سال گذشته، فعالیتهای گستردهای در جهت (به اصطلاح) دفاع از حقوق شهروندان بهائی ایرانی در فضای مجازی داشته است. این فعالیتهای به اصطلاح حقوق بشری، که با هدف مقابلهی نرم با انقلاب اسلامی در ایران صورت میگرفت، تا حدی به دور از حقیقت و اغراقآمیز بود، که دست آخر، صدای بیتالعدل حیفا را نیز درآورد!
کانال تبلیغی خبری بهائیت در گیرودار آشوبهای اخیر (دی ماه 96)، به انتشار پیام بیتالعدل در سال 1382 پرداخت. این پیام حاوی نکاتی است (از جمله: 1. دورویی بهائیت در ماجرای رژیم پهلوی 2. دخالت در سیاست و انگیزهدهی به ادامهی آشوبها 3. معرفی پیامبرخواندهی بهائیت به عنوان تنها راه نجات ایران و...) که به بررسی آنها میپردازیم.
ابراز ادعای خدایی مدعی پیامبری بهائیت، از یکسو و انکار ادعای خدایی او توسط مبلّغان بهائی از سویی دیگر، اعتقاد یکتاپرستی بهائیان را مبهم ساخته است. اما با توجه به گفتههای عبدالحسین آیتی (مبلّغ پیشین بهائی و کاتب مخصوص عبدالبهاء)، درمییابیم که قبول خدایی پیامبرخواندهی بهائیت، اعتقادیست که تنها برای مَحرم اسرار آنان افشا میگردد.
یکی از آفتهایی که میتواند جامعه را به تباهی بکشاند و پایههای وحدت اجتماعی را متزلزل سازد، آسیب بزرگی به نام نفاق و دورویی است. از اینرو پیشوایان الهی به دوری از این پدیدهی شوم هشدارهای جدی دادهاند. اما جالب است بدانیم سرکردگان فرقهی ضالّهی بهائیت که خود را پیشوایانی الهی میپنداشتند، همواره به این صفت زشت آراسته بودند!
مبلّغان بهائی با تأویل برخی روایات مهدویت، تلاش دارند تا سندی برای اثبات قائمیت علیمحمدباب بیابند. لذا روایاتی که ظهور حضرت عیسی (علیه السلام) را به همراه حضرت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) معرفی میکند، بر حسینعلی نوری تطبیق میدهند. این در حالیست که هیچکدام از مضامین روایت بر حسینعلی نوری و علیمحمدباب قابل تطبیق نیست.
مبلّغان بهائی پس از ذکر معانی متعددی برای «امام»، مدعی میشوند که اشکالی ندارد امام، صاحب شریعت باشد. این در حالیست که چون معصومین (علیهم السلام)، کاملترین پیشوایان جامعه هستند و تنها جنبهی نبوت از ایشان نفی گردید، لفظ امام به ایشان انصراف دارد. بعلاوه با وجود دلایل بیشمار برخاتمیت پیامبر اسلام، استدلال بهائیان از ریشه باطل است.
پیامبرخواندهی بهائیان برای مشروع جلوه دادن ادعای قائمیت باب، روایتی را به کتاب شریف بحارالأنوار منتسب میکند که در آن چهار نشانه از انبیای پیشین، برای امام زمان نام برده شده است. این در حالیست که چنین روایتی در کتُب روایی وجود ندارد و مضامین روایتِ مشابهی که در کتاب بحارالأنوار وجود دارد، با ادعای حسینعلی نوری تفاوت دارد.
عدهای همچون سرکردگان بهائیت، سعی بر آن دارند تا حضرت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه الشریف)، فرزند امام حسن عسکری (علیه السلام) را به عنوان اسطورهای خیالی معرفی کنند؛ اما حقیقت آنست که وجود محمّد بن الحسن العسکری (علیه السلام)، حقیقتی غیرقابل انکار است که دلایلی واضح بر وجود ایشان حکایت دارد.