اعتقادات
اعتقاد به دونادون منجر به بروز اشکال در قادر بودن خداوند متعال میشود زیرا بنا بر دونادون، روح انسان بعد از گردش در هزار و یک بدن به تکامل میرسد و این منجر میشود که قائل شویم به اینکه خداوند متعال قادر نبوده است که انسان را بهگونهای خلق کند که در یک بدن ترقی و به تکامل برسد و برای تکامل خود باید همواره تا هزار و یک بدن در گردش باشد.
"دونادون" یا گردشهای متوالی روح در بدن، یکی از عقاید اصلی فرقه اهل حق است که امری محال است که اشکالات متعددی را در بردارد و اعتقاد به آن موجب بروز ایرادهای گوناگونی مثل وجود نقص در آفرینش و صُنع خدا است.
اهل حق انسانها را به سه دسته تقسیم میکنند و بر این اساس برای آنان مراتبی قائل هستند. اما متون کلامی اهل حق در برابر این سؤال که آیا آن دسته از انسانهایی که متجلی از ذات یا ملک بودهاند، روح آنان با ذات و ملک در هر جامهای در گردش است یا نه، معیار مشخصی ندارند.
سرسپردگان اهل حق برای پیروی از آیین یاری بر متون کلامی پیران و بزرگان خود استناد میکنند درحالیکه متون کلامی این فرقه، گفتار و سروده هایی از پیران و پیشوایان آیین یاری است و آنان نه پیامبر بودهاند و نه امام معصوم و نه معیاری برای صحت و سقم منظومههای آیینی ارائه کردهاند.
اهل حق از زمان ظهور دین مبین اسلام تا دوره سلطان اسحاق را به چهار دوره"شریعت، طریقت، معرفت و حقیقت" تقسیم میکنند ولی با بررسی متون کلامی اهل حق به این نتیجه میرسیم که کلامهای دوره طریقت، معرفت و حقیقت ازلحاظ محتوا و برنامههای آیینی اهل حق، تفاوت چندانی باهم ندارند.
نورعلی الهی معتقد است که اهل حقی که سرسپرده شده باشد، در خانواده اهل حق رشد و نمو پیداکرده باشد و تابع قوانین و مقررات اهل حق باشد احتیاجی ندارد که مراتب قبل که شریعت و طریقت است را انجام دهد.
نورعلی الهی مؤسس جریان مکتب در فرقه اهل حق که همواره سعی دارد خود را پیرو شریعت محمدی و مکتب علوی معرفی کند، سعی در کم رنگ جلوه دادن نقش نماز و روزه در باور مسلمین دارد.
نورعلی الهی بنیانگذار جریان مکتب در فرقه اهل حق علیرغم اینکه خود را شیعه اثناعشری معرفی مینماید اما در مورد صاحب الزمان (علیهالسلام) معتقد است که صاحبالزمان مسئول امور دینی مردم است نه امور دنیوی و حال آنکه طبق مبنای شیعه امام زمان (علیهالسلام) مجری امور دنیوی مردم نیز هستند.
پیروان فرقه اهل حق اطاعت بیچونوچرا از بزرگان و مرشدان خوددارند و معتقد هستند که آنها دارای علم لدنی هستند و حال آنکه این افراد عموماً افرادی بیسواد بودهاند و هیچ دلیل عقلی و عقلایی بر پیروی از چنین افرادی وجود ندارد.
بنا بر خرافه گویی اهل حق، گاو قربانی دارای جلوه ذاتی از بابا یادگار است که در یک موقعیت زمانی خاص مغرور میگردد و به سایر یاران فخرفروشی میکند، سلطان اسحاق نیز به خاطر این اشتباه، امر میکند که ازاینپس مغز گاو حرام است. این گروه از اهل حق، حرمت خوردن مغز گاو را عقلانی میدانند.
اکثریت خاندانهای اهل حق علیرغم اینکه خود را مسلمان میدانند، اما نماز را بهجا نمیآورند و عمده دلیل اهل حق بر نماز نخواندن، این است که یارسان"نیاز" را بهجای نماز تلقی میکند و نماز نمیگذارد درحالیکه دفاتر و کلامهای منظوم اهل حق، نه تنها از نماز نهی نکردهاند بلکه در برخی از دفاتر به اقامه نماز، امر شده است.
اکثریت سرسپردگان و پیروان فرقه اهل حق علیرغم اینکه خود را مسلمان معرفی مینمایند، اما احکام و حلال و حرام خود را برگرفته از فرمانها و اشارات دفتر "پِردیور" میدانند و در یک دستور کلی، معیار تشخیص حلال و حرام در اهل حق به یاران، سرسپرده شده است.
علیرغم اینکه اکثریت پیروان فرقه اهل حق در ایام عزاداری سرور سالار شهیدان امام حسین (علیهالسلام) با اقامه عزا در سوگ آن حضرت مینشینند، گروهی نوپدید در فرقه اهل حق معروف به یارسانیزم سعی در تضعیف جایگاه امام حسین (علیهالسلام) و در نتیجه کمرنگ کردن عزای آن امام همام در میان سرسپردگان به این فرقه رادارن.
گروهی نوپدید در این مسلک موسوم به "یارسانیزم" سعی در کمرنگ کردن جلوه دادن و تضعیف جایگاه علی (علیهالسلام) در اهل حق را دارند، و معتقدند که علی (علیهالسلام) در این فرقه فقط بر اساس اندیشه "دونادون" مورداحترام است نه اینکه او، پیشوا مذهبی آن فرقه باشد.