اعتراف باب به شاگردی در مکتب شیخیه

  • 1396/11/07 - 13:57
پیروان علی‌محمد شیرازی در تلاشند تا برای اثبات وحیانیت کلمات وی، اُمّیت او را اثبات کنند. این در حالیست که مدارک بسیاری در دست است که گواه بر شاگردی علی‌محمد، در مکتب بزرگان مسلک شیخیه دارد. اما دو رویی بهائیان در حالیست که قرآن کریم، علّت اُمیّت حضرت محمّد (صلّی الله علیه و آله) را نشانه‌ای بر صداقت دعوت ایشان معرفی می‌کند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پیروان علی‌محمد شیرازی (سرکرده‌ی فرقه‌ی بابیت) درصددند تا برای اثبات وحیانیت کلمات صادره از وی، اُمّیت او را اثبات کنند. همچنان که در خطابات عباس افندی آمده است: «جمیع مظاهر الهیه چنین بوده‌اند؛ حضرت ابراهیم و حضرت موسی و حضرت مسیح (علیهم السلام) و حضرت محمّد (صلّی الله علیه و آله) و حضرت باب و حضرت بهاءالله در هیچ مدرسه‌ای داخل نشدند؛ لکن کتبی از آن‌ها صادر شده».[1]
اما جالب است بدانیم که مدارکی در دست است که گواه بر شاگردی علی‌محمد شیرازی در مکتب بزرگان مسلک شیخیه دارد.
اول: منابع بابی و بهائی به حضور علی‌محمد شیرازی در سنّ کودکی در مجلس درس شیخ عابد (که شیخی مسلک بوده) گواهی می‌دهند.[2]
دوم: علی‌محمد شیرازی در دوران جوانی با حضور در درس کاظم رشتی، از او کسب علم می‌نمود. همچنان که اسدالله مازندرانی تصریح نموده است: «بالاخره ناگهان بدان‌سو شتافت و چندی در آن مرکز علم دینی و افادت انوار، به جوار مراقد اسلاف بزرگوارش ماند و در مجلس درس سید (کاظم رشتی)، حاضر، و با عده‌ای از اصحاب و پیروانش مصاحب و معاشر گشت و در آن مدت قلیل، به فیض و نورانیتی آسمانی و جلیل فائز آمد».[3]
سوم: علی‌محمد شیرازی در تفسیر سوره‌ی بقره خویش، خود را شاگرد کاظم رشتی خوانده است: «اللّهم إنَّک لتعلم فی یَوم الَّذی أردتُ إنشاءَ ذلکَ الکتاب... [4]؛ خدایا تو می‌دانی که در آن روز که اراده کردم انشای این کتاب را، شب در خواب دیدم که زمین مقدسه (کربلا) ذره ذره شده و در هوا بلند است و همه‌ی آن‌ها آمده در برابر خانه‌ام ایستاده . بعد خبر فوت دانشمند جلیل، دوست و معلم من (کاظم رشتی) رسید...».
چهارم: فاضل مازندرانی نیز به توقیعی از علی‌محمد شیرازی اشاره کرده که در آن، به شاگردی باب نزد کاظم رشتی، تصریح شده است: «و اما ما رأیت من آیات معلّمی الخ، که مراد از معلم، حاج سیدکاظم رشتی می‌باشد».[5]
اما دو رویی بابیان و بهائیان در حالیست که قرآن کریم، اُمیّت حضرت محمّد (صلّی الله علیه و آله) را گواهی بر صداقت گفتار و دعوت ایشان و عاملی برای دفع شبهه‌ی مبطلین معرفی می‌کند: «وَمَا كُنْتَ تَتْلُو مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتَابٍ وَلَا تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ ۖ إِذًا لَارْتَابَ الْمُبْطِلُونَ [عنکبوت/48]؛ تو هرگز پیش از این کتابی نمی‌خواندی، و با دست خود چیزی نمی‌نوشتی، مبادا کسانی که در صدد (تکذیب و) ابطال سخنان تو هستند، شک و تردید کنند!».

پی‌نوشت:
[1]. عباس افندی، خطابات، لانگنهاین آلمان غربی: لجنه‌ی ملّی نشر آثار امری به زبان‌های فارسی و عربی، بی‌تا، ج 3، ص 7.
[2]. ر.ک: اشراق خاوری، تلخیص تاریخ نبیل زرندی، تهران: لجنه‌ی ملّی نشر آثار امری، 1328 ش، ص 64.
[3]. اسدالله مازندرانی، رهبران و رهروان، ج 2، ص 405.
[4]. محمدعلی فیضی، حضرت نقطه اولی، تهران: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، 132 بدیع، ص 107.
[5].اسدالله فاضل مازندرانی، اسرارالآثار خصوصی، تهران: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، 134 بدیع، ج 1، ص 35.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.