اسناد
ابويوسف فسوی، یکی از علمای متقدم اهل سنت، در كتاب المعرفة والتاريخ با روایتی که تمام راویان آن ثقه و سند آن صحیح است، نقل میکند: امیرالمومنین علی (علیهالسلام) قرآن را بالای سر خود میگرفتند و به مقام این کتاب آسمانی پناه میبردند. او مینویسد:
دکتر سید صبیح، در خطای بیست و هشتم نسبت به ابن تیمیه میگوید: آیا افکار ابن تیمیه، افرادی را بار میآورد که به اهل بیت، احترام بگذارند و حرمت پیامبر را در میان خودشان پاس بدارند؟! یا نسلهای سنگدلی را پرورش میدهد که حتی حرمت پیامبر در مورد خاندانش برای آنها اهمیت ندارد؟
دکترسید صبیح: «من گفتار بدعتگذاران این دوره را بسیار بررسی کردم و دریافتم که آنها بیشتر به سخنان ابنتیمیه استدلال میکنند.
پایگاه جامع فرق، ادیان ومذاهب_ همیشه خواندن خاطرات کسانیکه یک شبه مسیر زندگیشان عوض میشود و از بیراهه به راه درست میرسند، جذاب و آموزنده است. برخی تصمیمهای یک شبه و تغییر و تحولهای لحظهای، دنیای آدمی را آباد میکند و برخی برعکس؛ از دنیا میگذری و به دنیای بعدی میرسید.
نجم الدین طوفی، فقیه حنبلی مذهب و از شاگردان ابنتیمیه در کتاب شرح اربعین نووی با اقرار به منع کتابت و نقل حدیث به دلایل واهی از سوی عمر بن خطاب، در اینباره مینویسد:
سيد مرتضی درباره همکاری امیرالمؤمنین و خلفا میفرمايد: ادعای كمك و همكاری امیرالمؤمنین با خليفه اول، اگر منظور، راهنمایی ابوبكر بر جنگ با اهل ردّه باشد، صرف ادعا است و صحیح نیست، و اگر مقصود ارشاد در احكام الهی باشد، اين امر بر عالم به مسائل دين واجب است و بايد طبق وظيفه، انجام میداد، و از اين م
ترمذی در سنن خود که یکی از معتبرترین کتب اهلسنت است، درباره افتراق امت مینویسد:
اهتمام عمر به منع حدیث و روایت از پیامبراکرم (صلیاللهعلیهوآله) به زمان حیات رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) برمیگردد؛ هنگامیکه حضرت در بستر بیماری بودند و عمر مانع کتابت وصیت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) شد. بخاری در صحیح خود به منع کتابت وصیت اشاره میکند و مینویسد:
محمد بن اسماعیل بخاری در کتاب صحیح، جریان نزاع و درگیری شدید فیزیکی مابین عمر بن خطاب و سعد بن عباده را در سقیفه بیان میکند و مینویسد:
نقشبندی سخن علمای اهل سنت، بر مشروعیت طلب و درخواست از اموات را نقل میکند؛ بهعنوان نمونه، از سبکی نقل کرده است: توسل، استغاثه و شفاعت طلبی از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) امری نیکوست که هیچیک از سلف و خلف آن را انکار نکرده است، تا اینکه ابن تیمیه آمد و مشروعیت این امور را منکر شد و از راه را
نقشبندی با اشاره به آیه «لَا يَمْلِكُونَ الشَّفَاعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمَنِ عَهْدًا.[مریم/87] آنان هرگز مالک شفاعت نیستند؛ مگر کسیکه نزد خداوند رحمان، عهد و پیمانی دارد.» میگوید خداوند خبر داده است که مؤمنین، مالکان مقام شفاعت هستند؛ بر همین اساس، از آنجایی که ادله فراوانی دل
زرقانی در مورد حضرت زینب مینویسد: «زینب بانویی متفکر و دانشمندی قوی القلب (صبور) بود.»
شرح الزرقانی على موطأ الإمام مالك، زرقانی، ج2، ص362.
مقاله: «دو ویژگی حضرت زینب (سلاماللهعلیها) از منظر علمای اهلسنت»
قسطلانی مینویسد: استغاثه، طلب شفاعت و توسل به پیامبراکرم (صلیاللهعلیهوآله) جایز است.
المواهب اللدنیه، قسطلانی، ج4، ص593.
مقاله: «ادله داود بن سلیمان نقشبندی در جهت عبادی نبودن طلب و درخواست کردنِ از اموات»