آیا امام محمد باقر منکر امامت سیدالشهداء شدهاند؟!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از شبهاتی که مفتیهای وهابی بیان میکنند، ادعای انکار امامت امام حسین (علیهالسلام) از جانب امام محمد باقر (علیهالسلام) است. ادعای آنان با استناد به یکی از روایات کتاب شریف کافی است. در آن روایت مرحوم کلینی مینویسد: «معاویه بن وهب گفت: به امام باقر (علیهالسلام) گفتم: نشانه امام بعد از امام چیست؟ فرمودند: حلال زادگى و پرورش خوب و از یاد خدا غافل نشدن و كارى كه نفعى بر آن مترتّب نشود، از او سر نزند.»[1]
وهابیون از این حدیث عبارت لهو و لعب نداشتن را گرفته و به عنوان یکی از نشانههای امامت در کلام امام محمد باقر (علیهالسلام) در کنار روایت دیگری از کتاب شریف کامل الزیارات قرار میدهند که سیدالشهداء (علیهالسلام) در دوران کودکی خود، جلوی چشمان پیامبر (صلیاللهعلیهوآله)، بازی میکردند. مرحوم قمی در کتاب خود مینویسد: «ابوبصیر، از امام صادق (علیهالسلام) نقل كرده كه آن حضرت فرمودند: جبرئیل نزد پیامبر اكرم (صلّىاللّهعلیهوآله) آمد در حالی كه امام حسین (علیهالسّلام) در مقابل آن حضرت بازى مىكرد...»[2]
سپس آنان نتیجه میگیرند، امام حسین (عیلهالسلام) چون در کودکی بازی میکردند، شرط امامتی را که امام باقر (علیهالسلام) بیان کردهاند دارا نیست. پس وجود مقدس امام حسین (علیهالسلام)، امام نیست.
در پاسخ به این شبهه وهابیون، چند نکته بیان میشود:
نکته اول؛
لعب در معانی مختلفی بیان شده است. وهابیون در روایت منقول از امام باقر (علیهالسلام) لعب را به معنای بازی کردن معنا کردهاند. در حقیقت لعب به معنای هر امر بیفایدهای است که انسان را از یاد خدا باز میدارد. مرحوم علامه مجلسی در شرح این روایت صحیح مینویسد: «ائمه معصومین (علیهمالسلام) «و لا یلعب_ بازی نمیکنند.» یعنی هر کاری که در آن فایدهای نیست را انجام نمیدهند.»[3]
با بیان این نکته به نقل از علامه مجلسی مشخص میشود، در بازیهای کودکانه اهل بیت (علیهمالسلام)، فایدههای آموزشی برای دیگران و یا یاد خدای رحمان و یا اثر خیر دیگری وجود داشته است. به عنوان نمونه، مرحوم کلینی در کتاب خود مینویسد: «صفوان جمّال میگوید: از امام صادق (علیهالسلام) در مورد صاحب امر امامت پرسیدم؟ حضرت فرمودند: صاحب این أمر لهو ندارد و لعب و بازى نمیکند. در این هنگام، امام کاظم (علیهالسلام) كه در سن كودكى بودند را مشاهده کردم. ایشان با خود بزغالهای از گوسفندان مكه را همراه داشتند و به او مىگفتند: (اسجدى لربّك) در مقابل پروردگارت سجده کن. سپس نزد ما آمدند. امام صادق (علیهالسلام)، فرزند خود را در آغوش كشیدند و فرمودند: پدر و مادرم به فدایت؛ كسى كه نه لحظهای غافل میشود و نه اهل بازی بیهوده است.»[4]
با بیان شرح حال بازی امام کاظم (علیهالسلام) فهمیده میشود، اهل بیت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) هیچگاه اعمالی که بیهوده باشد، انجام نمیدادند.
نکته دوم؛
یکی از ویژگیهای انبیای الهی و همچنین ائمه معصومین (علیهمالسلام)، دارا بودن عصمت در تمام شئون زندگی آنان است. شیعیان معتقدند، به دلیل آنکه ائمه معصومین (علیهمالسلام) راهنمایان بشریت هستند، هیچگاه نباید اموری را که در هدایت بشر، ضلالت و گمراهی ایجاد کند، انجام دهند. هر چند ائمه اطهار (علیهمالسلام) همانند دیگر انسانها در دنیا زندگی میکنند و ضروریاتی دارند، اما به دلیل مقام عصمت یعنی دوری از هرگونه خطا و لغزش و مقام هدایتگری امت و همچنین شایستگی دریافت این دو مقام که از جانب پروردگار عالم به آنان اعطا شده، از هر امر بیهودهای برحذر هستند. در نتیجه امام (علیهالسلام) بنا بر شرایط سن و سال خود بازی میکند، اما در بازی کردن او فوائدی موجود است و هر کسی با دیدن آن بازیهای کودکانه، به یاد خدا و قیامت و یا هر نکته آموزندهای میافتد.
نکته سوم؛
اگر در روایات شیعیان و اهل سنت بررسی شود، به ضرورت انجام بازی و تفریح از جانب رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) و ائمه اطهار (علیهمالسلام) اشاره شده است. پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) در حدیثی فرمودند: «به فرزندانتان تیراندازی با کمان و شنا کردن بیاموزید.»[5]
اما باید گفت: اگر لعب و یا همان بازی، مورد تأکید اهل بیت و رسول خدا (صلواتاللهعلیهماجمعین) نبوده، به چه دلیل محدثین و علمای اهل سنت این قبیل روایات را در کتب معتبر خود جمعآوری کردهاند؟! با این دلیل به طور قطع مشخص است منظور از لعب، بازیهایی است که اثر و فائده دارد و یکی از نشانههای امام معصوم (علیهالسلام) آن است که از بازیهای بیفائده اجتناب داشتند.
پینوشت:
[1]. كلینى، الكافی، دار الكتب الإسلامیة - تهران، چاپ چهارم، 1407 هـ. ج1، ص284؛ «عَنْ مُعَاوِیةَ بْن وَهْبٍ ... وَ لَا یلْهُو وَ لَا یلْعَبُ.»
[2]. ابن قولویه، كامل الزیارات، دار المرتضویة - نجف اشرف، چاپ اول، 1356ش، ص59؛ « عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ جَبْرَئِیلَ ... وَ الْحُسَینُ یلْعَبُ بَینَ یدَیه...»
[3]. علامه مجلسی، مرآة العقول، دارالکتب الاسلامیه، ج3، ص206؛ «ولا یلعب» أی لا یرتكب أمرا لا فائدة فیه.»
[4]. كلینى، الكافی، دار الكتب الإسلامیة - تهران، چاپ چهارم، 1407 هـ، ج1، ص311؛ «عَنْ صَفْوَانَ الْجَمَّالِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ... مَنْ لَا یلْهُو وَ لَا یلْعَبُ.»
[5]. كنز العمال، متقی هندی، دار الكتب العلمیة - بیروت - 1419هـ، ج16، ص184؛ «علموا أولادكم السباحة والرمایة..»
محمدجواد مهریار
افزودن نظر جدید