سلفیت و وهابیت
وهابیون بین کربلا و جَمل مقایسه میکنند و قائلند عایشه به قصد خونخواهی عثمان و مقابله با نومسلمانانی که قصدشان نابودی اسلام بود، دست به قیام زد. با بررسی تاریخ و روایات معتبر اهل سنت مشخص میشود که حب دنیا و ریاست سبب جنگ جمل علیه خلیفه واجب الاطاعه زمان شد. نهی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) از حضور عایشه نیز دلیل بر حرمت کار او است.
وهابیون با ایجاد شبهه پیرامون مخالفت امام مجتبی (علیهالسلام) با حضور در جنگ جمل، قصد دارند از ایشان چهرهای سازشگر و مخالف با اقدامات امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) و امام حسین (علیهالسلام) به تصویر بکشند. حضور امام حسن مجتبی (علیهالسلام) در سه جنگی که بر امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) تحمیل شد، قطعی و مسلم است. علاوه بر علمای اهل سنت، مورخین مشهور شیعه نیز به این مطلب اذعان کردهاند.
مفتیهای وهابی با تهمت به شیعیان، امامت موروثی را همانند سلطنت معرفی میکنند و قائلند اگر خلافت موروثی باشد، همانند سلطنت از پدر به پسر انتقال داده میشود. این سخنان جاهلانه در حالی است که قرآن کریم مصادیقی از انتقال رسالت از پدر به فرزندان و یا از برادر به برادر دیگر را بیان کرده است. امامت و خلافت نیز امری الهی است و بشر در نصب و عزل هیچ نقشی ندارد.
نحوه قتل عثمان و نقش قاتلان او در زمان حکومت امیرالومنین، یکی از چالش برانگیزترین مباحثی است که باید در تاریخ به آن به طور ویژه پرداخته شود. اما وهابیون طبق ادعای باطل خود، اعتقاد دارند که قاتلان عثمان در لشکر امیرالمومنین (علیهالسلام) حضور داشتند و حضرت در قصاص آنان کوتاهی کردند. جواب این است که در منابع اهل سنت، معاویه و طلحه و زبیر به عنوان قاتلان عثمان معرفی شدهاند.
مفتیهای وهابی معتقدند، عدهای از اراذل و اوباش مصری و کوفی برای تغییر دین اسلام به مدینه آمدند و بعد از محاصره طولانی مدت خانه عثمان، او را به قتل رساندند. آنان با تحریف تاریخ، قائل هستند که این فتنه تحت تأثیر عبدالله بن سبأ و مالک اشتر پایه گذاری شد، در حالیکه منابع تاریخی اهل سنت، از نقش بعضی از اصحاب، همچون طلحه یاد میکنند.
دوران حکومت عثمان خلیفه سوم اهل سنت، دورانی خاص و حساس بود. هرچند با به قدرت رسیدن وی لطمههای غیر قابل جبرانی بر پیکره اسلام وارد شد، اما تهمت غیر قابل بخشش وهابیون به امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) به عنوان قاتل عثمان، فرار از حقیقت واقعیت تلقی میشود.
خلافت و امامت، مقامی الهی است که توسط خدای رحمان به بعضی از بندگان برگزیده عنایت شده است. ائمه معصومین (علیهمالسلام)، همان وارثان انبیاء الهیاند که از جانب خدای رحمان به این مقام انتخاب شدهاند. وهابیون با ایراد شبهه قائل هستند، خلافت و امامت در اسلام نباید به صورت موروثی باشد و این نوع خلافت همانند حکومت پادشاهان است.
یکی از حربههای شبکههای وهابی وصال و کلمه این است که سخنان و مطالب منتشر شده از فقها و علمای شیعه را مطابق آنچه که میخواهند تقطیع و تدوین میکنند و در رسانه و فضای مجازی منتشر میکنند.
رسانههای وهابی به منظور اختلاف افكنی و تحريك برادران اهل سنت به نفع فرقهی منحرف وهابيت و در نهايت سياست نخ نماي «تفرقه بينداز و حكومت كن»، با حمايت مالی رژيم سعودي و محوريت اطلاعاتي آمريكايی – انگليسی سر پا هستند، 24 ساعته گزارشات و تصاوير كذب منتشر میكنند.
کشورهایی چون آمریکا، اسرائیل و انگلیس همواره در صدد ایجاد فضای تنشی میان مسلمانان جهان هستند و با دست زدن به فعالیتهایی در زمینه های مختلف در صدد تضعیف قدرت مسلمانان جهان از طریق تفرقه افکنی و ایجاد دشمنی بین مذاهب اسلامی هستند.
جنگ جمل، اولین جنگ امیرالمؤمنین با منافقین بود که به رهبری عایشه همسر پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآله) و به قصد گرفتن خلافت رخ داد. اما عدهای با استناد به یک روایت ضعیف، از پشیمانی امیرالمؤمنین (علیهالسلام) برای شرکت در این جنگ یاد میکنند. در حالیکه در منابع معتبر روایی اهل سنت، صلابت علوی و رشادت و شجاعت حسنی، ناکثین را به زانو در آورد.
ادیان ابراهیمی، اسم رمزی است که از جانب استعمارگران صهیونیستی برای تضعیف جبهه مقاومت و ایجاد منطقهای امن برای اسرائیل فاسد کودک کش طراحی شده است. در این طرح، یهودیان اسرائیلی با هم پیمانان خود در منطقه یعنی یهودی زادههای وهابی، در صدد ایجاد خاورمیانه امن برای تفکر سیاسی صهیونیسم جهانی هستند. ایران اسلامی خط مقدم مقابله با صهیونیسم جهانی، تا این لحظه نقشههای آنان را نقش بر آب کرده است.
وهابیون، نگاهی افراط گرایانه به مسئله صحابه داشته و حتی یکی از کارشناسان وهابی شبکه کلمه مدعی شده که صحابه اگر گناه کبیرهای هم انجام داده باشند، بخشیده شدهاند. ولی به استناد ادله قطعی، بسیاری از اصحاب نیز همانند سایر مسلمانان، گناهانی را مرتکب شده و حتی برخی از آنان مستحق عذاب جهنم هستند که اگر چنین نباشد، قطعاً عدالت خدا نیز زیر سؤال خواهد رفت.
مدارای امیرالمومنین علی (علیهالسلام) با جریان فتنه و عاملان غصب خلافت، نه از روی ترس و نه تأیید و موافقت با اعمال آنان بوده است، بلکه هیچگاه سکوتی صورت نگرفت و امیرالمومنین (علیهالسلام) بر اساس مصلحت حفظ اسلام و نگاه داشتن دین مبین، مجبور به مدارا شدند.