سلفیت و وهابیت
وهابیون با توهین به مقام امیرالمؤمنین ایشان را فردی هوس ران معرفی میکنند و برای اثبات به یک روایت بیسند و فاقد اعتبار از نویسندهای مجهول الحال، ادعای کذب هوس رانی علی (علیهالسلام) را مطرح میکنند. این ادعا در حالی است که در روایات صحیح السند و معتبر اهل سنت، توهینهایی خاص به مقام شامخ زن مسلمان شده است.
شیعیان معتقدند که انبیای الهی از جانب خداوند متعال صاحب عصمت بودهاند. اما گاهی از بعضی انبیای الهی، ترک اولی سرزده است. وهابیون با استناد به اصول کافی، از امام صادق (ع) نقل میکنند که ایشان معتقد به کفر حضرت آدم (ع) بودهاند. با بررسی در آیات قرآن مشخص میشود کفر حضرت آدم در این روایت، کفران نعمات الهی بوده است که به معنای کفر اعتقادی و ایمانی نیست.
مفتیهای وهابی با شبهه پراکنی پیرامون عمل حرام استمناء، به دروغ ادعا میکنند که شیعیان این عمل را جایز میدانند. این در حالی است که در کتب معتبر اهل سنت، فتوا به جواز آن داده شده است. آنان معتقدند که صحابه در سفرها و غزوات، از این عمل برای لذتجویی خود استفاده میکردند.
ابن تیمیه در توجیه عمل خلاف شرع خلیفه، توجیهاتی بیان کرده که در جوابش گفته میشود: این عمل خلیفه، مصداق ظلم است؛ درخواست حق، توسط حضرت زهرا (س) حتی اگر طبق استدلال ابن تیمیه، درخواست دنیایی باشد، مذموم نیست؛ زیرا در قرآن کریم به پیامبر خدا (ص) دستور به توجه امور دنیایی شده است.
توهینهای ابن تیمیه به اهل بیت (ع) حقیقتی است که هیچگاه نمیتوان از آن چشم پوشید. او در کتابهای خود، روایات فضایل امیرالمؤمنین (ع) را به دلایل بیجا و مغرضانه رد میکند. وی به پدر و اجداد پیامبر (ص) توهین میکند و دعای پیامبر (ص) را در مورد آنان مؤثر نمیداند، ولی دعای پیامبر (ص) برای ابوهریره را نقل میکند.
ابن تیمیه، تئورسین وهابیت در نوشتههای خود به محبت اهل بیت (ع) اشاره کرده است، اما با بررسی کتابهای او، خلاف آنچه به آن اذعان کرده است ثابت میشود. او در کتابش چندین مرتبه به امیرالمومنین علی (ع) و همچنین به صدیقه طاهره (س) توهین کرده است.
توهین مفتیهای وهابی به رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) مشخص است. اکنون آنها با تقطیع روایت شیعه ادعا میکنند، شیعیان معتقدند پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) با نبیذ وضو گرفتهاند. با بررسی در منابع اهل سنت مشخص میشود شبیه به این روایت در منابع معتبر روایی اهل سنت نیز بیان شده است و مطلب از کتاب شیعه، تقطیع شده آمده است.
علم غیب در غیر خدا یکی از مهمترین مباحث اختلافی است. مفتیهای وهابی معتقد هستند که علم غیب فقط در خدا وجود دارد و کسانی که معتقد به علم غیب در غیر خدا باشند، از مصادیق طاغوت به حساب میآیند. این اعتقاد در حالی بیان میشود که در صحیحین به علم غیب رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) اشاره شده است.
شمر بن ذی الجوشن اگر چه با اهداف شخصی خود مانند حب جاه و مقام و هوای نفس در لشکر امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) حاضر شد، اما در انتها نتوانست جلوی اظهار دشمنی خود را بگیرد و با فرار به سمت معاویه، نام خود را در لیست یاران او ثبت و ضبط کرد.
بر اساس روایات شیعه و اهل سنت و نیز دیدگاه مفسران اسلامی، مراد از «أُذُن واعیة» (گوش شنوا) در آیه 12 سوره حاقه، حضرت علی (علیهالسلام) است و ابن تیمیه ادعا می کند که این مطلب دروغ است.
یکی از شبهات مطرح شده از جانب مفتیهای وهابی، بازی کردن اهل بیت (علیهمالسلام) در کودکی است و میگویند امامان شیعه یکی از نشانههای امام را دوری از لعب یا بازی کردن دانستهاند. پس شرط امامت را ندارند. در حالی که از منظر اهل بیت (علیهمالسلام) بازی کردن بیفائده، رد بر امامت است.
وهابیون رسیدن نسب عمر به حضرت اسماعیل و فامیل بودن وی با پیامبر را دلیل بر فضیلتش میدانند و به آن فخر میکنند، باید بدانند که اجداد عمر بن خطاب بت پرست بودند و به روش مشرکین در امر ازدواج عمل میکردند و چنین نسبتی با پیامبر فضیلت نیست.
وهابیون با تهمت و ادعای باطل، قصد دارند تا قتل عثمان را متوجه یاران امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) کنند. آنان با ادعای دروغ قائل هستند، عدهای شورشی و نومسلمان، قاتل عثمان بودند. در حالیکه در منابع معتبر اهل سنت از نقش بعضی همسران رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) و بعضی از صحابه در این واقعه یاد شده است.
لشکرکشی عایشه به بهانه خونخواهی عثمان و انتقام از قاتلان او، بهانه آن شد تا بعد از گذشت قرنها از این اتفاق ننگین، عدهای وهابی با طرح شبهاتی بیاساس، به مقایسه عظمت قیام کربلا با لشکرکشی اصحاب جمل بپردازند. اما نمیتوان فراموش کرد که پیامبر خدا بارها عایشه را از این جنگ برحذر داشتند.