وهابیت
در موضوع حرمت و عدم جواز زیارت قبور و تبرک قبر پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) و ائمه معصومین (علیهمالسّلام) اولیا و اوصیای الهی، نه تنها از سوی هیچ یک از بزرگان مذاهب چهارگانه اهلسنت فتوایی وجود ندارد، بلکه کلماتی در تایید این امر شاهدیم.
از عمده ویژگیهایی که باعث شکلگیری عقاید کلامی مکتب وهابیت گردیده، اخذ به ظواهر آیات و روایات است. در حالیکه زیارت قبور در سنت نبوی رایج بوده و پیامبر به آن تشویق میکردند، وهابیت با استناد به روایاتی که بعضا دلالت ندارد، آن را مورد نهی میدانند.
از عمده ویژگیهایی که باعث شکلگیری عقاید کلامی مکتب وهابیت گردیده اخذ به ظواهر آیات و روایات است. از جمله اتهاماتی که از سوی وهّابیت در مبحث زیارت قبور به شیعه وارد میشود، تهمت شرک و قبرپرستی است. که در پاسخ باید گفت در قرآن کریم اصل زیارت مورد تایید قرار گرفته است.
عبادت، آن چنان که از سوی مفسرّان قرآن کریم و عربی دانان و علمای اسلام تعریف شده به معنای نهایت خضوع همچون سجده، رکوع، گذاردن پیشانی و یا گونه بر خاک به عنوان تواضع و دیگر رفتارهای از این قبیل است. بنابراین عبادت جدای از زیارت است.
چندین سال است که شاهد پیادهروی گسترده برای حضور در مراسم معنوی زیارت اربعین در کربلای معلی هستیم. جمعیت مشتاقی که با تحمل خطرات، آسیبها، مشقات و مشکلات برای پیمودن مسیرهای چند صد کیلومتری اقدام به قدم گذاشتن در این راه میکنند و بدون اینکه کوچکترین رنجشی از مشکلات این سفر داشته باشند سعی میکنند با پای پیاده خود را در روز...
آیا نسبت به زیارت امام حسین به صورت پیاده روی حدیثی هم داریم؟ در واقع آیا پیاده روی موضوعیت دارد یا نه؟ آیا پیاده رفتن به زیارت ابی عبدالله فضیلت وثوابی هم دارد؟ در کتابی معتبر به نام «کامل الزیارات» بابی مخصوص داریم به نام «ثواب كسى كه سواره يا پياده به زيارت حضرت امام حسین (علیه السلام) برود» باب چهل ونهم.
شعراوی: حدیث صحیحی در معجم طبرانی، دلیل بر جواز توسل به ارواح انبیاء و اولیاء است؛ پس توسل به انبیاء و اولیاء در هر حال جایز است؛ وی میگوید: توسل عمر به عموی پیامبر است نه به عباس یعنی جواز توسل به همه نزدیکان پیامبر؛
محمد بن عبدالوهاب اگرچه در ظاهر به محبت اهلبیت (علیهمالسلام) اقرار میکند، ولی درواقع همان سیره و روش ابن تیمیه حرانی را ادامه میدهد، او هرچند به خاطر وجود آیات و روایات در فضیلت اهلبیت، علناً بغض خود نسبت به اهلبیت را نشان نمیدهد ولی در مواردی با اقتدا به ابن تیمیه فضایل اهلبیت را مورد توجیه و تأویل قرار میدهد.
ابن عبدالوهاب پس از روایت جعلی «الصحابه کلهم عدول.» مینویسد: «از پیامبر احادیثی به تواتر رسیده و راویان کسانی هستند که محال است بر کذب و دروغ، همدستی کنند.» جواب: عدالت صحابه به طور مطلق منتفی است، بهخاطر اینکه برخی عادلند و بعضی عادل نیستند و عدهای مرتد و جماعتی منافق و این سخنی نیست که شیعه آن را جعل کرده باشد، بلکه پیامبر اکرم به آن خبر داده و خداوند آیاتی در این زمینه نازل فرموده است.
محمد بر سر دو راهی انتخاب ادامه تحصیل یا وارد شدن به بازار کار قرار گرفته بود او بعد از برخورد با شبهاتی از طرف دشمنان تشیع و ناتوانی در پاسخ به آنها مصمم به ادامه تحصیل در حوزه علمیه شد. یکی از این شبهات، شبهه جعل روایت غدیر توسط شیعیان بود. اما امام جمعه شهر آنها اثبات نمود که روایت غدیر یک روایت متواتر در کتب اهلسنت است.
وهابیت بر خلاف آنچه ادعا دارد که مجری سنت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) است، یکی از شاخصههای آن مخالفت با سنت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) میباشد. تا آنجا که معتقدند برای مرزبندی بین خود و سایر مسلمانان، سنتهای پیامبر که شیعه به آنها عمل میکند را باید کنار گذاشت. ابن تیمیه در این باره مینویسد: «و از اینجا گروهی از فقها...
وهابیت همواره شعار پیروی از سنت رسول اکرم (ص) را سر می دهند و معتقدند که تنها مسلمانان واقعی پیروان وهابیتند . ایشان دیگر مسلمانان را مشرک یا غیر مسلمان معرفی می کنند حال آن که با مراجعه به کتب تاریخی و فقهی ایشان ثابت می شود که حقا و انصافا یکی از شاخصه های مهم این فرقه ، مخالفت با سنت های پیامبر اکرم است.
وهابیان در حالی از افکار ابن تیمیه در منع از زیارت قبر اولیاء الهی تبعیت میکنند و بناهای قبور بزرگانی که در سرزمین حجاز وجود داشته را تخریب نموده و از زیارت این قبور جلوگیری میکنند که بزرگانی چون ابنخزیمه که اهل سنت او را امام اهل حدیث میخوانند، به زیارت قبر امام رضا (علیه السلام) رفته و اصحابش نیز به همراه او بودند.
مطابق روايات فراوان، معجزه بازگشت خورشيد براى حضرت على (عليه السلام) دوبار اتّفاق افتاده است؛ اما ابن تیمیه که با فضائل امیرالمؤمنین به شدت مخالف است، میگوید: «درست است افرادی مثل قاضی عیاض و طحاوی این روایت را تصحیح کردهاند، اما هیچیک از محققان و علمای حدیث، این روایت را صحیح ندانسته و بر جعلی بودن آن عقیده دارند.»