نقد نظریه «جامعیت قرآن» قرآنیون
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اهل قرآن یا قرآنیون گروهی از مسلمانان هستند که به اصالت قرآن به عنوان یگانه منبع تشریع احکام، اعتقاد دارند و حجیت حدیث را انکار میکنند. اعتقاد و ادعای آنها بر این است که چون قرآن تنها وحی نازل شده از طرف خداوند است، پس تمام مسلمانان در آن اتفاق نظر دارند. مخالفان از آنان به عنوان منکران حدیث یاد میکنند.
قرآنیون، عصمت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) را نپذیرفته و برخی اعمال ایشان را اجتهاد میدانند که در برخی موارد باعث شده که پیامبر (صلیالله علیهوآله) مورد عتاب خداوند قرار گیرد. از سوی دیگر، سنت نبوی را خاص اعراب زمان عصر اسلام میدانند و افراد دیگر را که بعد عصر نزول قرآن و اسلام هستند، خارج از خطاب پیامبر میدانند. لذا به قرآن اکتفا کرده و آن را تنها منبع برای دریافت احکام اسلامی میدانند.[1]
آنان ادعا دارند که هر کسی بخواهد به فرامین الهی عمل کند، باید تنها به قرآن اکتفا کند؛ زیرا فقط مصحف شریف است که تنها منبع موثق و کاملی است که مسلمانان در آن اختلاف نظر ندارند.
این گروه معتقدند که در قرآن، آیات ناسخ و منسوخ وجود ندارد. پشتوانه این مبنا مسئله جامعیت قرآن است که قرآنیون با تفسیرهای نامناسب، کتاب خدا را در بردارنده هر چیزی معرفی میکنند.[2]
نقد دیدگاه قرآنیون:
جامعیت قرآن دست کم در حوزههای دینی و هدایتی به اجمال پذیرفته شده است. اما آیات مورد استناد قرآنیون برای این مدعا دلالت روشنی ندارد. ضمن اینکه در مقابل این آیات، آیات دیگری بر ضرورت اطاعت از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) در اوامر و نواهی و احکام اشاره کرده، مانند آیه «.. . فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِی شَیءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَیرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلًا.[نساء/59] پس اگر در چیزی کار به نزاع کشد، آن را به حکم خدا و رسول بازگردانید؛ اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید. این کار برای شما بهتر و خوشعاقبتتر خواهد بود.»
و آیه «وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ یكُونَ لَهُمُ الْخِیرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ.[احزاب/36] و هیچ مرد و زن مؤمنی را در کاری که خدا و رسول حکم کنند، اراده و اختیاری نیست (که رأی خلافی اظهار کنند) و ..»
و آیه «بِالْبَینَاتِ وَالزُّبُرِوَأَنْزَلْنَا إِلَیكَ الذِّكْرَ لِتُبَینَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیهِمْ وَلَعَلَّهُمْ یتَفَكَّرُونَ.[نحل/44] (ما هر رسولی را) با معجزات و کتب و آیات وحی فرستادیم و بر تو این ذکر (یعنی قرآن) را نازل کردیم؛ تا برای مردم، آنچه را که به آنان فرستاده شده بیان کنی و برای آنکه عقل و تفکر به کار بندند.»
خداوند در این آیات، پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) را مفسّر و مبین آیات قرآن معرفی کرده است. در پرتو این آیات میتوان دریافت که بخشی از آنچه خداوند در قالب دین برای انسان خواسته است با رجوع به پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) به دست میآید.
ضمن اینکه قرآنیون بر ادعای خود استوار نبودهاند و به تفسیر به رأی و برداشتهای ذهنی خود روی آوردند. آنان معتقدند که اگر به ذکر تفاصیل نماز و تعداد رکعات آن در قرآن اشارهای نشده، پس نیازی به آن نبوده و اگر مسلمانان در تعداد رکعات نماز و کیفیت آن با مشکل مواجه میشدند، خداوند تفصیل آن را در قرآن بیان میکرد.[3]
پینوشت:
[1]. صبحی منصور، احمد، القرآن الکریم هو المصدر الوحید الاسلام، فصل اول.
[2]. ابن فرناس، الحدیث و القرآن، بغداد، ص518.
[3]. صبحی منصور، احمد، الناسخ و المنسوخ فی القرآن الکریم، ص25.
إضافة تعليق جديد