اسناد
قسطلانی نقل میکند: شخصی اعرابی به زیارت قبر مطهر پیامبراکرم (صلیاللهعلیهوآله) مشرف شد و آیه 64 سوره نساء را تلاوت کرد و طلب بخشش کرد؛ از قبر ندا آمد: چرا تنها برای خودت بخشش میخواهی و برای جمیع خلایق نمیخواهی؛ برو که بخشیده شدی!
محمد بن اسماعیل بخاری، در مورد بدعت اصحاب در صحیح خود مینویسد:
ابناثیر از علمای مشهور اهلسنت در مورد علم حضرت زینب (علیهاالسلام) مینویسد:
طبرانی، عالم اهلسنت، به نقل از جناب ابوذرغفاری از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) نقل میکند که حضرت فرمودند:
«مثل اهل بیت من نزد شما، همانند کشتی نوح در میان قومش است. هر کس بر آن سوار شد، نجات یافت و هر کس از آن عقب ماند، به هلاکت رسید.»
المعجم الكبير، طبرانی، ج3، ص38.
مفسرین شیعه و اهلسنت، بقای نسل پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) را منحصر در دو سبط بزرگوار ایشان، یعنی امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) میدانند.
ابن اثیر به نقل از عبیدالله بن زیاد مینویسد: من كه حسين (علیهالسلام) را كشتم، به دستور خود يزيد بوده است. به من گفت: يا حسين (علیهالسلام) را بكش يا تو را میكشم؛ من هم برای اينكه كشته نشوم، حسين (علیهالسلام) را كشتم.
ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج3، ص474.
ابن کثیر در تفسیرش، ماجرایی را به نقل از جناب «عتبی» بدینصورت نقل کرده است: نزد قبر مطهر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) نشسته بودم که شخصی وارد شد و ضمن اینکه آیه 64 سوره نساء را قرائت کرد، از آن حضرت درخواست کرد که برای گناهانش استغفار کند.
طبری مراد از کسانیکه استغفار رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) در حق آنان اثری ندارد را منافقینی دانسته که ظاهراً با مسلمانان همراهی میکردند، ولی در قلوبشان، به خدا و رسولش، کافر بودهاند.
جامع البیان، طبری، ج7، ص199.
أبوحاتم دارمی در کتاب «التعليقات الحسان على صحيح ابنحبان» مینویسد: پیامبراکرم (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: «حسین از من است و من نیز از حسین هستم. خداوند متعال دوستدار هر کسی است که حسین را دوست دارد.»
البانی این روایت را صحیح میداند.
احمد بن حنبل، یکی از ائمهی چهار مذهب اهل سنت، به رؤیای صادقهی صحابی جلیلالقدر رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) اشاره میکند و به نقل از او مینویسد:
نویری در کتاب نهايةالأرب، از امانت گذاشتن تربت کربلا توسط رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) نزد امسلمه یاد میکند و مینویسد:
هیثمی، از علمای بنام اهلسنت در مورد خاک کربلا و خبردادن جبرئیل از شهادت امامحسین (علیهالسلام) در سرزمین کربلا، مینویسد: «از امسلمه نقل شده: رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) روزی در خانه من نشسته بودند و فرمودند: کسی بر من وارد نشود.
صالح بن فوزان مینویسد: کسیکه بدعت را به حسنه و سیئه تقسیم کرده است، اشتباه و خطا کرده است و مخالف قول رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) است که فرمود: «تمام بدعتها گمراهی است و هر گمراهی در آتش است» طبق این حدیث، پیامبر اکرم حکم کرده که هر بدعتی گمراهی است.
ابن قیم میگوید از احمد بن حنبل نقل شده است که مردی که در ماه رمضان میترسد که مثانه یا بیضههایش از شدت زیادی منی پاره شود، میتواند منی را از خود خارج کند؛ او نگفته است که چگونه و توسط چه چیزی این عمل را انجام دهد.