آموزه ها واحکام
نورعلی الهی، بنیانگذار جریان "مکتب" در فرقه اهل حق، علیرغم اینکه مدعی پیروی از دین مبین اسلام و مذهب تشیع اثنا عشری است، معتقد میباشد که عالم برزخ برای همه انسانها نیست، بلکه گروهی از مردم که به کمال رسیده باشند، عالم برزخ را درک نخواهند کرد و مستقیماً وارد بهشت میشوند.
دونادون بهعنوان یک قاعده کلی مطرحشده از سوی اهل حق، برای سرنوشت روح پس از مرگ، با نظام آخرت شناسی اسلام سازش ندارد. زیرا در منابع اسلامی آیات و روایات فراوانی درباره آخرت و بهشت و جهنم و عوالم پس از مرگ وجود دارد که به صراحت مسیر روح را بهسوی برزخ و قیامت تبیین و تعیین میکند.
پیروان فرقه اهل حق تفاوت انسانها در خلقت را دلیل بر"دُونادون" میدانند و معتقد هستند که چونکه استعداد انسانها، رنگ انسانها، نژاد انسانها، مکان تولد انسانها و.. متفاوت است، و از طرفی خداوند در قرآن کریم بر خلقت انسانها بهصورت مساوی تأکید کرده است، پس برای درک صحیح از تفاوت انسانها باید قائل به دونادون شد.
پیروان فرقه اهل حق معتقد هستند: هر یاری پس از سپری نمودن هزار و یک دون به شهر زور میرسد و در آنجا بزرگان یارسان را میبیند، پدر به دیدار پسر نائل میآید و دختر به دیدار مادر میشتابد، اقوام و فامیل ویاران دورهم جمعاند پیر و مرید از دیدار یکدیگر خوشحال هستند. اما منابع یاری جواب گوی سؤالات مطرحشده درباره این اندیشه نیستند.
کلام دانان و کلام خوانهای اهل حق سعی میکنند چهار رکن اخلاقی این فرقه را بهگونهای تفسیر کنند که دیگر آموزههای اخلاقی، زیرمجموعه این چهار رکن قرار گیرد و به ارکان مذکور جامعیت ببخشند. اما واقعیت این است که ارکان یاری چهار آموزهای است که انسان را به چهار صفت اخلاقی که در همه ادیان و مذاهب وجود دارد، توصیه میکند.
یکی از اعتقادات اصلی فرقه اهل حق باور به ظهور ذات حق در انسانها است. بنا بر اندیشه اهل حق ذات حق یا جزئی از ذات حق در انسان ظهور و تجلی پیدا میکند و آن انسان به مقام "مظهریت ذات" میرسد و برای آن مظهر در کلامهای یاری خطابهایی مانند "ذات حق"، "ذات خدا"، "خالق" و مانند آنها استفاده میکنند و حالآنکه این اندیشه در کلام امیر المؤمنین علی (ع) نفیشده است.
یکی از اقدامات و بدعتهای سلطان اسحاق بزرنجه ای، دستور به انجام روزه مخصوص فرقه اهل حق موسوم به "روزه مرنو" است.اهل حق علاوه بر اینکه این روزه را واجب میدانند در مقام مقایسه روزه مرنو با روزه ماه رمضان برآمده و در مقام مغالطه میگویند روزه سه روز است نه سی روز.
برخی از پیروان آیین یارسان بر این باور هستند که مسلک ایشان، مسلکی است که اندیشهها، باورها و آدابورسوم آن سِریّ بوده که توسط مقامات آیینی و بزرگان فرقه اهل حق بهصورت رمزواره سروده شده است تا در دسترس اغیار قرار نگیرد و یا مجموعه معارف موجود در مسلک خود را نابترین یافتههای دیده داران، باطن داران و پیشوایان به شمار میآورند.
پیروان و سرسپردگان مسلک اهل حق معتقد هستند که روح انسان در یک بدن به تکامل نمیرسد و باید هزار و یک بدن و جسم را درک کند تا به تکامل برسد. این سخن در حالی است که نفس (روح) انسان در یک بدن در حال تکامل است به اینگونه که از "نفس نباتی" به "نفس حیوانی" و ازآنجا به "نفس انسانی" ترقی پیدا میکند.
بنا بر برخی از نقلهای اهل حق، روز دوم بعد از ضربت خوردن امام علی (ع)، ایشان به امام حسن و امام حسین (ع) فرمودند: امشب، شب مرگ من است، شبهنگام عرب نقابداری سوار بر شتر نزد شما خواهد آمد و جسد من را از شما خواهد خواست از او هیچ چیزی نپرسید و هرچه خواست گوش کنید، حسنین (ع) به ایشان تعهد کردند که وصیت را انجام دهند. اما امام حسن (ع) برای کشف حقیقت عهد خود را شکست.
نورعلی الهی مؤسس جریان "مکتب" در فرقه اهل حق، علیرغم اینکه خود را پیرو شریعت محمدی معرفی مینماید، قرآن را با کتاب سرانجام، مقایسه میکند درحالیکه سرانجام حاوی افسانهسازی و نقلهای اساطیری است و بخش اعظمی از آن که اشعار سروده شده توسط سلطان اسحاق ویاران اوست، از بین رفته است.
نورعلی الهی مؤسس جریان مکتب در فرقه اهل حق، علیرغم اینکه مدعی تبعیت از شریعت محمدی و استنباط از ادله اربعه است، در ادعایی اختراعی، روزه را به دو قسم شرعی و ریاضتی تقسیم میکند تا در سایه شرع مقدس افکار خود را به جامعه اهل حق القا کند.
«پیرموسی» که در اواخر قرن هشتم هجری قمری در کرند غرب از دنیا رفت، یکی از «هفتن» و از یاران خاص سلطان اسحاق است.ازجمله کسانی است که اهل حق او را فرا بشری قلمداد میکنند و معتقدند که او همه اعمال و کردارهای انسانها را در دفتر خود ثبت میکند و او را صاحب دفتر و شرع یارسان در روز محشر میدانند.
بنا بر افسانهسازی های اهل حق، بعدازآنکه رودخانه سیروان به امر سلطان اسحاق، از خروش ایستاد او به همراه پیر میکائیل سوار بر قالیچهای میشوند و بر رودخانه سیروان به سیاحت و مذاکره مشغول میشوند و سلطان اسحاق برای رفع گرسنگی پیر میکائیل دست رد آب کرده و ماهی برشتهای را بیرون میآور و بعد از آنکه پیر میکائیل آن را خورد استخوانهایی ماهی را دست گرفته و زنده میکند.