اهل حق و جسد علی (ع)
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب– یکی از داستانسرائیهای اهل حق، داستان مربوط به جسد امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) است. بنابر برخی از نقلهای اهل حق، روز دوم بعد از ضربت خوردن امام علی (علیهالسلام)، ایشان به امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) فرمودند: امشب، شب مرگ من است، شبهنگام عرب نقابداری سوار بر شتر نزد شما خواهد آمد و جسد من را از شما خواهد خواست. از او هیچ چیزی نپرسید و هرچه خواست گوش کنید، بدانید که او جسد من را بر شترسوار و با خود میبرد و شما کاری به او نداشته باشد که چه بر سر من خواهد آورد. حسنیین (علیهما السلام) وعده کردند وصیت پدر را انجام دهند و کسی را از این جریان باخبر نکنند. امام علی (علیهالسلام) به شهادت میرسند و همانطور که ایشان فرموده بودند، اتفاق افتاد. اما هنوز آن شخص خیلی دور نشده بود که امام حسن (علیهالسلام) فرمودند: وای بر ما، این چهکار است که ما میکنیم. این نقابدار کیست که پدر را با خود برد و او را به کجا میبرد؟ امام حسین (علیهالسلام) فرمود که مگر وصیت پدر را فراموش کردهای؟ اما امام حسن (علیهالسلام) فرمودند که من باید حقیقت را بدانم و در پی مرد نقابدار رفت و با تهدید کردن او فرمودند تو کیستی؟ از کجا آمدهای؟ پدر من را کجا میبری؟ مرد عرب گفت تو به وصیت پدرت را انجام بده با من چهکار داری. اما امام حسن (علیهالسلام) اصرار کردند، وقتی مرد نقابدار اصرار او را دید، نقاب را برداشت و حسنین (علیهماالسلام) دیدند که خود امیرالمؤمنین(علیهالسلام) است و ایشان پوشش جسد را برداشت و دیدند چیزی در آن نبود. آنگاه امام علی (علیهالسلام) فرمودند: ای حسن برو که نام داری اما نشان نخواهی داشت و نام و نشان را در دو جهان به حسین دادم. [آداب و ارکان یارسان، ص 52]
حال به اهل حق باید گفت اولاً این داستانسرائی شما در هیچ منبعی نیامده است. ثانیاً داستانسرائی شما سراسر توهین و افترا به امام حسن (علیهالسلام) است که بهعنوان امام معصوم بعد از امیرالمؤمنین (علیهالسلام) است. ثالثاً این داستانسرائی شما بههیچوجه با اصل «"ونادون" سازگار نیست. مطالب مذکور داستانسرائی و افسانهسازی را در اهل حق نمایان میکند.
پینوشت:
هاموش، آداب و ارکان یارسان، کرند غرب، 1386، ص 52
افزودن نظر جدید