نقد اعتقاد صوفیه در مورد روزه روز عاشورا
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بعد از شهادت امام حسین علیهالسلام، بنیامیه تلاش کرد که با ترفندهایی روز عاشورا را بر خلاف مکتب اهلبیت علیهمالسلام، به عنوان روز عید در جامعه مطرح نمایند؛ به این خاطر از هر ابزاری استفاده کردند تا این عید جعلی در بین مردم نهادینه شود.
فقراتی از زیارت عاشورا به این نکته اشاره دارد که بنیامیه تلاش کردند، برای مبارک نشان دادن روز عاشورا، روایت جعل کنند: «اللَّهُمَّ إِنَّ هَذَا يَوْمٌ تَبَرَّكَتْ بِهِ بَنُو أُمَيَّةَ وَ ابْنُ آكِلَةِ الْأَكْبَادِ اللَّعِينُ ابْنُ اللَّعِينِ عَلَى لِسَانِكَ وَ لِسَانِ نَبِيِّكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي كُلِّ مَوْطِنٍ وَ مَوْقِفٍ وَقَفَ فِيهِ نَبِيُّك»؛[1] «خدایا این روز، روزی است که به آن تبرّک جستند بنیامیه و فرزند جگرخوار، آن لعنتشده فرزند لعنت شده، بر زبان تو و زبان پیامبرت (درود خدا بر او و خاندانش) در هر کجا و هر جایی که پیامبرت در آن ایستاد».
از اینرو یکی از راههایی که برای ترویج این روز به عنوان عید در پیش گرفتهاند، جعل روایاتی بر سنت بودن روزه عاشورا بوده است.[2] محمد غزالی به عنوان یک عالم سنی صوفیمسلک، بر اساس مبانی فقهی اهلسنت، روزه عاشورا را سنت دانسته و مینویسد: «آنچه در سال افتد: روز عرفه و عاشورا و نُه روز از اوّل ذوالحجّه و ده روز اول ماه محرّم و رجب و شعبان. و در خبر است كه فاضلترين روزه -پس از ماه رمضان- روزه ماه محرّم است و جمله محرّم سنّت است، و عشر اول مؤكّدتر است».[3]
اما در منابع شیعه در مورد روزه عاشورا دو دسته روایت منع و مدح روزه عاشورا وارد شده است. در جمع این دو دسته از روایات، باید به این نکته توجه کرد که روایتهای نهیکننده از روزه عاشورا، برخلاف آنچه که تصور میشود، تعارضی با روایتهای مدح روزه ندارد؛ به این معنا که هم روایتهایی که این روزه را به پیامبر صلیاللهعلیهوآله نسبت میدهد و هم روایتهایی که از این روزه نهی میکند، هر دو درست هستند. روایتهای نهیکننده از روزه عاشورا، اصل این روزه را در صدر اسلام میپذیرد و آن را رد نمیکند؛ منتها ترویج و نشر آن را پس از نسخ، بدعت میشمارد؛ بدعتی که از سوی بنیامیه در حال ترویج و انتشار بوده است.
همانگونه که در روایت حسن بن وشاء به این مسئله به خوبی اشاره شده است؛ او میگوید: «نَجِيَّةُ بْنُ الْحَارِثِ الْعَطَّارُ، قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ عليهالسلام عَنْ صَوْمِ يَوْمِ عَاشُورَاءَ؟ فَقَالَ: «صَوْمٌ مَتْرُوكٌ بِنُزُولِ شَهْرِ رَمَضَانَ، وَ الْمَتْرُوكُ بِدْعَةٌ». قَالَ نَجِيَّةُ: فَسَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عليهالسلام مِنْ بَعْدِ أَبِيهِ عليهالسلام عَنْ ذلِكَ، فَأَجَابَنِي بِمِثْلِ جَوَابِ أَبِيهِ، ثُمَّ قَالَ: «أَمَا إِنَّهُ صَوْمُ يَوْمٍ مَا نَزَلَ بِهِ كِتَابٌ، وَ لَاجَرَتْ بِهِ سُنَّةٌ إِلَّا سُنَّةُ آلِ زِيَادٍ بِقَتْلِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ صَلَوَاتُاللَّهِعَلَيْهِمَا»؛[4] «نجیة بن حارث عطار به من گفت از امام باقر درباره روزه عاشورا سؤال کردم. فرمود: با فرود آمدن ماه رمضان، روزه عاشورا متروک است و روزه متروک، بدعت است. نجیه گوید: پس از امام باقر از امام صادق علیهماالسلام در این مورد پرسیدم، آن حضرت نیز همین پاسخ را داد. آنگاه فرمود: روزه روز عاشورا روزهای است که نه در کتاب درباره آن نازل شده و نه سنت بر آن جاری گشته، مگر سنّت آل زیاد که به کشتن حسین بن علی جاری شده است».
در نتیجه باید گفت، سخنان غزالی در کیمیای سعادت در مورد توصیه به روزه عاشورا و سنت دانستن آن با سیره و سخنان اهلبیت علیهمالسلام معارض است؛ زیرا اهلبیت علیهمالسلام، مُروّج این بدعت را از بنیاُمیه دانستهاند؛ بنیامیهای ک این روز را عید و مبارک میدانند. لذا حضرات اهلبیت علیهمالسلام از تبعیت آنها نهی کردهاند.
پینوشت:
[1]. طوسى، محمد بن الحسن، مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، مؤسسة فقه الشيعة، بيروت، اول، 1411ق، ج2، ص775.
[2]. باید توجه کرد که معمولا یکی از اعمال عید در اسلام، روزه میباشد و روزه گرفتن در ایام عزا، به عنوان عملی مورد توصیه معصومین علیهمالسلام وارد نشده است و این نشاندهنده است که وارد شدن عمل در روز خاصی از منظر اسلام، نشاندهنده عید و شادی در آن روز است.
[3]. ابو حامد محمد غزالى، كيمياى سعادت، شركت انتشارات علمى و فرهنگى، تهران، يازدهم، 1383.ج1، ص215.
[4]. كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، الكافي ، قم، دار الحديث، اول، ق1429، ج7، ص592.
افزودن نظر جدید