وحدت عالم انسانی
نویسندگان بهائی با انتساب سخنانی ایراندوستانه به پیشوایان خود، در تلاشند تا حسّ ترحم ایرانیان را نسبت به خود برانگیزند. این در حالیست که با بررسی سیرهی پیشوایان بهائیت درمییابیم که بر خلاف این ادعا، آنان نه تنها از گرفتاری و مصیبت دیدن هموطنانشان، اظهار خوشحالی نمودند، بلکه در سفرهای خود، ذخایر ایران را پیشکش اجانب میکردند.
دورویی پیشوایان بهائی در موضعگیری کلامی و عملی نسبت به مخالفینشان، حتی موجب حیرت پیروان این فرقه شده است. لذا آنان در پاسخ به این دورویی خود، منظور از ترک معاشرت را با شبهه افکنان تفسیر کردهاند. این در حالیست که با مطالعهی آثار بهائی درمییابیم که آنان با مشرک نامیدن تمام غیربهائیان، از ملاقات پیروانشان با ایشان نهی کردهاند.
در اواخر قرن نوزدهم میلادی (دورهی آغاز استعمار نو)، دولتهای متجاوز غربی مجبور بودند تا تجاوز وحشیانه و غارتگرانهی خود را به نحوی توجیه کنند. رهبران بهائیت نیز همگام با آنها، از ادبیاتی مشابه در قبال کشورهای مستعمره استفاده کرده و از تهاجم خونین و غارتگرانهی کشورهای استعمارگر، به گسترش فرهنگ و تمدن تعبیر کردهاند.
مبلّغان بهائی در توجیه توهینهای پیشوایان خود به ملّتهای مختلف، با تعریضی به آیات قرآنی (که از کافران با تعبیر انعام یاد میکند)، مدعی شدند در قرآن نیز، برخی انسانها مورد توهین قرار گرفتهاند. این در حالیست که قرآن این وصف را هرگز در مورد قوم یا نژاد خاصی به کار نگرفته و موضعش، متوجه انسانهای هواپرست، منکر حقیقت و لجوج است.
بیت العدل در گوشههایی از پیام نوروزی، ضمن توصیهی بهائیان به تلاش برای آبادانی ایران، خود را دعاگوی مردم "شریف" ایران دانست. اما با گذری کوتاه در سخنان پیشوایان بهائی درمییابیم که همواره ایران و ایرانی، آماج نوک پیکان توهینها، جسارتها و تحقیرهای پیشوایان بهائیت بودهاند و این سخنان، تنها جنبهی تبلیغاتی و عوامفریبی دارد.
کانال خبری وابسته به تشکیلات بهائیت، با انتشار پیامی، از توهین به مقدسات اهلسنت در کتابهای درسی مدارس ایران انتقاد کرد. جالب است بدانیم که در حالی نویسندگان بهائی، از بیان ماهیت یک جاعل حدیث در کتب آموزشی به عنوان الگویی نامناسب، ابراز نگرانی میکنند که پیشوایان این فرقه در کتبشان به بسیاری از مردم دنیا توهین کردهاند!
کانال خبری بهائیت با انتشار پیامی، از حمایت کشورهای اروپایی از بهائیان یمن خبر داد. اما جالب است بدانیم کشورهایی که اکنون از سردمداران حمایت از بهائیت در یمن به شمار میآیند، جزء بزرگترین ناقضان حقوق مردم یمن و عامل ریخته شدن خون بیگناهان این کشور به شمار میآیند. با این حال، این حرکت به نوعی دفاع از جاسوسان بهائی در یمن است.
مبلّغ بهائی، در توجیه اینکه گفتهی پیامبرخواندهی آنان، مبنی بر نهی از ملاقات با مخالفین، با عاشروا مع الادیان... در تناقض است، میگوید که دلیل آن، بخاطر جلوگیری از فساد بوده است. این ادعا در حالیست که نه تنها آموزههای به ظاهر بدیع بهائیت آن را رد میکند، بلکه توجیهی است که در موارد مشابه، از پذیرش آن سر باز میزنند.
کانال تبلیغی بهائیت در پاسخ به اینکه به چه کسی باید بیشتر محبّت کرد، با نقل جملهای از پیشوایان این فرقه، مدعی شد که غیربهائیان در این خصوص در اولویت هستند. اما از آنجا که غیربهائیان از دید پیشوایان بهائی از کمترین ارزشی برخوردار نبوده و مدام به آنان توهین میکردند، دستور به چنین برخوردی با غیربهائیان، تنها جنبهی تبلیغی دارد.
مبلّغان بهائی در توضیح اصل صلح در این فرقه، مدعی شدند که هيچ بنايی با جنگ پایدار نمانده و برای تحقق صلح، نمیتوان جنگ به راه انداخت. این ادعا در حالیست که عملکرد پیامبرخواندهی بهائیان در عراق، حکایت از کشتار و سرکوب مخالفین دارد. حال اگر نمیتوان برای صلح جنگ به راه انداخت، پس جنایات پیامبرخواندهی شما، چگونه قابل توجیه است؟!
تشکیلات بهائیت از آن جهت که قادر به تبلیغ علنی فرقهی خود در ایران نیست، جهان مجازی را به عنوان مکانی بدون مرز، برای فعالیت خود انتخاب کرده است. از اینرو بهائیت، چهارچوبهای مشخصی نظیر تبلیغ، مظلومنمایی، فرار از واقعیت و انکار حقایق تاریخی (که ماهیت استعماری این فرقه را آشکار میسازد) را در دستور کار خود قرار داده است.
نخستوزیر سنگاپور با ارسال پیامی به جامعهی بهائی، ضمن تبریک تولد پیامبرخواندهی بهائیان، تعالیم وی را نماد صلح و وحدت خواند. اما نماد صلح و وحدت خواندنِ پیشوایان بهائی در حالیست که آنان با وحشی خواندن تُرکها، نحس خواندن اهل سوریه، گاو خواندن مردم اروپا و آفریقا، توهین به مسیحیت و شیعیان و...؛ اساساً فاتحهی صلح و وحدت را خواندهاند.