اعتقادات
برخی از افراد اهل حق معتقد هستند که مخالفت شیطان با آدم (علیهالسلام) به خواست و مشیت الهی بوده است که در ظاهر چنین عملی را انجام دهد و آن را دلیل بر تقدیس شیطان میدانند و حال آنکه این اندیشه، خلاف مسلم قرآن کریم است.
تعدادی از سرسپردگان فرقه اهل حق در اطراف شهر کرند غرب در شهرستان دالاهو استان کرمانشاه برای شیطان قداست قائل هستند اما آن را به عموم اهل حق نسبت میدهند و حالآنکه عموم اهل حق و بخش عظیمی از مردم شهرستان دالاهو شیطان را ملعون، منفور و رجیم میدانند.
نورعلی الهی که خود را پیرو شریعت محمدی و مکتب علوی میداند بهشدت به تعدد زوجات حمله میکند و مطالبی بیان میکند که مخالف صریح قرآن و اتفاقنظر علمای اسلام است.
نورعلی الهی برخلاف ادعایش که خود را پیرو دین اسلام و مذهب تشیع میداند، بیان میکند که طلاق بهصرف اظهار نارضایتی زن و شوهر از یکدیگر است که این حکم هیچ سنخیتی با اسلام و تشیع ندارد.
در بین تعدادی معدود از فرقه اهل حق عقدی تحت عنوان" عقد برادر و خواهری " خوانده میشود که سبب محرمیت بین زن و مرد بیگانه و هفت نسل از ایشان است که حق ازدواج با یکدیگر را ندارند.
اعتقاد به تناسخ یک اصل به باورهای اهل حق به نام " گواهی از دونهای گذشته " ایجاد کرده است که مبانی اعتقادی اهل حق مبتنی بر آن است و در نهایت تقسیم ادیان به حقیقت و شریعت از آن سرچشمه میگیرد.
بحث خداشناسی و اسماء و صفات الهی در متون اهل حق بهصورت مستقل بیاننشده است و در برخی از متون متأخر اهل حق بهصورت پراکنده به آن اشارهشده است و حالآنکه این مبحث مهمترین اصل بنیادین هر دین، مذهب و آیینی است.
در اندیشه اهل حق مقام امامت چونکه ذات مهمان است از مقامت نبوت که ملک مهمان است بالاتر است. در افسانههای اهل حق آمده است که علی (علیهالسلام) پیامبر اسلام ( صلیالله علیه واله) را به پیامبری مبعوث کرد!
در اندیشه اهل حق به کسی پیامبر میگویند که از طرف خداوند مبعوث، صاحبشریعت و مَلَک مهمان باشد. اهل حق معتقد هستند بنا بر سیر تناسخی ذات ملک که در پیامبر پیشین حلول کرده است در پیامبران بعدی نیز حلول میکند.
اعتقاد به تناسخ یکی از باورهای اساسی فرقه اهل حق است که برای اثبات آن به ادلهای تمسک کردهاند ازجمله وجود افراد ناقصالخلقه در عالم دلیل بر این است که روح افراد گناهکار به آن بدنها جهت عذاب تعلقگرفته است. بنا بر اعتقاد اهل حق اگر قائل به تناسخ نباشیم باید در عدالت خداوند نسبت به این افراد شک کنیم!
یکی از مبالغی که پیروان فرقه اهل حق آن را پرداخت میکنند" دو شاهی داود کو سوار"است که بنا بر باور اهل حق جهت اینکه داود کو سوار بهعنوان فریادرس عالم به فریاد آنان برسد پرداخت میکنند. اهل حق معتقد هستند که این مبلغ در اثر اتفاقی که برای پیر بنیامین افتاده است و توسط داوود کو سوار نجات پیداکرده است، لازم است.
برخی از سرسپردگان فرقه اهل حق با برگزاری محافل و مجالس سعی دارند آیین اهل حق را بهعنوان "دین اهل حق" معرفی نمایند. اما پیشینه بزرگان اهل حق و خانواده سلطان اسحاق و خود او حاکی از آن است که ایشان پیرو دین اسلام بودهاند.
پیروان فرقه اهل حق علیرغم اینکه آیین خود را آیین دوره حقیقت می دانند که در آن نیاز به انجام عبادات نیست در طول سال دو نوبت روزه می گیرند که از عبادات تمام شرایع آسمانی است و از طرف دیگر نماز که همواره در منابع دینی در کنار روزه آمده است را به بهانه اینکه از عبادات دوره شریعت است، ترک می کنند.
برنامههای عبادی پیروان فرقه اهل حق طبق اصل باطل "تناسخ" است. بنا بر عقیده آنان از روز ازل تا روز آخر در عالم سه دوره است: عالم الست، دوره شریعت و دوره حقیقت. بنا بر اندیشه اهل حق نماز مربوط به دوران شریعت است و هرکس که در دونهای گذشته تابع شرایع آسمانی بوده و نماز را خوانده است به این آیین رسیده و لازم نیست نماز بخواند.