پاسخ نقضی بر اتهام شرک به شیعه توسط وهابیت
خلاصه مقاله
از عمده ویژگیهایی که باعث شکلگیری عقاید کلامی مکتب وهابیت گردیده، اخذ به ظواهر آیات و روایات، همچنین نفی هرگونه تفسیر و تأویل در باب فهم معانی آنها است. از جمله اتهاماتی که از سوی وهّابیت به شیعه وارد میشود، تهمت شرک و قبرپرستی است که در تبیین معنای عبادت و توحید، و نفی این اتّهام، توضیحاتی را بیان میکنیم:
عبادت، آنچنان که از سوی مفسرّان قرآن و لغتشناسان و علمای اسلام تعریف شده، بهمعنای نهایت خضوع همچون سجده، رکوع، گذاردن پیشانی و یا گونه بر خاک، بهعنوان تواضع و دیگر رفتارهای از این قبیل است؛ شبیه رفتارهایی که از سوی پرستش کنندگان بتها در عبادت بتهایشان سر میزده است. مختص بودن عبادت به خداوند جهانیان از ضروریات دین اسلام است که همه علما بر آن اتفاق نظر داشته و از بزرگترین ارکان اصول دین است؛ چرا که کسی جز او شایسته عبادت نیست و هر که غیر او را بپرستد، کافر و مشرک است.
متن مقاله
از عمده ویژگیهایی که باعث شکلگیری عقاید کلامی مکتب وهابیت گردیده، اخذ به ظواهر آیات و روایات، همچنین نفی هرگونه تفسیر و تأویل در باب فهم معانی آنها است. از جمله اتهاماتی که از سوی وهّابیت به شیعه وارد میشود، تهمت شرک و قبرپرستی است به همین جهت خوب است در تبیین معنای عبادت و توحید و نفی این اتّهام، توضیحاتی را بیان کنیم:
عبادت، آنچنان که از سوی مفسرّان قرآن کریم و عربی دانان و علمای اسلام تعریف شده به معنای نهایت خضوع همچون سجده، رکوع، گذاردن پیشانی و یا گونه بر خاک به عنوان تواضع و دیگر رفتارهای از این قبیل است؛ شبیه رفتارهایی که از سوی پرستش کنندگان بتها در عبادت بتهایشان سر میزده است. مختص بودن عبادت به خداوند جهانیان از ضروریات دین اسلام است که همه علما بر آن اتفاق نظر داشته و از بزرگترین ارکان اصول دین است؛ چرا که کسی جز او شایسته عبادت نیست و هر که غیر او را بپرستد کافر و مشرک است.
و اما زیارت قبور، دست کشیدن، بوسیدن، تبرک جستن و امثال این کارها، همانگونه که به وضوح روشن است را نمیتوان عبادت نامید، چرا که اینگونه کارها هرگز به معنا و مفهومی که در بالا گفته شد، نیست؛ چرا که در عبادت لازم است نوعی از خضوع که مفهوم خاص عبادت از آن برداشت میگردد، نهفته باشد و حال آنکه اگر بنا باشد هرگونه خضوع و احترامی را عبادت نامید، لازم خواهد آمد تمام انسانها از جمله وهّابیت نیز از جمله مشرکان باشند؛ چرا که آنها نیز برای افراد بلندپایه و رؤسای خود خضوع و احترام میکنند. به عنوان مثال برای امیران، بزرگان، فرماندهان و سران کشوری و لشکری خود و یا فرزندان برای پدران به نحوی خاص خضوع میکنند. چنانکه کارگران برای کارفرمایان، مرئوسان برای رؤسا، نوکران برای اربابان و به طور کلّی هر طبقه و گروه برای طبقه و گروهی دیگر از انسانهای مافوق و بلندپایه و قابل احترام خود، شکلی از خضوع را قائلند؛ چنان که خداوند سبحان در قرآن کریم به فرزندان امر میفرماید نسبت به پدران خود خضوع داشته باشند.
آیا تواضع از جمله اخلاق زیبا، پسندیده و مورد ستایش نیست؟ با این توصیف آیا عمل صحابه در تواضع کردن برای پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) که از مسلّمات و قطعیّات تاریخ و سیرهنگاران است، به معنای عبادت و پرستش پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) بهشمار میآید؟! چنانکه بخاری و مسلم در صحیح خود روایت کردهاند: «رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) از مدینه به قصد بطحاء حرکت خویش را آغاز کرد. در مسیر راه، نماز ظهر و عصر خود را دو رکعت به جای آورد و در حالیکه آن حضرت، چوب بلندی در دست داشت و زنی پشت سر او حرکت میکرد، به راه افتاد. مردم نیز پشت سر آن حضرت حرکت میکردند و دست آن حضرت را گرفته و به صورتهای خود میکشیدند. راوی میگوید: من نیز دست آن حضرت را گرفته و در حالیکه آن را از یخ سردتر و از مشک، خوش بویتر یافتم، به صورت خود کشیدم.»[1]
آیا وهّابیت میتوانند عمل خاضعانه و از روی ارادت و محبت گروهی از صحابه نسبت به پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) در حدیث فوق را عبادت آن حضرت بدانند؟
پینوشت:
[1]. «خرج رسول الله صلیاللهعلیهوآله بالهاجرة إلی البطحاء فتوضّأ ثمّ صلّی الظّهر رکعتین و العصر رکعتین و بین یدیه عنزّة وزاد فیه عون عن أبیه عن أبی جحفیة قال کان یمرّ من ورائها المرأة و قام النّاس فجعلوا یأخذون یدیه فیمسحون بهما وجوههم قال فأخذت بیده فوضعتها علی وجهی فإذا هی أبرد من الثّلج و أطیب رائحة من المسک.» صحیح البخاری، بخاری، دار ابن کثیر، بیروت، ج 3، ص 3359. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
افزودن نظر جدید