انحرافات، بدعتها

بنیامیه بعد از به شهادت رساندن امام حسین(ع) تلاش کردند با مناسکسازی همچون ایجاد بدعت روزه گرفتن در این روز، عاشورا را به عنوان عید در جامعه مطرح کنند، در صورتی که روزه در این روز، از منظر اهلبیت(ع) نهی شده است؛ زیرا روزه عاشورا، مُروّج بدعت بنیاُمیّه است.

نورعلی تابنده، برای تفسیر آیاتِ پیرامون ایمان ساحران زمان حضرت موسی(ع) داستانی مشتمل بر خواب بیان کرده که اشکالات متعددی بر آن وارد است و نمیتوان در تفسیر آیات، به چنین داستانهای بیاساسی اعتماد کرد.

غزالی در کتاب احیاءالعلوم خویش با مسلمان دانستن یزید، لعن او را جایز نمیداند. این در حالی است که از یزید، اشعاری نقل شده است که دلالت بر کفر او داشته و اینکه سراسر زندگی او در شرابخواری سپری شد و عاقبت هم در حال مستی مُرد.

متصوفه صحنه کربلا را رویارویی عشق و عقل دانسته و با توجه به مبنای خویش، کار حضرت را عاشقانه قلمداد کردهاند، در صورتی که حرکت حسینی از ابتدا تا انتها بر اساس مبانی عقلانی پیش رفته و هدفی جز تشکیل حکومت برای دست یابی به اصلاح جامعه و امر به معروف و نهی از منکر نداشته است.

غزالی برای تبرئه قتل امام حسین(ع) توسط یزید از حربههای دینی استفاده کرده و اعتقاد داشته که این مسئله ثابت نیست؛ در صورتی که کتابهای تاریخی متعددی به این مسئله پرداختهاند.

نورعلی تابنده با بیان اینکه بعضی اوقات حسادت، دارای محاسنی است، برای توجیه تمرُد ابلیس از سجده کردن بر حضرت آدم(ع) تلاش کرده است. در صورتی که در روایات معصومین (ع)، حسادت به طور کلی مذمت شده و اثر آن را نابودی ایمان دانستهاند. پس این توجیه نورعلی تابنده، نشاندهنده جهل او از آثار مخرب حسادت است.

استفاده از اسرائیلیات به هر نیّتی که باشد، امری نادرست است؛ زیرا باعث نفوذ مطالب ادیان دیگر در منابع اسلامی میشود. نورعلی تابنده در تبیین بعضی موضوعات، از مطالب کتاب مقدس استفاده کرده که این کار، مصداق استفاده از اسرائیلیات در تبیین مباحث دینی است.

نورعلی تابنده قطب پیشین دراویش گنابادی، علت ایمان ساحران معاصر حضرت موسی(ع) را خواب آنها دانسته و آن خواب را باعث هدایت آنها شمرده است. اما سخن تابنده، با ظاهر آیاتی که علت ایمان ساحران را معجزه حضرت موسی(ع) بیان کرده، منافات دارد. بعلاوه، در سراسر داستان بیان شده توسط نورعلی تابنده، قرائنی وجود دارد که احتمال جعل داستان را تقویت مینماید.

پیروان احمد اسماعیل بصری مدعی هستند او کسی است که در روایات، به عنوان منتقم خون امام حسین(ع) مطرح شده است؛ در صورتی که در روایات، قائمی که فرزند بلافصل امام حسن عسکری(ع) است، به عنوان منتقم خون امام حسین(ع) معرفی شده است.

نورعلی تابنده، علت تمرّد ابلیس از سجده کردن بر حضرت آدم (ع) را فطرت او دانسته و گویی قائل به این شده که او، مجبور بر تخلف بوده است؛ زیرا فطرت ابلیس اجازه سجده بر غیر خدا را به او نمیداد. در صورتی که ابلیس از طایفه جن و دارای اختیار بود؛ پس توانایی بر سجده بر حضرت آدم (ع) را داشته است.

نورعلی تابنده در توجیه تمرّد ابلیس، سجده نکردن او را بر آدم (ع)، به علت عبودیت محض او دانسته است؛ در صورتی که قرآن کریم، تکبر را عامل نافرمانی ابلیس معرفی فرموده و عاقبت او و پیروانش را جهنم میداند.

«محمداسماعیل صلاحی» مدعی قطبیت دراویش گنابادی، در سخنرانی آغاز محرم، حدیثی از امام جعفر صادق(ع) بیان کرد و در نحوه خواندن آن دچار اشتباهات ادبی شد! اما جای سوال است که چگونه کسی که ادعای قطبیت و علم لدنی دارد، در خواندن روایتی ساده و مشهور اشتباه میکند؟

امام خمینی(ره) به عنوان نماینده عرفان اسلامی در زمان معاصر در پی نقد تصوف برآمده و در کتابهای مختلف خویش، نمادهای مختلف تصوف را به نقد کشیده است. «خرقه» یکی از نمادهای متصوفه است که امام خمینی در دیوان اشعار خویش، در ابیاتی به نقد اهل خرقه پرداخته و رذائل اخلاقی همچون جهالت، ریا و فریبکاری آنها را بیان داشته است.