با سلام ‎متن مزموري كه برخي ميگويند نام مكه در آن أمده اين است .مزمور٨٤ از كناب مزامير داوود 1. براي سالار مغنيان بر گيتيت، مزمور بنيقورح 2. اي خد.اي صوااُت چه دلپذير است مسكنهاي تو 3. جان من مشتاق بلكه كاهيده شده است براي صحنهاي خد.اوند، دلم و جسمم براي خد.اي حي ناله ميكند 4. گنجشك نيز براي خود خانهاي پيدا كرده است، و پرستو براي خويشتن آشيانهاي، تا بچههاي خود را در آن بگذارد، ‎در مذبحهاي تو اي خد.اوند صوااُت كه پادشاه من و خد.اي من هستي
5. خوشا به حال آناني كه در خانة تو ساكنند، كه تو را دائماً تسبيح ميخوانند سلاه 6. خوشا به حال مردماني كه قوت ايشان در تو است، و طريقهاي تو در دلهاي ايشان 7. چون از وادي بكا عبور ميكنند آن را چشمه ميسازند، و باران آن را به بركات ميپوشاند 8. از نيرويي به نيروي ديگر ميخرامند، و هر يك از ايشان در صيون نزد خد.ا حاضر ميشوند 9. اي خد.اوند خد.اي لشگرها دعاي من را بشنو، اي خداي يعقوب گوش خود را فراگير سلاه 10. اي خدايي كه سپر ما هستي ببين، و به روي ماشيح خود نظر انداز 11. زيرا يك روز در صحنهاي تو بهتر است از هزار، )روز در جاي دگر( و ايستادن بر آستانة خانة خداي خود را بيشتر ‎ميپسندم، از ساكن شدن در خيمه هاي اشرار
12. زيرا كه )لطف( خد.اوند، خد.ا )چون( آفتاب و سپر است، خد.اوند فيض و جلال خواهدداد، و هيچ چيز نيكو را منع ‎نخواهد كرد، از آناني كه به راستي سالك باشند
13. اي خد.اوند صوااُت، خوشا به حال كسي كه بر تو توكل دارد